A.M Bahamir

امیرمحمد بهامیر؛ روزنامه‌نگار

A.M Bahamir

امیرمحمد بهامیر؛ روزنامه‌نگار

سلام خوش آمدید

۱۳۸ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «نقد انیمیشن» ثبت شده است

معنی عشق

عشق، امید، شادی، امنیت، ایمان، غم،خشم، تنفر، پشیمانی و ... همگی ما در طول زندگی خود با این کلمات برخورد داشته ایم. کلماتی که همگی ما می دانیم چه معانی را در خود دارا هستند. معانی که ارتباط مستقیمی با ما دارند و همگی ما درک نسبی نسبت به این کلمات داریم. اما واقعا این کلمات چه هستند؟ آیا می توان گفت تمام این کلمات بخشی از یک واحد بزرگتر هستند که ما بر آن نام احساسات می گذاریم؟

  • ۶ نظر
  • ۱۵ اسفند ۹۶ ، ۱۴:۴۹
  • امیر محمد بهامیر

من یک کارمند هستم

انسان ها همگی به دنبال کسب رفاه هستند و برای به دست آوردن رفاه باید به فکر منبع درآمد باشند. داشتن شغل یکی از اصلی ترین راهکارهای انسان ها برای به دست آوردن منابع مالی است. شاغل شدن یکی از مراحل مستقل شدن انسان ها و ورود آن ها به دنیای بزرگسالی است. تعریف شغل یعنی ارائه خدمات و دریافت پول به ازای ارائه دادن آن خدمات که گاهی این خدمات فیزیکی است مثل کارگران و گاهی ارائه خدمات فکری مثل کارمندان.

  • امیر محمد بهامیر

در این گوشه از جهان

سینما قطعا بهترین مفسر تاریخ است. سینما با قدرتی که در خود دارد می تواند تاریخ را روایت کند. این قدرتی است که سینما و انیمیشن آن را در خود دارند و کشور ژاپن به بهترین شکل ممکن توانسته است از طریق همین قدرت بخشی از تاریخ خود را به خوبی از طریق انیمیشن به جهان نشان دهد.

  • امیر محمد بهامیر

من ربات هستم

با اختراع موتور بخار توسط جیمز وات که به پدر انقلاب صنعتی جهان شناخته می شود، تحول عظیمی در استفاده از ماشین ها در صنایع و زندگی روزمره انسان ها رخ داد. از زمان اختراع موتور بخار تا به امروز دنیای تکنولوژی پیشرفت های شگفتی در حوزه استفاده از ماشین ها داشته است. امروزه و بعد از چند صد سال بشر به تکنولوژی ساخت ربات ها دست یافته است، ربات هایی که میراث اختراع جیمز وات هستند.

  • امیر محمد بهامیر

بدتر از جنگ خود جنگ است

شاید بتوان گفت قدمت جنگ با قدمت زندگی انسان ها برابر است. جنگ همیشه جزئی جدایی ناپذیر از زندگی بشری از دوران زندگی انسان ها در غارها و قبیله ها تا به امروزه که انسان ها در دنیایی مدرن زندگی می کنند بوده است. از زمانی که انسان ها برای جنگیدن از چوب و سنگ استفاده می کردند تا زمانی که آهن تبدیل به شمشیر شد و تا به امروز که بعد از اختراع باروت آهن تبدیل به گلوله شد، همیشه جنگ و سایه وحشتناک آن بر روی سر جوامع بشری بوده، هست و خواهد بود.

  • امیر محمد بهامیر

قدم زدن در کنار ترس هایمان 

همه ما انسان ها در زندگی خود ترس هایی داریم که ناشی از عوامل درونی و بیرونی است که ما از طریق تجربیاتمان به دست می آوریم. این تجربیات که بیشترشان ناشی از عدم موفقیت ما در زندگی شخصی یا محیط کاریمان است باعث می شوند که حس ترس در ما ایجاد شود. ما از انجام بعضی کارها وحشت داریم چون می ترسیم با شکست مواجه شویم. این ممکن است بخاطر شکستهایی باشد که واقعا در گذشته تجربه کرده ایم یا حتی واقعا چنین شکستی را تجربه نکرده ایم ولی از اینکه ممکن است شکست بخوریم می ترسیم. بیشتر مواقع ما از چیزی می ترسیم که حتی یکبار با آن روبرو نشده ایم. حقیقت این است که ما می توانیم انواعی از شکست ها را در ذهن خود تصور کنیم. آنگاه باور می کنیم این شکست ها به حقیقت خواهد پیوست و حتی برای رسیدن به هدف تلاش هم نمی کنیم. همینجاست که دچار خطا شده ایم، چون به خاطر یک احتمال حتی از تلاش کردن می ترسیم. موفقیت بدون تلاش و کوشش معنایی ندارد.

  • امیر محمد بهامیر

هیولای بی نام

از بعد روانشناسی همگی انسان ها دارای دو نیمه هستند. نیمه تاریک و نیمه روشن که هر کدام خصوصیات خود را دارند. نیمه تاریک انسانی به طور کل آن بعد از زندگی ماست که ما نمی خواهیم آن باشیم. نیمه تاریک انسانی همان احساسات منفی، ترس، عصبانیت، خشونت و خصوصیات زشت و ناپسند ما انسان ها است که معمولا در وجود ما هست ولی در داخل نیمه تاریک وجود ما مخفی شده است و هر زمان امکان دارد که خود را در زندگی ما نمایش دهد. شاید بهتر باشد به بخش تاریک وجودمان همان هیولای درون بگوییم.

  • امیر محمد بهامیر

خرگوش باران

همگی ما روزی کودک بوده ایم و روزی خود نیز صاحب فرزند خواهیم شد و حتی در طول دوران زندگی خود نیز همیشه با کودکان برخورد خواهیم داشت. دنیای کودکان و بزرگسالان تفاوت های بسیاری دارند چه از نوع نگاه به یک موضوع چه از نوع عواطف و احساسات و چه های دیگر. کودکان در دنیای کودکی خود زندگی می کنند و برای برقراری ارتباط با آنان نباید آن ها را وارد دنیای بزرگسالان کرد بلکه باید خود به دنیای کودکی آنان وارد شویم. دنیایی که در ابتدا شاید کمی برای ما بزرگسالان غیر قابل درک باشد ولی با گذشت زمان خواهیم فهمید که دنیای کودکان خیلی خیلی زیباتر و جذاب تر از زندگی یکنواخت و بدون شادی ما بزرگسالان است. این کودکان نیستند که باید اعتماد ما را جلب کننده بلکه این ما هستیم که باید اعتماد آنان را جلب کنیم تا اجازه دهند وارد دنیای آنان شویم و زمانی که وارد دنیای آنان شویم باید بدانیم که حالا ما نیز جزو دنیای آنان هستیم و ترک دنیای آنان یعنی جدا شدن بخشی از دنیای که کودکان دوستش دارند.

  • امیر محمد بهامیر

مرز بین دنیای واقعی و مجازی

بازی های آنلاین مفهومی تازه از بازی یا گیم هایی هستند که با ظهور اینترنت و فراگیر شدن آن در سطح جهانی پدید آمده اند. بازی هایی که قابلیت این را دارند که مخاطبان خود را بدون محدودیت مکانی در یک محیط مجازی گرد همدیگر درآورند تا مخاطبان بتوانند آزادانه به بازی کردن با دیگر افراد بپردازند. اینترنت و دنیای پیرامون آن به خوبی این بستر را برای نوع جدیدی از گیم ها فراهم کرد که اساسا بر مبنای مخاطب محوریت کار می کردند و مخاطب دیگر تنها احتیاج به تعامل با هوش مصنوعی بازی نداشت و می توانست با مخاطبان دیگر نیز تعامل داشته باشد. ولی دنیایی که بیشتر این بازی های آنلاین سازنده آن ها هستند یک دنیای مجازی و غیر واقعی می باشد و حضور افراد نیز در این بازی ها کاملا مجازیست، درست است که یک انسان در پشت آواتارها یا کاراکتر های بازی وجود دارد ولی شخصیتی که او در این بازی ها برای خود خلق می کند واقعی نیست و همگی آن ها مجازی می باشد. دنیای مجازی که انسان ها نیز می توانند مجازی در آن زندگی کنند و این گونه می شود که گاهی مرز بین دنیای مجازی و دنیای واقعی برای انسان ها غیر قابل تشخیص می شود. خواهیم پرداخت به انیمه Recovery of an MMO Junkie محصول کشور ژاپن که با چنین مفهومی به سراغ مخاطب می آید که مرز بین دنیای مجازی و واقعیت چگونه تعیین می شود.

  • امیر محمد بهامیر

دیگری!

هوا کاملا تاریک شده است، با این که ماه کامل است ابرها اجازه نمی­ دهند که نور آن بر روی زمین بتابد. زمین از بارانی که چند لحظه پیش می­ بارید خیس شده است. در حال قدم زدن در خیابان هستم که ناگهان در یکی از کوچه ­های منتهی به خیابان صدای جیغ زنی توجه ­ام را جلب می­کند، داخل کوچه می­ شوم تا بفهمم صدای جیغ از کجا می ­آید همان طور که آهسته به انتهای کوچه می­ رسیدم حس کردم فردی پشت سر من در حال حرکت است. صدای پای او را وقتی بر روی چاله­ های کوچک آب قدم می­ گذارد به خوبی می­ شنوم، ترس کاملا وجودم را گرفته است، می ­ایستم و آرام به پشت سر خود نگاه می­کنم کسی پشت سرم نیست. سرم را به جلو بر می­ گردانم که ناگهان ...

  • امیر محمد بهامیر

یه روز‌نامه‌نگار که اومده چرخی تو دنیای رسانه بزنه!

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
پیوندها