A.M Bahamir

امیرمحمد بهامیر؛ روزنامه‌نگار

A.M Bahamir

امیرمحمد بهامیر؛ روزنامه‌نگار

سلام خوش آمدید

نقد انیمه In This Corner of the World

يكشنبه, ۱۵ بهمن ۱۳۹۶، ۰۳:۱۶ ب.ظ

در این گوشه از جهان

سینما قطعا بهترین مفسر تاریخ است. سینما با قدرتی که در خود دارد می تواند تاریخ را روایت کند. این قدرتی است که سینما و انیمیشن آن را در خود دارند و کشور ژاپن به بهترین شکل ممکن توانسته است از طریق همین قدرت بخشی از تاریخ خود را به خوبی از طریق انیمیشن به جهان نشان دهد.

جنگ جهانی دوم واقعه بسیار تلخی در روایت تاریخ است. بخشی از این تلخی در جبهه های نبرد رخ داده است و بخش دیگری از آن در پشت جبهه های نبرد و در زندگی مردم. سینما همیشه به بخش روایت تاریخ در جبهه های نبرد پرداخته است اما کمتر پیش آمده است که به پشت جبهه های نبرد نیز بپردازد. جنگ جهانی دوم برای ژاپن یادآور بزرگترین کشتار جمعی دنیاست، واقعه انفجار بمب اتم در هیروشیما و ناکازاکی از آن دست وقایعی است که هرگز از یاد مردم و سینما گران ژاپنی فراموش نخواهد شد. سینمای انیمیشن ژاپن در یکی از تاثیر گذارترین آثار خود یعنی انیمیشن مدفن کرم های شب تاب به واقعه انفجار بمب اتم و پیامد های انسانی بعد از آن در میان مردم ژاپن و بازماندگانش پرداخته است. داستانی به شدت تاثیر گذار که حتی سخت ترین مخاطبان را نیز احساساتی می کند. روایت جنگ از دیدگاه دو کودک که جنگ را آنگونه که ما بزرگسالان می بینیم نمی بینند بلکه آن را بزرگ تر و سخت تر و خشن تر می بینند. در جدیدترین روایت از سال های جنگ در کشور ژاپن انیمیشن دیگری پا به عرصه گذاشته است تا تاریخ جنگ را این بار از دیدگاه زنان ژاپنی روایت کند. روایتی که همچون مدفن کرم های شب تاب جنگ را بزرگترین و سخت ترین واقعه دنیا به تصویر می کشد و نشان می دهد که دنیای جنگ در پشت جبهه های نبرد چگونه است.

انیمیشن In This Corner of the World داستانی بر گرفته از مانگایی به همین نام است. این مانگا توسط Fumiyo Kouno که متولد 1968 هیروشیما است ساخته شده و در مجله Weekly Manga Action در تاریخ 2007 تا 2009 انتشار یافته است. این مانگا در سال 2016 و توسط Sunao Katabuchi کارگردان ژاپنی که آثاری همچون Black Lagoon و Mai Mai Miracle را کارگردانی کرده است تبدیل به یک فیلم 129 دقیقه ای شده است. این انیمیشن محصول کشور ژاپن و استودیوی MAPPA که با بودجه 2.2 میلیون دلاری ساخته شده است و در اکران خود 22.5 میلیون دلار فروخته است. انیمیشن در این گوشه جهان در سال 2016 بعد از انیمیشن your name که توانست پرفروش ترین و تحسین برانگیز ترین اثر سال کشور ژاپن شود قرار گرفته است و عنوان دومین فیلم پرفروش سال را به خود اختصاص داده است. این انیمیشن جزو یکی از پر افتخارترین آثار کشور ژاپن است که در سطح داخلی و بین المللی توانسته است جوایز بسیاری را کسب کند. از جمله جشنواره هایی که این اثر توانسته است در آن ها بدرخشد می توان به موارد زیر اشاره کرد :

- 3 مین جشنواره بین المللی فیلم هیروشیما 2016   

- 38 مین جشنواره فیلم یوکوهاما 2016  

- 31 مین  جشنواره فیلم Takasaki 2017

- 91 مین جشنواره Kinema Junpo 2017

- 71 مین جشنواره Mainichi Film 2017

- 21 مین جشنواره فیلم اینترنتی ژاپن 2017 

- جایزه آکادمی ژاپن 2017

- 11 مین جشنواره سیهو 2017

- 23 مین جشنواره فیلم میازاکی 2017

- جشنواره فیلم لس آنجلس 2017   

- جشنواره فیلم تورنتو 2017

- 71 مین جشنواره بین المللی فیلم ادینبورگ 2017

- 66 مین جشنواره بین المللی فیلم ملبورن 2017

- جشنواره بین المللی انیمیشن بوشون 2017

- جشنواره بین المللی فیلم انیمیشنی انیسی 2017

این انیمیشن با دریافت نمرات 8.4 از myanimelist ، نمره 7.9 از imdb و 98 از rottentomatoes توانسته است در بین مخاطبان نیز بدرخشد. موسیقی این انیمیشن توسط Rieko Miyoshi ساخته شده است و هنرمندانی همچون Rena Nounen ( در نقش Suzu Urano/Hojo ) و Yoshimasa Hosoya ( در نقش Shusaku Hojo ) نیز در آن به ایفای نقش بپردازند.

داستان این فیلم در دهه 30 و 40 کشور ژاپن و در شهرهای هیروشیما و کور روایت می شود. داستان انیمه از 10 سال قبل از انفجار اتمی در ژاپن آغاز می شود و تا بعد از انفجار در سال 1945 ادامه دارد. در فیلم، طبیعت و فرهنگ سنتی ژاپن به زیبایی و سادگی به تصویر کشیده می شود و در ادامه تصویر جنگی که ژاپن در آن درگیر می شود در مقابل این طبیعت و فرهنگ مردمان ژاپن قرار می گیرد. از سمتی زیبایی طبیعت و زندگی مردم و از طرفی دیگر صحنه های جنگ، بمباران و نابودی این طبیعت و همچنین شهرها و زندگی همان مردم فضای روایتی داستان انیمه را شامل می شود. پس زمینه داستان انیمه بر اساس واقعیت ها و حوادث واقعی رخ داده در خلال این بازه زمانی در منطقه کور و هیروشیما ساخته شده است. اکثر صحنه ها و تصاویر پس زمینه نیز از عکس ها و فیلم های باقی مانده از آن دوران بازسازی شده اند که همین نکته کاملا شما را به فضای واقعی آن سال ها می برد. فضایی که مخاطب را کاملا با اتفاقات داستان درگیر می کند، گویی که خود مخاطب نیز در آن فضا قرار دارد.

داستان انیمه بر اساس تکیه بر شخصیتی به نام سوزو روایت می شود. سوزو یک دختر از خانواده سنتی ژاپنی است که استعداد خوبی در نقاشی کردن دارد. او متولد هیروشیما است و در خانواده ای بزرگ شده است که به کسب و کار پرورش جلبک مشغول هستند. داستان انیمه در سه بخش روایت می شود بخش اول داستان به زندگی کودکی سوزو و اطرافیانش می پردازد که شامل مدرسه رفتن، نمایش استعداد او در نقاشی و معرفی خانواده و فضای شهری و جغرافیایی که او در آن جا متولد شده است می باشد. نمایش جذاب از شهر ساحلی هیروشیما و دریا در سکانسی که سوزو دریا و ساحل هیروشیما را در آن نقاشی می کند صحنه بسیار تاثیرگذار بخش اول داستان است. شاید گرافیک ساده و کمی بدون جزئیات اثر در نگاه اول نظر را به خود جلب نکند اما همین گرافیک جذاب توانسته است آن حس آرامش را به خوبی به مخاطب انتقال دهد. بخش ابتدایی داستان روایتی آرام را پیش می گیرد که با حس آرامش در زندگی سوزو نیز همراه است. در بخش دوم داستان به تغییر بزرگ که در زندگی سوزو اتفاق می افتد و شروع اصلی روند داستان هم می باشد پرداخته می شود که ازدواج او و رفتن به خانه همسرش است. انیمه به شکل جالبی روایتی از زندگی مردمان دهه 40 کشور ژاپن به بیننده ارائه می کند. نشان دادن سبک زندگی مردم و همچنین آداب و رسوم این مردمان در انیمه به خوبی رخ داده است.

نمایش ازدواج سوزو و مراسم خواستگاری تا بدرقه او به خانه جدیدش و همچنین نمایش زندگی جدید او در این خانه که همراه با بر عهده گرفتن وظایف جاری در این خانه است گواه همین نکته است که یکی از اهداف انیمه آشنایی مخاطب با سبک زندگی ژاپنی هاست. سکانس بیدار شدن سوزو در هوای گرگ و میش صبح برای آوردن آب از چاه یا پختن غذا در اجاق هیزومی و روشن نگه داشتن آن برای پخت غذا و همچنین چیدن میز غذا برای همسر و پدر و مادر همسر خود و بدرقه آن ها برای رفتن به سرکار بخشی از همین فرهنگ این مردمان است. فرهنگی که به تصویر کشیده می شود و عمده داستان انیمه را در بر می گیرد. نوع پوشش لباس سوزو و خانواده همسر او که بر طبق الگوی واقعی آن دوران است که متشکل از لباس کیمونو در مراسم ها و حضور در شهر تا لباس های ساده که از شلوار و پیراهن کلف همراه با یک دستمال که بر روی سر بسته می شود همگی به خوبی به تصویر در می آیند تا شما کاملا با فضای دوران دهه 40 کشور ژاپن آشنا شوید.

نمایش مناظر شهر کورو از خانه سوزو که در بالای کوه و مشرف بر شهر است یکی دیگر از جذابیت های موجود در گرافیک و پس زمینه انیمه است. کورو شهری است که به عنوان بندر سلطنتی ناوگان دریایی ژاپن شناخته می شود. این بندر بزرگترین بندر نظامی ژاپن در جنگ جهانی دوم است که تقریبا تمام ناو های مشهور کشور ژاپن در آن پهلو گرفته اند. از جمله ناو یاماتو بزرگترین ناو جنگی جهان با 2700 پرسنل یا ناو جنگی موساشی که همگی آن ها در انیمه نمایش داده می شوند. ناوگان دریایی ژاپن جزو افتخارات و غرور مردمان ژاپن در جنگ جهانی دوم است که همین حس غرور نیز در انیمه و سکانس هایی که سوزو همراه همسرش در حال نگاه به این بندر و کشتی های درون آن هستند نیز به چشم می خورد. همسر و پدر همسر سوزو کارمندان بندر کورو هستند. زندگی خانوده سوزو کاملا به زندگی بندر گره خورده است و این اثر گذاری در انیمه نشان داده می شود. زمانی که همسر سوزو فضای بندر و کشتی های جنگی حاضر در آن را برای سوزو شرح می دهد و او را با این کشتی ها آشنا می کند یا سکانس صبح زود که تمامی مردان شهر در حال ترک کردن منزل خود و رهسپار شدن به سوی بندر هستند نشان می دهند که شهر ارتباط تنگاتنگی با بندر دارد. ارتباطی که کاملا در سبک زندگی و حتی نوع خوراک یا زندگی مردم قابل لمس است. شهری بندری که میزبان کشتی های جنگی و ملوان های حاضر بر روی آن هاست. سوزو در انیمه شخصیتی جوان جسور و شاد به تصویر کشیده می شود که از شهری دیگر به محل زندگی جدید خود نقل مکان کرده است و با وجود ناآشنا بودن با این شهر و خانوده همسر خود تمام سعی خود را می کند که با جریان زندگی پیش رود و زندگی خود را با شادی همراه کند. البته دوری از خانواده و احساس غربت یک حس اصلی برای سوزو است که در کذر زمان و با آشنا شدن او با محیط اطرافش کم کم این حس غربت در او از بین می رود و او با محیط اطرافش یکی می شود. حضور او در بین زنان داوطلب و یا رفتن به شهر برای خرید مایحتاج خانه یا برخورد های او با خواهر شوهرش که در ابتدا کمی سرد است ولی با مرور زمان گرم تر می شود از جمله مواردی است که سوزو در زندگی خود تجربه می کند و انیمه آن ها را به نمایش در می آورد.

بخش سوم داستان انیمه به شروع جنگ اختصاص دارد. جنگ در زمان آمدن سوزو به خانه همسر خود نیز آغاز شده است ولی در آن زمان ژاپن به عنوان کشور پیروز در منطقه شناخته می شده است. در حالی که بعد از آمدن سوزو به شهر کورو کم کم آرامشی که در ابتدای انیمه و اواسط آن شاهد بودیم رو به کاهش می رود و اثرات جنگ یکی پس از دیگری بر روی زندگی مردمان شهر نشان داده می شود. در بخش سوم داستان ما کم کم از آن روند آرام روایت داستان فاصله می گیریم و ضرب آهنگ تندی را در روایت داستان شاهد خواهیم بود. جنگ اثرات خود را آرام آرام بر زندگی سوزو و خانوده اش نمایان می کند از سکانس های صف های طولانی برای دریافت سهمیه برنج و شکر تا صحنه های پخت غذا که سوزو برای جبران کمبود مواد غذایی از گیاهان خود روی اطراف منزل یا باغچه خود استفاده می کند تا رفتن به بازار و خرید شکر با قیمتی 20 برابر قیمت عادی شکر همگی نمایشی از وضعیت روزهای 1944 دارد. روزهایی که ژاپن درگیر نبرد با آمریکا می شود و این نبرد تاثیرات خود را بر روی مردم و سبک زندگی آن ها می گذارد. مردمی که تا چند ماه قبل به زندگی عادی خود می پرداختند حال با کمبود غذا و اذوقه و همچنین خطرات بمباران هوایی توسط دشمن روبرو هستند. این تغییر وضعیت از حالت عادی به وضعیت جنگی در داستان و سکانس های انیمه نمایان است، از حضور سوزو در کلاس های آمادگی در برابر حملات هوایی تا سکانس های حفر پناهگاه در دل زمین. اولین برخورد سوزو با حمله هوایی و بمباران یکی از سکانس های جذاب انیمه است، جایی که هواپیما ها در هوا پرواز می کنند و پدافند هوایی به سوی آن ها شلیک می کند. صدای موسیقی که شبیه به شیپور نواختن جنگ است همراه با منفجر شدن گلوله ها در هوا و دود ناشی از نبرد هوایی در ذهن سوزو همچون کشیدن نقاشی و زدن قلمو بر روی بوم به تصویر کشیده می شود. انگار که تمام این حس ترس و نگرانی جای خود را به حس خوب نقاشی کردن داده است و سوزو هنوز برایش جنگ و سایه جنگ در این سکانس قابل لمس نیست. او صحنه نبرد را به صحنه کشیدن نقاشی تمثیل می کند انگار که اصلا قرار نیست اتفاقی بیافتند. تا زمانی که پدر شوهر او سر می رسد و او و دختر خواهر شوهرش به نام هاروی را که با شوق آسمان را نگاه می کند بر روی زمین می اندازد و پناه می گیرند. سپس نمایش ترکش های نبرد هوایی که چگونه بر زمین برخورد می کنند و صحنه دلهره آوری را ترسیم می کنند سوزو را از خواب بیدار می کند که جنگ یعنی این.

تب و تاب و دلهره مردم از جنگ و حملات هوایی بخش عمده قسمت سوم داستان را در بر می گیرد. زدن پی در پی آژیر خطر حملات هوایی و رفتن به پناهگاه توسط سوزو و خانواده اش بخشی از همین اضطراب و دلهره که نه شب می شناسد و نه روز را شامل می شود. بمباران ها و حملات با بمب های آتش زا که در سکانس سوختن شهر در شب که توسط بمب های آتش زا ایجاد شده است و سوزو که از بالای کوه نظاره گر سوختن شهر است و صحنه بعدی که روز بعد از حمله را که نشان می دهد که شهر کامل در اثر آتش سوزی ویران شده است بخش دیگری از همین ترس ها و نگرانی هاست. نمایی از خانه نابود شده و صاحب خانه ای که بر سر در خانه ایستاده است یکی دیگر از تاثیرگذار ترین سکانس ها است که به سوزو نشان می دهد که از دست دادن خانه و خانواده چه قدر می تواند سخت باشد. این که زندگی ات نابود شود و تو تنها بازمانده باشی دردی است که تحمل آن بسیار سخت است. دردی که انیمه در سکانس بعد از نشان دادن خانه و صاحب خانه ناگهان در اوج داستان ما را غافل گیر می کند. صحنه ای که سوزو و هارویی در کنار یک چاله ناشی از افتادن بمب عمل نکرده نشان می دهد در حالی که دست در دست یکدیگر دارند. که ناگهان داستان فلش بکی به کلاس آمادگی در برابر حملات هوایی که سوزو در آن بوده است می زند و نشان می دهد که نباید در کنار حفره هایی که ناشی از بمب های عمل نکرده است نزدیک شد و ناگهان صحنه حرکت سوزو در حالی که دستان هاروی را در دست راست خود دارد نمایش داده می شود و بعد صحنه سیاه می شود. سکانس بعدی شاید مهمترین سکانس انیمه باشد جایی که سوزو جملاتی بر زبان می آورد و در پس زمینه مشکی تصویر نقاشی بچه گانه ای که مثل کشیدن نقاشی با گچ بر روی تخته سیاه است نمایان می شود. نقاشی از دستان سوزو و هاروی در حالی که دست در دست یکدیگر دارند و سوزو که در ادامه گویی صحنه قبل را در ذهن خود بازسازی می کند.

- اگه توی راه گودال دیدیم میتونیم داخلش قایم بشیم

- توی دست چپم وسائل بود

- دست راستم هم هارومی

- اگه اون دستم بود چی

- باید صندل ها رو در میاوردم و میدویدم

- پایین تر از سراشیبی، به اون سمت

هاروی در اثر انفجار کشته می شود و سوزو نیز دست راست خود را در این حادثه از دست می دهد. سوزوی که در ابتدای داستان دختری شاد و سرزنده بود که می خواست با زندگی جدید خود در کورو روبرو شود و زندگی جدیدی را در این شهر آغاز کند حال بعد از این حادثه و احساس عذاب وجدانی که ناشی از این حادثه است او را سخت آزار می دهد. افسردگی و احساس غصه و غم در روی سوزو تاثیر گذاشته است و او دیگر نمی خواهد در کورو بماند، کورو برای او دیگر آن احساس خوش آیند گذشته را تداعی نمی کند. سکانس بمباران و مواجعه سوزو با یک لک لک گواه همین نکته است. جایی که سوزو به دنبال لک لک می دود و از او می خواهد که کورو را ترک کند. انگار لک لک خود سوزو است که می خواهد پرواز کند و به سوی شهر خود هیروشیما برود. جایی که دور از سایه جنگ و حس عذاب وجدانش باشد. مرگ عزیزان و انسان ها بخش عمده روایت داستان در قسمت سوم را شامل می شود. مرگ انسان ها ویرانی شهر ها و نابودی کشور ژاپن و بندر کورو در حالی که سکانس های لاشه غرق شده ناو های جنگی در سواحل آن رخ نمایی می کند و همچنین نمایش مهمترین اتفاق جنگ جهانی دوم که انفجار بمب هسته ای در هیروشیماست. صحنه ای که همراه با یک نور خیره کننده و ابری بزرگ است که نوید نابودی و تسلیم شدن ژاپن در جنگ جهانی دوم را می دهد. سکانس های نابودی هیروشیما و تنها ساختمان بر جای مانده از انفجار کاملا عمق فاجعه را به مخاطب نشان می دهد.

بخش چهارم داستان با پایان جنگ همراه است جایی که امپراطور ژاپن پیام تسلیم شدن کشور را قرائت می کند و سوزو ناگهان تمام احساسات خود را از تمام این دوران سختی که طی کرده است بروز می دهد و فریاد می زند:

- تموم شد

- ...ولی اینجوری که

- ما بازنده جنگ شدیم

- چطوری؟

- چطور میتونین؟

- نباید تا اخر میجنگیدیم؟

- ما 5 نفر که هستیم

- دست چپ و دو پام رو هنوز دارم

- !هارومی

- !هارومی

- همه چیز بر باد رفت

- تمام چیز هایی که فکر میکردیم درست هستن

- تمام اون چیز هایی که به خاطرشون سختی ها رو تحمل کردیم

- چطور میتونین اسلحه هاتون رو در مقابل همچین نیروی بی رحمی بندازین؟

- کاش میمردم و همچین روزایی رو نمیدیدم

ژاپن تسلیم می شود و انیمه شروع می کند به نمایش ویرانی و نابودی بعد از جنگ در حالی که مردمان کشور ژاپن در حس ناامیدی و غرور نابود شده خود به سر می برد ولی همچنان به زندگی خود ادامه می دهد. جنگ تمام می شود و مردم دوباره شروع به زندگی و ساختن دوباره آن می کنند. سکانس پایانی انیمه که سوزو و همسرش را نشان می دهد در حالی که کودکی یتیم را از شهر هیروشیما با خود به کورو می آورند و خانواده ای که دوباره در کنار یکدیگر جمع می شوند تا زندگی را از نو شروع کنند شاید شیرینی بعد از یک عمر تلخی جنگ باشد.

  • امیر محمد بهامیر

انیمه

نقد

نقد انیمه

نقد انیمیشن

نظرات (۴)

  • علیرضا مورادپور
  • سلام من علیرضا هستم من ۱۴سال دارم قبلاً برای 

    اولین بار این فیلم رادر ماهواره دیده بودم ولی کاملاً

    از وسط فیلم را دیدم پدر گوگل دانلودش کردم این فیلم 

    افراد زیر ۱۲سال نگاه نکنند چون نمی توانند در کش کنند واین فیلم 

    عالی بود واقعاً من نمرهی ۱۹/۵رابه هش می دهم  و امید وارم قسمت 

    ۲این فیلم را بسازند چون من اولین کسی می شوم که این فیلم را 

    دانلود می کنم واین فیلم بسیار  زیبا و پر معنا است 

    ممنون از وقتی که گذاشتید

    لطفا کمتر از چیزایی که مستقیما داخل فیلم تماشا کردیم بازگو کنید

    بیشتر روی لایه های دیگه فیلم متمرکز بشید

    اگر هم اطلاعات تاریخی و روانشناسی(سبک طراحی سکانس ها مثلا چرا موقع منفجر شدن بمب توی گدال صفحه سیاه شد و بیانگر چه چیزی بود) بیشتری هم از سکانس ها در اختیارمون بذارید ممنون میشم 

    پاسخ:
    ممنون از نظرتون، چشم حتما لحاظ می کنم

    سلام، ببخشید سوال دارم در این انیمیشن سوزو گفت خیلى خوشحالم که برادرم مرده، چرا این حرفو زد؟ برادر سوزو چطور کشته شد چه بلایى بر سر مادر سوزو اومد؟

    ممنونم، خیلی زیبا تفسیر شده بود، من یک بار انیمیشن رو دیدم، ولی انگار نیازه دوبار دیده شه،

    پاسخ:
    ممنون از شما که انرژی مثبت به ما میدید

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی

    یه روز‌نامه‌نگار که اومده چرخی تو دنیای رسانه بزنه!

    طبقه بندی موضوعی
    آخرین نظرات
    پیوندها