نقد انیمه Mayoiga

قدم زدن در کنار ترس هایمان 

همه ما انسان ها در زندگی خود ترس هایی داریم که ناشی از عوامل درونی و بیرونی است که ما از طریق تجربیاتمان به دست می آوریم. این تجربیات که بیشترشان ناشی از عدم موفقیت ما در زندگی شخصی یا محیط کاریمان است باعث می شوند که حس ترس در ما ایجاد شود. ما از انجام بعضی کارها وحشت داریم چون می ترسیم با شکست مواجه شویم. این ممکن است بخاطر شکستهایی باشد که واقعا در گذشته تجربه کرده ایم یا حتی واقعا چنین شکستی را تجربه نکرده ایم ولی از اینکه ممکن است شکست بخوریم می ترسیم. بیشتر مواقع ما از چیزی می ترسیم که حتی یکبار با آن روبرو نشده ایم. حقیقت این است که ما می توانیم انواعی از شکست ها را در ذهن خود تصور کنیم. آنگاه باور می کنیم این شکست ها به حقیقت خواهد پیوست و حتی برای رسیدن به هدف تلاش هم نمی کنیم. همینجاست که دچار خطا شده ایم، چون به خاطر یک احتمال حتی از تلاش کردن می ترسیم. موفقیت بدون تلاش و کوشش معنایی ندارد.

زمانی که ما راه فرار از ترس ها و شکست هایمان را به جای رو در رویی با آن ها انتخاب کنیم نه تنها این ترس ها از بین نخواهند رفت بلکه در ضمیر ناخودآگاه ما باقی خواهند ماند و همچنان ما را تعقیب خواهند کرد. نمونه بسیار خوب کابوس های شبانه ای است که بیشتر ما در زندگی تجربه شان کرده ایم، این کابوس ها ناشی از ترس هایی است که ما در زندگی خود با آنان زندگی می کنیم و در ذهن ما وجود دارند به گونه ای که شاید خود نیز از وجود آن ها بی اطلاع باشیم. فرار از ترس ها در واقع فرار از خود است. انسان دارای دو بعد خود است یک بعد خود بیولوژیکی است که شامل بدن ما می شود و بعد دیگر خود روانی ما می شود که روانشناسان آن را ایگو می نامند. بیشتر انسان ها برای فرار از ترس ها و شکست هایشان از خود فرار می کنند. این فرار گاهی به صورت خودکشی، مهاجرت کردن، باستانگاریی، عرفان زدگی، رفتن به طبیعت، انجام جراحی زیبایی، رو آوردن به سریال و فیلم و خرید و مصرف بی رویه خود را نشان می دهد.

انیمه The Lost Village دقیقا بر مبنای چنین مفهومی ساخته شده است، مفهوم فرار از خود و ترس هایمان. انیمه به گونه ای زیبا تلاش های انسان هایی را نشان می دهد که می خواهند از مشکلاتی که در زندگی شخصی و کاری خود دارند فرار کنند و درصدد پیدا کردن جایی هستند که با پناه بردن به آن و جدا شدن از جامعه بتوانند زندگی جدیدی را در غیاب ترس ها و مشکلاتشان آغاز کنند. این افراد توسط یک سایت تورگردی که ادعا می کند دهکده ای گمشده را که انسان ها می توانند فارغ از دنیای بیرون در آن به راحتی و بدون ترس ها و مشکلاتشان زندگی کنند را پیدا کرده است دور همدیگر جمع می شوند و تصمیم می گیرد تا به این دهکده رفته و در آن باقی عمر خود را سپری کنند. دهکده گمشده یکی از فولکورهای یا افسانه های ژاپنی می باشد که درباره دهکده ای گمشده است که انسان ها در آن می توانند به دور از جامعه مدرن و قوانین و تحمیل های آن به راحتی زندگی کنند.

The Lost Village مانگایی می باشد که توسط Subaru Fuji مانگاکار ناشناخته ژاپنی نوشته شده و در دو فصل و توسط انتشارات Shogakukan به چاپ رسیده است. از روی این مانگا در سال 2016 یک انیمه 12 قسمتی توسط Tsutomu Mizushima کارگردان نام آشنایی ژاپنی که آثاری همچون Another و Blood-C را در کارنامه خود دارد ساخته شده است. استودیو  Diomedéa مسئولیت ساخت این انیمه و Masaru Yokoyama نیز موسیقی این اثر را تهیه کرده است. دوبلورهایی هم چون Aisaka, Yuuka ( در نقش Masaki) و Sakai, Koudai ( در نقش Sakai, Mitsumune) نیز به ایفای نقش پرداخته اند. انیمه The Lost Village با توجه به داستان روانشناسانه و مفهومی خود با گرفتن امتیاز 5.69 از سایت myanimelist نشان داده است که آنچنان مورد استقبال مخاطبان قرار نگرفته است و این درحالی می باشد که داستان و مفهومی که انیمه ارائه می کند یکی از معضلات اجتماعی بیشتر جوامع بشری است که این خود جای کمی تامل دارد.

داستان انیمه در سه بخش متفاوت به مخاطب ارائه می شود. بخش ابتدایی انیمه به معرفی دهکده و افرادی که می خواهند به دهکده سفر کنند و دلایل سفر آن ها می پردازد و در انتهای بخش اول نشان می دهد که این افراد دهکده را بعد از مشکلاتی پیدا می کنند. بخش دوم داستان به اتفاقات داخل دهکده و زندگی گذشته هر یک از افرادی که به دهکده آمده اند می پردازد و در بخش پایانی نیز حقایق دهکده برای مخاطب برملا می شود. داستانی تقریبا خطی که بیشتر تمرکز خود را بر شخصیت ها و اتفاقات پیرامون آن ها متمرکز می کند چرا که شخصیت ها و کنش های بین شخصیت ها درون مایه اصلی این انیمه هستند و البته دهکده ای که زوایای پنهان هر شخصیت را برای ما نمایان می کند. همان گونه که در ابتدا گفتم هر کدام از شخصیت های داخل انیمه که بسیار زیاد نیز هستند ( حدود 30 نفر ) برای فرار از خود یا بهتر بگوییم ترس ها و مشکلاتشان به این دهکده پناه آورده اند اما نکته جذابی که در این بین وجود دارد با آن که این افراد برای فرار از ترس هایشان به دهکده آمده اند دهکده نه تنها این ترس ها را از آن ها دور نمی کند بلکه آن ها را با ترس هایشان مواجهه می کند. راز پنهان این دهکده نیز همین نکته است، دهکده و فضای خاص آن این قابلیت را دارد که آن ترس های پنهان در درون ذهن افراد را به صورت توهماتی واقعی از درون ذهن شخصیت ها بیرون بکشد و آن ها را در مقابل شخصیت ها قرار بدهد و تا زمانی که افراد با این ترس ها مواجهه نشده اند و در مقابل آن ها نایستد این توهمان همچنان آن ها را تعقیب خواهند کرد. این در حالی است که افراد تنها در صورتی می توانند از دهکده خارج شوند که ترس هایشان را شکست دهند و گرنه برای همیشه در داخل دهکده گرفتار و سرگردان خواهند ماند. کل داستان انیمه بر همین محور مواجهه شخصیت ها با ترسهایشان و بازگویی چگونگی به وجود آمدن این ترس ها می گذرد و نشان می دهد که افراد در مقابله با ترس های خود چه می کنند. آیا در مقابل ترس های خود می ایستند و یا خیر فرار می کنند و همچنان در دهکده سرگردان خواهند ماند. انیمه در واقع مخاطب را در مقابل این سوال مهم قرار می دهد که آیا شما نیز ترس های خود را می شناسید و این که آیا مقابل آن ها می ایستید یا از آن ها فرار می کنید؟

انیمه علاوه بر موضوع ترس انسان نکته دیگری را نیز نشان می دهد که ترس از ناشناخته ها باعث می شود که حتی بهترین انسان ها نیز تبدیل به هیولا شوند. انیمه این مفهوم را به نمایش می گذارد که ترس از چیزی که نمی دانی چیست می تواند باعث شود که انسان ها دست به کارهایی بزنند که برخی آنان کاملا عجیب باشند. ترس از ناشناخته ها یکی از بدترین گونه های ترس است که افراد را به سمت توهمات و توجیح های غیر قابل قبول سوق می دهد مثل سکانسی که افراد باور می کنند که یکی از همراهانشان روح است و حتی تا جایی پیش می روند که بخواهند او را بکشند تا ببینند آیا واقعا او روح است یا خیر. این ترس از ناشناخته ها که برای هر یک از افراد متفاوت است ناشی از عدم آگاهی یا کمبود اطلاعات در هر یک از افراد است. شخصیت ها چون ترس های خود را تا قبل از آمدن به دهکده نمی شناختند یا تصویری واقعی از این ترس ها در ذهن خود نداشتند در بدو ورود به دهکده ناخودآگاه با این معقوله مواجهه شدند که باید از چیزی که نمی دانند چیست بترسند و در مرحله بالاتر باید از خود در مقابل این ترس ناشناخته دفاع کنند. درحالی که این ترس در درون خود آن هاست و زمانی که با ترس خود مواجه می شوند و در میابد که چگونه باید بر ترس خود غلبه کنند دیگر آن ترس از ناشناخته ها از بین رفته است.

انیمه در پایان به ما نشان می دهد که لازمه مقابله با ترس ها و مشکلات این احساس است که می خواهیم تغییر کنیم. اگر احساس این که باید تغییر کنیم در ما وجود نداشته باشد هرگز نمی توانیم در مقابل ترس هایمان پیروز شویم و دهکده نیز برای همین به وجود آمده است تا به مسافرانی که به آن جا سفر می کنند راه تغییر کردن را بیاموزد و تنها کسانی می توانند از دهکده خارج شوند که تغییر کنند و دیگر از ترس هایشان فرار نکنند.