A.M Bahamir

امیرمحمد بهامیر؛ روزنامه‌نگار

A.M Bahamir

امیرمحمد بهامیر؛ روزنامه‌نگار

سلام خوش آمدید
نقد انیمه Belle

انیمیشن جدید مامورو هوسودا، به نام «Belle» را می‌توان ادامه‌ای ‌بر آثار قبلی او در خصوص دنیای مجازی دانست. اثری که بی‌ارتباط به «Summer Wars» انیمیشنی که خود او در سال 2009 آن را ساخته است، نیست. هوسودا در جنگ‌های تابستانه جهان متاورسی را به تصویر می‌کشد که در سال 2021 مارک زاکربرگ ایده ساخت آن را داده است.

جهان متاورس دنیایی مجازی است که ریشه در ذهن آدمی دارد. جهانی دیجیتالی که انسان‌ها با آواتارهای خود در آن کار، زندگی و فعالیت می‌کنند. هرچند که این جهان رویاگونه آن چنان که فکر می‌کنیم، جهانی شبیه به بهشت عدن نیست. بلکه مشکلات بسیاری نیز دارد که باز تعریف هویت در آن تنها یکی از هزاران سوالی است که درباره این جهان پرسیده خواهد شد.

  • امیر محمد بهامیر
تطهیر خاندان سلطنتی با فیلم جدید کریستین استوارت

یادداشت بنده درباره فیلم اسپنسر در روزنامه فرهیختگان

فیلــم «اسپنسر» را بایـــد پروپاگاندای دستگاه رسانه‌ای خاندان سلطنتی بریتانیا برای تطهیر چهره تاریک این خانواده دانست؛ فیلمی سیاسی که قرار نیست چیزی به شما بیفزاید، بلکه قرار است تغییری در نگاه شما نسبت به یکی از بزرگ‌ترین رسوایی‌های این خانواده ایجاد کند. آن هم ماجرای مرموز مرگ پرنسس دایانا، همسر شاهزاده ریچارد و مادر شاهزاده هری و ویلیام.

پرنسس دایانا که خود از اشراف‌زادگان ولز به‌حساب می‌آمد طی ازدواجی پر از حواشی با شاهزاده ریچارد، جزء دربار سلطنتی انگلستان شد. دایانا از همان ابتدای ورودش به‌واسطه فعالیت‌های اجتماعی و فرهنگی بسیاری که داشت تبدیل به فردی رسانه‌ای در دهه 1980 انگلستان شد. به‌گونه‌ای که رد پای حضور او در مراسم فرهنگی و اجتماعی بسیار مورد توجه رسانه‌ها قرار می‌گرفت.

  • امیر محمد بهامیر
اهل جهنم برخواسته‌اند

یادداشتی درباره سریال جدید نتفلیکس با نام اهل جهنم در روزنامه فرهیختگان

فیلم قطار بوسان برندی مشهور برای سینمای کره‌جنوبی است. فیلمی زامبی محور که با انتشارش در سال 2016 باعث شد تا ژانر وحشت ارتقا جدیدی در کشور کره پیدا کند. یون سانگ هو کارگردان این فیلم بعد از ساخت قطار بوسان، نشان داد که سینمای وحشت را خوب می‌شناسد. سینمایی که مخاطب را بر روی صندلی خود از ترس میخکوب می‌کند.

حال این کارگردان مشهور کره‌ای با همکاری نتفلیکس به سراغ ساخت مینی سریالی شش قسمتی رفته است. سریالی که همچون آثار قبلی او رگه‌هایی از ژانر وحشت را دارد اما موضوع آن کاملا متفاوت است. موضوع سریال درباره مفهومی برگرفته از ادبیات دینی است. مفهومی که در آن جنایتکاران توسط فرشته مرگ حکم مرگ خود را دریافت می‌کنند.

  • امیر محمد بهامیر
پیامبری با کتاب دن‌کیشوت

یادداشت بنده درباره فیلم پلتفرم در روزنامه فرهیختگان

سال ۲۰۱۹ چند فیلم مهم و تاثیرگذار راجع‌به نظام سرمایه‌داری روی پرده‌های سینما داشت. این اتفاق پس از آن رخ داد که از جنبش ضدسرمایه‌داری در هامبورگ تا جلیقه‌زردهای فرانسه و پس از آن تجمعات ضد نئولیبرالیسم در شیلی، اتفاقات فراوانی باعث شدند که جهان به‌واقع نشان بدهد از یکه‌تازی این سیستم طی سه دهه اخیر خسته شده است. اما پس از کرونا و درگیر شدن جهان با مسائل دیگری مثل ترامپ و اقران و امثال او در بعضی کشورهای دیگر، به هر ترتیبی که بود سینما هم از زیر بار پرداختن به این موضوع شانه خالی کرد، بی‌اینکه قضیه حل شده باشد.

چند وقت پیش سریال «بازی مرکب» به شکل غافلگیرکننده‌ای توجهات بسیاری را در جهان به خود جلب کرد. با اینکه نقش پخش‌کننده مهم و بزرگی مثل نتفلیکس را می‌توان در این استقبال موثر دانست، اما این مجموعه نسبت به سایر آثار خود نتفلیکس هم به شکلی غافلگیرکننده موردتوجه قرار گرفت. این نشان می‌داد که تب ضدسرمایه‌داری در دنیا هنوز سرد نشده و اگر سینما به آن نمی‌پردازد، از کم‌کاری یا سیاستگذاری‌های خاص بالادستی است. به این بهانه به فیلم پلتفرم بازگشتیم که دو سال پیش و در اوایل همه‌گیری کرونا منتشر شد و به‌دلیل موضوع آن که به نظام طبقاتی می‌پرداخت، تفاسیر فراوانی را به‌همراه داشت. این آخرین فیلم مهم و موردتوجهی بود که طی سال‌های اخیر در سینما راجع‌به نظام سرمایه‌داری ساخته شده است.

  • امیر محمد بهامیر
چه شد که کتاب نخواندیم؟
بخشی از یادداشت من درباره صنعت چاپ و نشر در حوزه کودک و نوجوان که این روزها حال خوشی ندارد. چرا که فرزندان ما و نسل‌های آینده این کشور در حال حاضر نه تنها با کتاب همراه نیستند بلکه از آن فرار نیز می‌کنند. همه این اتفاقات نیز به این خاطر است که سرانه مطالعه کتاب و مشتقات آن به خصوص کمیک و کتاب‌های مصور جایگاهی در سبد فرهنگی خانوار ایرانی ندارند. سبدی که این روزها حتی در بودنش نیز شک و شبهه وجود دارد.

"سرانه مطالعه برای هر جامعه ای اهمیت دارد، زیرا نشان دهنده آن است که مردم در یک جامعه به چه میزان از وقت خود را صرف یادگیری و آگاهی می‌کنند. متاسفانه سرانه مطالعه در کشور ما بسیار پایین‌تر از سایر کشورهای توسعه یافته است. به گونه‌ای که طبق آمار مرکز آمار ایران سرانه مطالعه ایرانیان بالای 15 سال در سال 1399 تنها 16 دقیقه در روز است.

عدد بسیار پایینی که با محاسبه‌ای ساده می‌توان فهمید که تا چه اندازه ما ایرانیان کتاب نخوان هستیم. اما مشکل از کجاست؟ مشکل از عدم فرهنگ‌سازی کتاب خوانی در سنین پایه است. آمار 16 دقیقه در روز مطالعه برای افراد بالای 15 سال است و می‌توان گفت این آمار در سنین پایین‌تر شاد کمی کمتر یا بیشتر باشد. این درحالی است که این آمار برای سنین پایه باید چندیدن برابر باشد."

-ماهنامه فرهنگی سیاسی بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق (ع)-

  • امیر محمد بهامیر
سواد سینمایی چیست

ما در برابر فیلم‌ها نباید صرفا تماشاگر، پذیرنده و منفعل باشیم. بی‌تردید مهم‌ترین راه مصون ماندن از اثرات نامطلوب ابزارهای دنیای مدرن پذیرش آن‌ها و مواجهه فعالانه و آگاهانه در مقابل‌شان است باید رویکرد خود را در مقابل ابزارهای جدید رسانه‌ای به مواجهه فعال و توام با شناخت و آگاهی بدل سازیم. حتی اگر چنین دیدگاهی نسبت به صنعت سینما نداشته باشیم، تحلیل فیلم به خودی خود جذاب است.

فیلم به عنوان اثری هنری می‌تواند در معرض تحلیل‌های متنوعی قرار بگیرد که زوایای جدیدی را برای ما می‌گشایند و بعضا ممکن است معنایی بسیار متفاوت به فیلم ببخشند. تحلیل یک فیلم یا اثر هنری با شکافتن اعماق و لایه‌های تودرتو و زوایای پنهان آن دروازه‌ای جدید به روی مخاطب می‌گشاید و او را غرق در لذتی وصف ناشدنی می‌کند.

لذتی که به لذت اکتشاف و یا فهم موضوع و مسئله‌ای می‌ماند. در واقع تحلیلگر به مثابه مکتشفی عمل می‌کند که پرده از رازهای درون فیلم بر می‌دارد.

زندگی‌های ما به طور آشکار و نهان تحت تاثیر فیلم‌هایی است که به ندرت زحمت اندیشیدن دقیق درباره آن‌ها را به خود می‌دهیم. معمولا توجیه ما این است که دلیل چندانی برای تلاش در جهت توضیح آنچه که از ابتدا آن را به عنوان سرگرمی پذیرفته‌ایم وجود ندارد.

یکی از این روش‌ها لذت چالش برانگیز تلاش برای اندیشیدن، توضیح دادن و نوشتن درباره تجربه‌ای است که با تماشای فیلم‌ها بدست می‌آید. تحلیل کردن فیلم و یا واکنش ما نسبت به آن لذت ما را زایل نمی‌کند، بلکه به ما امکان می‌دهد تا از آن فیلم به گونه‌ای لذت ببریم که تا پیش از آن نمی‌توانستیم.

همین دلیلی شد تا در مجموعه ویدئوهای کوتاهی به سراغ سینما بروم. تا به شما مخاطبان این هنر هفتم یاد دهم که چگونه سواد تماشای فیلم را کسب کنید. سواد سینمایی همان مهارتی است که در جهان امروز که تحت سلطه رسانه‌هاست مورد نیاز همگی ما خواهد بود.



تماشای ویدئو در آپارات



  • ۰ نظر
  • ۰۳ شهریور ۰۰ ، ۱۳:۱۲
  • امیر محمد بهامیر
Space Jam 2

فیلم هرج و مرج فضایی میراث جدید «Space Jam: A New Legacy» را باید خاطره‌بازی با دنیای ساخته شده توسط کمپانی «Warner Bros. Pictures» دانست. کمپانی که تعداد آثار سینمایی و شخصیت‌هایی که برای جهانیان خلق کرده است به قدری زیاد خواهد بود که باید به احترامش کلاه از سر برداریم.

هرج و مرج فضایی ۲ ادامه‌ای بر جهان داستانی قسمت اول است. قسمت اول این مجموعه در سال ۱۹۹۶ اکران گردید و ایده‌ای جالب را درباره ترکیب دنیای کارتونی با دنیای واقعی مطرح کرد. دنیایی که در آن شخصیت‌های مشهور کارتون‌های کمپانی برادران وارنر از جمله باگز بانی، دافی داگ، میگ میگ، توییتی و شخصیت‌های دیگر در کنار ستاره مشهور بسکتبال آن دوران یعنی مایکل جردن «Michael Jordan» قرار گرفتند تا بسکتبال بازی کنند.

  • امیر محمد بهامیر
شبی که ماه کامل شد

فیلم «شبی که ماه کامل شد» را می‌توان از چند وجه مورد بررسی قرار داد. ایتدا وجه قصه و روایت آن که داستانی عاشقانه را بازگو می‌کند، سپس وجه پیام سیاسی و اجتماعی فیلم است که به موضوع گروهک‌های تروریستی می‌پردازد و در آخر وجه شخصیت‌پردازی که سوژه‌ای زنانه را به مخاطب خود ارائه می‌کند.

فیلم، ساخته نرگس آبیار است، کارگردانی که تجربه ساخت آثاری همچون «شیار ۱۴۳» را در کارنامه خود دارد. کارگردانی که سوژه‌ها و نگاهش به آن سوژه‌ها را می‌توان کاملا جنسیتی تفسیر کرد. منظور از جنسیتی آن نیست که نگاه او فمنیستی یا زنانه است بلکه منظور نگاه او به دنیای مردانه آن هم از نقطه دید زنان است. نرگس آبیار سوژه‌های مردانه خود را از دید زنان به مخاطب خود عرضه می‌کند؛ همچون فیلم شبی که ماه کامل شد.

با این مقدمه می‌توان ورود درست‌تری به فیلم نرگس آبیار و شخصیت‌های آن داشت. فیلم «شبی که ماه کامل شد» درباره یک اتفاق برگرفته از واقعیت است. داستان گروهک تروریستی به سرکردگی عبدالمالک ریگی که در منطقه سیستان و بلوچستان تقریبا دست به هر جنایتی زده‌اند. جنایاتی که نه خود آن و حتی اعمال تروریستی این گروهک، بلکه خرده پیرنگ عشق بین برادر مالک و همسرش، سوژه فیلم نرگس آبیار شده است.

  • امیر محمد بهامیر
دیدن این فیلم جرم است!

«دیدن این فیلم جرم است!» عنوانیست که حداقل در ظاهر برای هر بیننده‌ای قابلیت آن را دارد تا توجه‌اش را جلب کند. عنوانی که می‌خواهد مخاطب خود را در این ورطه قرار دهد که شما با دیدن این فیلم و آگاهی از محتویاتش دیگر نمی‌توانید آن آدم سابق باشید. البته بخش اعظمی از این عنوان مرتبط به تبلیغات سیاسی است که بر روی فیلم انجام گردید. زیرا این فیلم با مضمون خاص سیاسیش را هر جایی نمی‌توانید پیدا کنید.

«دیدن این فیلم جرم است!» در نوع خود اثری است که از دهه هشتاد به بعد سینمای ایران مشابه‌ای ندارد. مشابه از آن نظر که فیلم‌های سیاسی معمولا در ایران با ملاحظات بسیاری همراه است و ساخت آن نیز تحت فشار انواع و اقسام صحبت‌ها و اظهار نظرها قرار می‌گیرد. فیلم «دیدن این فیلم جرم است!» نیز از این قائده مستثنا نیست.

فیلم «دیدن این فیلم جرم است!» اثری کاملا تبلیغاتی و پروپاگانداست که از آن جهت ساخته شده است تا نشان دهد سیاست فعلی کشور در برخورد با مسئله مصلحت اندیشی چگونه است. موضوعی که با اوضاع فعلی جامعه ایران چه از لحاظ ساختار سیاسی و اجتماعی و چه از لحاظ شرایط زندگی مردم همخوانی بالایی دارد.

«دیدن این فیلم جرم است!» با شروع یک مسئله عادی آغاز می‌شود. مسئله‌ای که کنش اصلی داستان یا همان درام فیلم را در کل روایت حدود دو ساعته فیلم بر دوش می‌کشد. ماجرا از تعرض یک اتباع بیگانه به یک زن ایرانی آغاز می‌شود. تبعه‌ای که با ورود چهره‌های خاص سیاسی به ماجرای تعرضش، تبدیل به یک کشمکش سیاسی میان نیروهای انقلابی با محوریت بسیج و نیروهای دولتی با محوریت دیپلمات‌ها می‌شود.

  • امیر محمد بهامیر
نقد انیمیشن Luca

انیمیشن لوکا محصول جدید استودیو پیکسار نام دارد که بستر روایت داستانی خود را به کشور پاستا یعنی ایتالیا برده است. اثری که آن را نمی‌توان جزو بهترین‌های پیکسار قلمداد کرد اما می‌توان گفت پیکسار در حرکتی قابل پیش بینی نشان داد که او نیز تسلیم سیاست‌های جدید اسکار در قبال ساخت آثاری با مضامین اقلیت‌ها شده است.

هالیوود و آکادمی اسکار مدتی قبل قوانین جدیدی را برای ساخت اثار سینمایی و انیمیشنی وضع کردند که به اعتقاد بسیاری از کارشناسان سینمای جهان را دچار پسرفت شدیدی خواهد کرد. پسرفتی که آن را به وضوح می‌توان در اثر جدید استودیو پیکسار دید. به خصوص در دو اثر آخر این استودیو یعنی انیمیشن روح و انیمیشن لوکا، این تغییر سیاست‌گذاری بیشتر مشخص است.

  • امیر محمد بهامیر

یه روز‌نامه‌نگار که اومده چرخی تو دنیای رسانه بزنه!

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات