نقد انیمه Belle
انیمیشن جدید مامورو هوسودا، به نام «Belle» را میتوان ادامهای بر آثار قبلی او در خصوص دنیای مجازی دانست. اثری که بیارتباط به «Summer Wars» انیمیشنی که خود او در سال 2009 آن را ساخته است، نیست. هوسودا در جنگهای تابستانه جهان متاورسی را به تصویر میکشد که در سال 2021 مارک زاکربرگ ایده ساخت آن را داده است.
جهان متاورس دنیایی مجازی است که ریشه در ذهن آدمی دارد. جهانی دیجیتالی که انسانها با آواتارهای خود در آن کار، زندگی و فعالیت میکنند. هرچند که این جهان رویاگونه آن چنان که فکر میکنیم، جهانی شبیه به بهشت عدن نیست. بلکه مشکلات بسیاری نیز دارد که باز تعریف هویت در آن تنها یکی از هزاران سوالی است که درباره این جهان پرسیده خواهد شد.
هوسودا در جنگهای تابستانه به سراغ خاندان و مناسباتش رفت، در فرزندان گرگ نمایشی فداکارانه از مادر را ارائه داد، در هیولا و پسر درباره پدرها سخن گفت و در میرای به سراغ خواهرها و برادرها رفت. مامورو هوسودا بعد از ساخت این سری چهارگانه خود که مضمون آنها تعریفی از خانواده بود، به سراغ جهان دیجیتال رفته است.
او جهان دیجیتال اثر جدید خود را همچون دنیای متاورسی به نمایش میگذارد که به شخصیت اصلی اثرش کمک میکند تا بار دیگر بخواند. سوزو شخصیت داستان مادر خود را از دست داده و بعد از آن دیگر به سراغ موسیقی نرفته، زیرا از آنکه مادرش او را تنها گذاشته خشمگین و ناراحت است. اما جهان دیجیتالی که در دنیای سوزو ساخته شده به او کمک میکند تا شروعی دوباره داشته باشد.
شروعی که در دنیای واقعی زاکربرگ آن را وعده داده و هوسودا آن را به تصویر کشیده است. جهانی که به نظر هوسودا هویت در آن یک مشکل اساسی خواهد بود. زیرا اساس ساخت این چنین جهانی، خلق مکانی بدون قانون است. جهانی که در انیمیشن به آن اشاره میشود که هیچ چیز در آن اجازه محدود کردن شما را نخواهد داشت.
هوسودا برای تصویرسازی هویت به سراغ داستان مشهور دیو دلبر رفته است. او گویی در اثر جدیدش اقتباسی جدید از انیمیشن دیزنی را ارائه میدهد. با این تفاوت که محل وقوع این داستان در دنیای دیجیتال است. سوزو در انیمیشن همان شخصیت بل در اثر دیزنی است. شاید به همین خاطر باشد که نام کاربری سوزو در دنیای دیجیتال « Belle» انتخاب شده که هم نام شخصیت انیمیشن دیو و دلبر است.
هیولاهای داستان نیز که با نام دراگون شناخته میشود، همان دیو درون داستان اصلی است. تشابه سکانسهای انیمیشن هوسودا با انیمیشن دیو و دلبر تا اندازهای بالاست که حتی به صحنه عوض شدن لباسهای این دو کاراکتر و رقصشان نیز رخنه کرده است. رخنهای که همگی در این جهت به کار برده میشود تا نشان دهد که دیو و دلبر درون دنیای دیجیتال میتواند هر کدام از ما باشند.
سپس هوسودا با این اقتباس دیو و دلبر گونه به سراغ پیام داستان خود میرود؛ پیامی در رابطه با مسئله اعتماد به هویت در جهان دیجیتال. هویتی که او قبلا در آثارش از آن سخن گفته ولی در این انیمیشن با بیانی روشنتر به آن میپردازد. هوسودا نشان میدهد که لازمه حضور در دنیای مجازی مسئله اعتماد است. اعتمادی که تنها زمانی شکل میگیرد که خود واقعیمان باشیم.
خود واقعی ما در دنیای مجازی مسئله جدی است. به همین دلیل هوسودا جهان متاورسی درون داستان را به گونهای تنظیم میکند که برای ورود به آن باید براساس اسکنهای زیستی آواتارتان را بسازید. زیرا دنیای مجازی نیز همچون دنیای واقعی باید قوانین هویتی شما را داشته باشد. زیرا در غیر این صورت، اعتمادی که از آن سخن گفتیم به وجود نخواهد آمد.
پس اعتماد و سپس عمل به آن مسئله اصلی انیمیشن «Belle» است. اعتمادی که باعث میشود تا مادر سوزو برای نجات جان یک کودک خود را به رودخانه خروشان بزند. زیرا آن کودک به مادر سوزو اعتماد کرده است که او برای نجاتش خواهد آمد. حال اگر او اینکار را انجام ندهد دیگر اعتمادی وجود نخواهد داشت که انسانها را به یکدیگر متصل کند.
اعتمادی که با پیرنگ داستان گره میخورد. زیرلایهای همچون کودکآزاری که مامورو هوسودا آن را به تصویر میکشد. کودکی که تحت ظلم پدرش بوده و همین ظلم، خشمی عظیم را در او به وجود آورده است. زیرا اعتماد او نسبت به انسانهای نظارهگر در دنیای مجازی که او را میدیدهاند اما کاری نمیکردند سلب شده است.
نتیجه این بیاعتمادی نیز دنیای دیجیتالی خواهد بود که به سبب از بین بردن هویت است و انسانها را تبدیل به موجوداتی وحشتناک کرده که هر لحظه به دنبال آسیب رساندن به یکدیگر هستند؛ از نوشتن کامنتهای مخرب تا بیتفاوتی به وقایع اجتماعی و غیره. جهان متاورسی که شاید در ظاهر جذاب باشد اما جهانی بس خطرناک است.