درونمایهی اصلی یک اثر فلسفه، پیام یا ایدهای است که در قلب آن قرار دارد و بیانکنندهی این است که اثر کلاً راجع به چیست.
در ابتدا داستانها به دو دلیل تعریف میشدند: سرگرمی و تعلیم. درست است که بخش قابل توجهی از شاهنامه راجع به قهرمانبازیهای شخصیتی به نام رستم است، ولی در عین حال هدف آن ستایش از فرهنگی که چنین شخصیتی را به وجود آورده نیز هست. در واقع این چیزی است که مرز بین داستان و دنیای واقعی را مشخص میکند: دنیای واقعی درونمایهی اصلی، پیام یا معنای خاصی ندارد، مگر این که خودمان آن ها را برای خودمان ایجاد کنیم. اینجاست که بحث مهم دیدگاه مطرح میشود؛ هدف عقاید و مذاهب مختلف معنا دادن به یک دنیای بیمعنی است و دیدگاهی که هریک ارائه میکنند در راستای تقویت معنای درنظرگرفته شده است.
- ۰ نظر
- ۲۶ فروردين ۹۵ ، ۲۰:۴۴