A.M Bahamir

امیرمحمد بهامیر؛ روزنامه‌نگار

A.M Bahamir

امیرمحمد بهامیر؛ روزنامه‌نگار

سلام خوش آمدید

۱۰۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «نقدنویسی» ثبت شده است

توسعه‌ی شخصیت تغییر در شخصیت‌پردازی یک شخصیت پویا در طول پیرنگ داستان است؛ به عبارتی تغییر یک شخصیت در طول داستان نشان‌دهنده‌ی توسعه‌ی او می‌باشد. تقریباً تمام داستان‌های روایی نوعی از توسعه‌ی شخصیت را در خود گنجانده‌اند. هم‌چنین لازم به ذکر است که نقطه‌ی مقابل شخصیت پویا شخصیت ساکن می‌باشد؛ شخصیتی که در طول داستان تغییر نمی‌پذیرد.
با این که تعیین مرز بین توسعه‌ی شخصیت خوب و بد به سلیقه‌ی افراد بستگی دارد، ولی به طور کلی در این که توسعه‌ی شخصیت خوب قابل‌باور است و به شخصیت عمق می‌بخشد شکی نیست. توسعه‌ی شخصیت بد باعث می‌شود مخاطب حس کند یک نفر به میل خودش در حال دست‌کاری کردن حوادث داستان است و این از باورپذیر بودن شخصیت می‌کاهد.

  • ۰ نظر
  • ۲۶ فروردين ۹۵ ، ۲۰:۴۳
  • امیر محمد بهامیر

تاریخ جایگزین، شیوه‌ای برای نگاه به گذشته و پرسیدن این سؤال است که «چه می‌شد اگر» برخی از وقایع مهم تاریخی به گونه‌ای دیگر رخ می‌داد و چگونه می‌توانست دنیا را تغییر دهد؟ برخی از مشهورترین پرسش‌های «چه می‌شد اگر» عبارتند از: «چه می‌شد اگر نازی‌ها در جنگ جهانی دوم پیروز شده بودند؟» و یا «چه می‌شد اگر اهالی جنوب، پیروز جنگ‌های داخلی آمریکا بودند؟»
تاریخ جایگزین، یک ژانر ادبی است،‌ اما در اینجا به طور خاص بر جنبه تاریخی آن و سیاست، فرهنگ و جوانب دیگری که آن را تعریف می‌کند، تأکید کرده ‌ایم. ما زمان زیادی را صرف خیال‌ پرداری درباره این پرسش می‌ کنیم که اگر تاریخ به گونه‌ ای دیگر رخ داده بود، چه می‌ شد. تاریخ جایگزین پاسخی است به سؤالات ما با تکیه بر خلاقیت و آموزش.

منبع : انیم آپ

  • ۰ نظر
  • ۲۶ فروردين ۹۵ ، ۲۰:۴۲
  • امیر محمد بهامیر

پیچش داستانی به تغییر در روند یا نتیجه مورد انتظار جریان یک رمان، فیلم، سریال تلویزیونی، کمیک، بازی کامپیوتری یا هرگونه دیگری از روایت می‌گویند. پیچش داستانی روش مناسبی برای سرگرم نگه داشتن مخاطبین و جذابیت بیشتر داستان می‌باشد. گاهی اوقات پیچش‌ها قابل پیشبینی هستند.

هنگامی که پیچش داستانی انتهای یک داستان رخ دهد، مخصوصا اگر دیدگاه مخاطبان را پیرامون حوادث قبلی داستان عوض کند، تحت عنوان پایان غافلگیر کننده شناخته می‌شود.

از آنجا که بعضی داستان‌ها بر روی پیچش‌های داستانی بنا می‌شوند، اغلب گمان می‌رود فاش کردن آن‌ها در یک فیلم یا داستان از جذابیت آن می‌کاهد، گر چه یک تحقیق خلاف آن را نشان می‌دهد.

  • ۰ نظر
  • ۲۶ فروردين ۹۵ ، ۲۰:۴۰
  • امیر محمد بهامیر

من به مَنِش پست مدرن این‌جوری نگاه می‌کنم: یه مردی عاشق یه زن تحصیل‌کردست و می‌دونه که نمی‌تونه بهش بگه «من دیوانه‌وار عاشق توئم.»، چون این مرد می‌دونه که این زن می‌دونه (و این زن می‌دونه که این مرد می‌دونه) این جمله قبلاً توسط باربارا کارتلند نوشته شده. با این حال هنوزم یه راه‌حل وجود داره. این مرد می‌تونه بگه: «همون‌طور که باربارا کارتلند می‌گه، من دیوانه‌وار عاشق توئم.»

اومبرتو اکو

  • ۰ نظر
  • ۲۶ فروردين ۹۵ ، ۲۰:۴۰
  • امیر محمد بهامیر

مشخص نیست داستان به بهانه‌ی انتقال پیام اخلاقی به وجود آمده باشد یا پیام اخلاقی نوعی مجوز برای تعریف کردن داستان محسوب می‌شود؛ در هر صورت، درس‌های اخلاقی یکی از فراگیرترین عناصر داستانی و مهم‌ترین دلایل وجود داستان هستند و به سختی می‌توان داستانی را یافت که هیچ‌گونه پیام اخلاقی‌ (خواه مثبت، خواه منفی؛ خواه به طور واضح، خواه به طور زیرپوستی) در خود گنجانده نباشد.

  • ۰ نظر
  • ۲۶ فروردين ۹۵ ، ۲۰:۳۹
  • امیر محمد بهامیر

بالاخره پیروزی فرا رسید! بدی شکست خورد و مردم نجات پیدا کردن. دیگه خطری کسیو تهدید نمی کنه و قهرمانا آماده ی گرفتن پاداششونن. وقتشه که عشاق دست همو بگیرن و به طرف خورشید در حال غروب قدم بزنن …

…پیروزی فرا رسید؟ پس چرا کسی هورا نمی کشه؟ چرا همه حالشون گرفتست؟ چرا همه دارن در کنار فکر کردن به چیزایی که به دست آوردن، به چیزاییم که از دست دادن، فکر می کنن؟

  • ۰ نظر
  • ۲۶ فروردين ۹۵ ، ۲۰:۳۵
  • امیر محمد بهامیر

پادآرمان‌شهر، ویران‌شهر یا مدینه فاسده جامعه‌ای خیالی در داستان‌های علمی-تخیلی است که در آن ویژگی‌های منفی، برتری و چیرگی کامل دارند و زندگی در آن دلخواه هیچ انسانی نیست. چنین جوامعی گونه‌ای دنیای وانفسا و فاجعه انسانی هستند. این جوامع در زمان‌هایی بد و شوم ترسیم می‌شوند که می‌توان آن را دوره بدزمانگی یا دُژگاهی نام گذاشت.

با این تعریف یک جامعه پاد-آرمانی نقطه مقابل و وارونه یک جامعه آرمانی (آرمان‌شهر یا مدینه فاضله) است. آرمانشهرها جوامعی خیالی هستند که در آنها همه‌چیز مثبت و ایده‌آل است.

ترسیم یک جامعه پادآرمان و بدزمانه توسط نویسندگان آینده‌نگر معمولاً به منظور هشدار به مردم در مورد ادامه یا افزایش چیرگی برخی معضلات اجتماعی صورت می‌گیرد.

  • ۰ نظر
  • ۲۶ فروردين ۹۵ ، ۲۰:۳۴
  • امیر محمد بهامیر

آرمان‌شهر) در زبان‌های غربی (utopia برای نخستین بار توسط تامس مور در سال ۱۵۱۶ در کتابی به همان عنوان بکار گرفته شد. پیش‌تر مفهوم‌های مشابهی از این واژه در آرای فلاسفه یونان باستان (افلاطون و ارسطو) عرضه شده و در فلسفه اسلامی از آن به عنوان «مدینه فاضله» یاد شده است.

آرمان‌شهرخواهی (به انگلیسی: utopianism) عبارت است از دلبستگی به ایجاد یا خیال‌پردازی درباره یک نظم اجتماعی آرمانی. از روزگار افلاطون تاکنون بسیاری از نویسندگان طرح جامعه‌های آرمانی ریخته‌اند و همچنین بسیاری از گروه‌های دینی و بهبودخواهان سیاسی در اروپا کوشش‌هایی برای برپاکردن جامعه‌های آرمانی کرده‌اند.

  • ۰ نظر
  • ۲۶ فروردين ۹۵ ، ۲۰:۳۳
  • امیر محمد بهامیر
مطلب زیر گفته های چهار آهنگساز پرکار درباره درگیریهای خلاقانه ای است که یک آهنگساز در رابطه با خلق موسیقی انیمیشن با آن روبرو است
این چهار هنرمند دنیس م. هنیگان Denis M. Hannigan، دان گریدی Don Grady، جودی گری Jody Gray و جیمز ل. ونابل James L. Venable توصیه ها و تجربیات خود را در اختیار آهنگسازان، طراحان، کارگردانان و تهیه کنندگان قرار داده اند.
به احتمال زیاد هنگامی که یک صحنه از فیلم یا برنامه تلویزیونی ما را به خنده یا گریه وادارد، یک قطعه موسیقی هم آنرا همراهی میکند. موسیقی ابزاری اساسی است که فیلمسازان برای ایجاد یک حال و هوای خاص، جا انداختن یک شخصیت و پیش بردن یک صحنه از آن استفاده میکنند. موسیقی برای انیمیشن شرایط و مقررات خاص خود را می طلبد و این چهار آهنگساز در گفتگویی با مجله
  • ۱ نظر
  • ۲۶ فروردين ۹۵ ، ۲۰:۲۶
  • امیر محمد بهامیر

هر بیننده‌ا‌‌ی پس از تماشای فیلم برداشت‌هایی از نقاط قوت، ضعف و پیام فیلم دارد که غالب این برداشت‌ها ذوقی است. نقد فیلم می کوشد به این برداشت‌های ذوقی جهت ببخشد و با نظام‌مند کردن و فنی نمودن آنها درک و فهم بصری بینندگان فیلم را افزایش دهد. بنابراین،یک نقد جامع در حیطه‌ی فیلم،نقدی است که به سه پرسش مهم و کلیدی درباره‌ی آن فیلم پاسخ گوید:

1.     فیلم چه می خواهد بگوید؟

2.     از چه راهی می خواهد بگوید؟

3.     میزان موفقیت فیلم در رساندن پیامش چقدر است؟

     پاسخ به هریک از این پرسش‌ها مرحله‌ای از مراحل سه گانه‌ی نقد فیلم را می‌سازد. پاسخ پرسش نخست،توصیف محتوایی فیلم را شامل می‌ شود  و تفسیر فیلم نام می گیرد. پاسخ پرسش دوم،توضیح عناصر تکنیکی و فرمی فیلم را دربرمی گیرد و تحلیل فیلم را می سازد. پاسخ به پرسش واپسین،ارزیابی و قضاوت فیلم را می سازد و ارزیابی فیلم نامیده می شود.

  • امیر محمد بهامیر

یه روز‌نامه‌نگار که اومده چرخی تو دنیای رسانه بزنه!

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
پیوندها