- ۰ نظر
- ۲۹ خرداد ۰۴ ، ۱۲:۱۰
فیلمسازهای مختلف در سراسر جهان از سینما برای بازگویی آنچه که در ذهنشان میگذرد استفاده میکنند. اگر بخواهیم سادهتر بگویم، فیلمهایی که کارگردانهای سینما میسازند به نوعی جهان ذهنی آنها را لو میدهد. این جهان ذهنی یا نظام محتوایی نیز برای کارگردان با توجه به سمت و سوهای ایدئولوژیک، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی متفاوت است. اما با نگاهی دقیقتر به آثار آنها میتوان فهمید که به دنبال چه هستند.
جشنواره 43ام میزبان 36 کارگردان است. از میان این تعداد کارگردان، 8 نفر به عنوان فیلمساز فیلم اولی در جشنواره حضور دارند. یعنی هیچ سابقه تولید فیلم بلندی ندارند که بتوان بر اساس آن نقشه ذهنیشان را متوجه شد. 4 کارگردان تا پیش از فیلم جدیدشان در جشنواره، تجربه ساخت فیلم داشتهاند اما آثار آنها در دسترس عموم نیست و یا اکران نشده است که بتوان شاخصهای ذهنی آنها سنجید. 10 کارگردان نیز تنها با یک اثر بلند ساخته شده پا به جشنواره گذاشتهاند و 14 فیلمساز نیز با حداقل 2 فیلم در کارنامه خود، فیلم جدیدشان را راهی جشنواره فیلم فجر کردهاند.
بر همین اساس در این مطلب طبق شاخصهای ردهبندی سنی که به عنوان نظامی واحد و منسجم میتواند نظام فکری کارگردانهای حاضر در جشنواره را بسنجد، به سراغ سنجش محتوای 2 اثر آخر 13 کارگردان حاضر در جشنواره رفتهایم تا آثار آنها طبق شاخصهای خشونت، ترس، ناهنجاری، الگو مثبت و پیام مثبت مورد سنجش قرار گیرد و متوجه شویم قرار است با چه نظام فکری در جشنواره امسال رو به رو باشیم.
تلماسه نام یکی از رمانهای مشهور ژانر علمی تخیلی است. رمانی که به تازگی توسط دنی ویلنوو، کارگردان نام آشنای ژانر علمی تخیلی ساخته شده است. کارگردانی که با ساخت آثاری همچون بلید رانر ۲۰۴۹ و ورود نشان داده است که تبحر زیادی در ساخت آثار ژانر علمی تخیلی دارد. هرچند که دو گانه تلماسه بیشتر از آنکه مضمونی علمی تخیلی داشته باشد، محتوایی دینی دارد.
فیلم تلماسه اقتباسی از رمان فرانک هربرت است. داستان رمان در سیارهای بیابانی میگذرد که درگیر جنگ بین نیروهای امپراتوری کهکشان، حاکمان و مردمان سیاره آراکیس شده است. هربرت در رمان خود تلاش کرده است تا مفاهیم مذهبی را در قالب ژانر علمی تخیلی بیان کند. به خصوص که این کتاب تحت تاثیر مفاهیم اسلامی و فرهنگ کشورهای عربی نوشته شده است.
فیلم «The French Dispatch» اثر جدید کارگردانی مشهور دنیای استاپ موشن است. کارگردان صاحب سبکی که فیلمش را میتوان روایتی شاعرانه درباره دنیای روزنامهنگاری دانست. دنیایی که با حضور شبکههای اجتماعی تحت تاثیر قرار گرفته است و دیگر آن شکوه گذشته را ندارد. شکوهی که در آن مخاطبان هر روز با خواندن گزارشهای روزنامه، صبح را آغاز میکردند. همراه ما باشید با نقد فیلم گزارش فرانسوی.
فیلم گزارش فرانسوی شبیه هیچ فیلم دیگری نیست. زیرا سازنده آن کارگردان خاصی است که سبک فیلمسازی و انیمیشنسازی او شهرت جهانی دارد. قطعا دیدن این فیلم با سبک خاصش به مذاق هر مخاطبی خوش نمیآید. زیرا این فیلم داستان روایتهاست، داستان میزانسنهاست و در نهایت داستان قصهای پر از دیالوگ است.
چرا ما گیم بازی میکنیم؟ چرا فیلم میبینیم؟ یا چرا کمیک میخوانیم؟ مگه غیر از آن است که میخوایم سرگرم شویم؟
پس میتوان گفت سرگرمی در زندگی ما انسانها اهمیت بسیاری دارد و صنایع سرگرمی نیز به همین اندازه مهم هستند، زیرا بخش زیادی از زمان ما را به خود اختصاص دادهاند. برای همین است که صنعت سرگرمی در حال حاضر پردرآمدترین صنعت در جهان شناخته میشود و گیم در صدر درآمدزایی این صنعت قرار دارد.
مدتی قبل در خدمت دوستان پرتلاشم در برنامه سینما هویت شبکه امید بودم تا درباره جهان گیم و سینما صحبت کنیم. اینکه چه اتفاقاتی میافتد که دو تا جهان متفاوت از یکدیگر تا این اندازه علاقهمند هستند، وارد جهان دیگری شوند.
گیمهایی که دوست دارند فیلم باشند و فیلمهایی که دوست دارند گیم باشند. میتوانید صحبتهای کامل من را در صفحه تلوبیون سینما هویت تماشا کنید.
صفحه سینما هویت در تلوبیون
فیلم «The Last Duel» بر بستر داستانی واقعی از آخرین دوئل ثبت شده در تاریخ فرانسه روایت خود را استوار میکند. روایتی از مردمان قرن 14 میلادی که برای افتخار، شجاعت، شهرت و یا گاهی برای پاک کردن نامشان در نبردی تا آخرین نفس میجنگیدند. نبردی که در آن قضاوت خداوند برای فرد بیگناه آنی بود که بهتر میجنگید، نه آنکه حقیقت با او بود. همراه ما باشید با نقد فیلم آخرین دوئل.
فیلم با زمان دو ساعت و سی دقیقه خود ما را به فرانسه قرن 14 میبرد. جایی که جنگهای میان فرانسویها، انگلیسیها و اسکاتلندیها دنیایی خشن را شکل میداد. دنیایی که در آن شوالیهها، سِرها و حاکمان فئودالی به نام پادشاه میجنگیدند تا بتوانند قدرت، ثروت و نام کسب کنند. قدرتی که پایه و اساسش اسمها، رسمها و سنتها بود.
فیلم شوالیه سبز پوش را باید فیلمی خاص در دورانی دانست که عمده آثار سینمایی، سرگرمی را محور کار خود قرار میدهند. سرگرمی محور اصلی دنیای امروز است و فیلم شوالیه سبز پوش این محور اصلی را کنار میگذارد تا قصهای حماسهای و اسطورهای از سفر یک شوالیه به سوی مرگ را روایت کند. روایتی فانتزی که قهرمانش خیالی نیست.
فیلم بر مبنای مجموعه اشعار و داستانهای عامیانه درباره شاه آرتور ساخته شده است. البته داستان درباره خود شاه آرتور نیست و روایتگر زندگی گاوایین خواهرزاده شاه آرتور است. آرتور رهبر افسانهای بریتانیا به حساب میآید که در مقابله حمله ساکسونها با جانفشانی خود و شوالیههای میزگردش مانع سقوط بریتانیا میشود.
فیلم تلقین «Inception» را باید یکی از مهمترین آثار کریستوفر نولان «Christopher Nolan» بدانیم. کارگردان مولف و صاحب سبکی که آثارش نه تنها خاص هستند بلکه مفاهیم و جهان داستانی که برای مخاطبان خود ترسیم میکند نیز خاص است. کارگردانی که میداند روایتگری را چگونه از طریق قاب سینما به نمایش بگذارد که داستان فیلمهایش هیچگاه در ذهن شما پایان نیابد.
کریستوفر نولان فیلم تلقین را با الهام از اثر مطرح کارگردان ژاپنی ساتوشی کن «Satoshi Kon» ساخته است. ساتوشی کارگردان نابغه سینمای ژاپن است که تمام آثار او انیمیشنی هستند اما نه انیمیشنهایی برای مخاطب کودک و نوجوان. در واقع ساتوشی با استفاده از مدیوم انیمیشن تلاش داشت جهانی را خلق کند که از طریق سینما قابلیت ساخت آن وجود نداشت.
فیلم میان ستارهای «Interstellar» نهمین اثر کارگردان مشهور آمریکایی، کریستوفر نولان «Christopher Nolan» است. کارگردانی که پیش از این فیلم با ساخت اثر تلقین «Inception» به مخاطبان خود نشان داده بود که به دنبال ساخت جهانی پیچیده برای بیام مفاهیمی پیچیدهتر است. کارگردانی که این بار از دنیای رویا به دنیای سفر به زمان آمده است.
فیلم میان ستارهای به اعتقاد بسیاری بهترین فیلم نولان نیست. فیلمی که میخواهد چند مفهوم خاص را همزمان به مخاطبان خود ارائه کند؛ مفاهیمی همچون سفر به فضا، جهانهای موازی و البته سفر در بُعد زمان. زمان مفهوم پیچیدهای در نزد ریاضیدانان و همچنین فیزیکدانان جهان است. مفهومی که سالهاست درباره آن در محافل اکادمیک بحث و گفتگو میشود.
سریال قبله عالم یکی از محصولات جدید نمایش خانگی است که تا به این لحظه سه قسمت از آن منتشر گردیده است. اثری با درونمایه تاریخی و البته کمدی که تلاش دارد تا خرده داستانهایی را از دوران حکومت ناصرالدین شاه قاجار و البته دوران صدارت امیر کبیر را با زبانی طنز به مخاطب خود ارائه کند.
بگذارید از همین ابتدا بگوییم که سریال قبله عالم احتمالا مبتذلترین و فاجعهبارترین اثر طنزی است که خواهید دید. اثری کمدی که تلاش دارد همچون سریال موفق «قهوه تلخ» یا «شبهای ببره» با زبانی کمدی با مخاطب خود سخن بگوید. اما این سخن گفتن نه در راستای بازگویی مسائل اجتماعی و فرهنگی و نه حتی در راستای خنداندن مخاطب خود است.