نقد فیلم The Green Knight
فیلم شوالیه سبز پوش را باید فیلمی خاص در دورانی دانست که عمده آثار سینمایی، سرگرمی را محور کار خود قرار میدهند. سرگرمی محور اصلی دنیای امروز است و فیلم شوالیه سبز پوش این محور اصلی را کنار میگذارد تا قصهای حماسهای و اسطورهای از سفر یک شوالیه به سوی مرگ را روایت کند. روایتی فانتزی که قهرمانش خیالی نیست.
فیلم بر مبنای مجموعه اشعار و داستانهای عامیانه درباره شاه آرتور ساخته شده است. البته داستان درباره خود شاه آرتور نیست و روایتگر زندگی گاوایین خواهرزاده شاه آرتور است. آرتور رهبر افسانهای بریتانیا به حساب میآید که در مقابله حمله ساکسونها با جانفشانی خود و شوالیههای میزگردش مانع سقوط بریتانیا میشود.
داستان سفر خواهرزاده شاه آرتور
افسانه شمشیر شاه آرتور و میزگرد شوالیههای او احتمالا یکی از مهمترین نمادهای اسطورهای در شبهه جزیره بریتانیا باشد که در فیلم نیز به آنها اشاره میشود. فیلم داستان گاوایین را به مخاطب ارائه میدهد که در روز میلاد حضرت مسیح با شوالیهای سبز پوش مواجه میشود. او با شوالیه قرار میگذارد تا در طی نبردی، هر ضربهای که به شوالیه سبز پوش زد را در سال بعد همانند آن ضربه را از شوالیه سبز پوش دریافت کند.
همین ملاقات تبدیل میشود به سفری فانتزی و قهرمان گونه همانند سفر قهرمان جوزف کمبل برای تبدیل گاوایین به جانشینی لایق برای حکمرانی بر سرزمین بریتانیا. جهانی داستانی فیلم همانگونه که گفته شد بر مبنای فرمول سفر قهرمان جوزف کمبل ساخته شده است. فردی عادی و بدون قدرت خاص که دعوتی برای یک سفر ماجراجویانه را میپذیرد و سپس عازم راه میشود.
از گیلگمش تا حماسه گاوایین
گاوایین که نقش او را « Dev Patel» بازی میکند همان قهرمانی است که باید در طی سیر و سلوکی درونی از یک فرد عادی تبدیل به قهرمانی لایق شود. سفری که در آن تمامی عناصر جادویی، اسطورهای و حماسی را خواهیم دید. همچون داستانهای شاهنامه، حماسه ایلیاد، حماسه گیلگمش و دیگر آثار و متون باستانی کهن که درباره سفر قهرمانها هستند.
نمیتوان گفت که فیلم شوالیه سبز پوش اثر بسیار خوبی است که لایق القاب شاهکار باشد. اما میتوان گفت اثر تلاش زیادی داشته تا فیلمی قابل تامل باشد که مخاطبش بعد از تماشای فیلم به فکر فرو رود که چه دیده است. همین فرو رفتن به فکر نشان آن است که « David Lowery» کارگردان فیلم توانسته است به مقصود خود برسد؛ یعنی نمایش دنیایی فانتزی و حماسی بر مبنای فلسفه.
نمادگرایی بریتانیایی
فهمیدن آنکه در فیلم چه میگذرد مستلزم آن است که با نمادهای درون فیلم آشنایی داشته باشید. ابتدا باید فهم درستی از فضای اسطورهشناسی مردمان بریتانیا را کسب کنیم. شوالیه و مفهوم شوالیه بودن یکی از مهمترین عناصر فرهنگ اسطورهای انگلستان است. شوالیه جنگجویی است که برای عزت و عدالت خویش میجنگد.
جنگجویی که تلاش میکند بر شر پیروز شده و حافظ مردمان باشد؛ حال چه این شر برگرفته از نیروی بیرونی باشد و چه نیروی درونی. گاوایین شوالیه نیست و ماجرای حضور شوالیه سبز پوش که یک جادو از سمت مادرش است برای آنکه پسر خود را آماده پادشاهی بر انگلستان کند، در واقع یک آزمون خودشناسی است.
آزمونی که مادر گاوایین و شاه آرتور آن را به وجود میآورند تا گاوایین بتواند همانند دیگر شوالیهها بر میزگرد قدرت بنشیند. شوالیه سبز پوش، واگذاری شمشیر شاه آرتور به گاوایین، ملاقات او با روح زن جوان، ملاقاتش با شوالیه شکارچی و حتی دزدیده شدن وسایلش توسط دزدان، همگی آن مراحلی هستند که گاوایین باید طی کند تا به مفهوم شوالیه بودن دست پیدا کند.
نقش پررنگ مسیحیت در فیلم شوالیه سبز پوش
مفهومی بعدی که کارگردان در اثر خود بسیار بر روی آن تمرکز میکند نمادگرایی مسیحیت است. نمادگرایی که آغاز و پایان داستان را با روز تولد مسیح گره میزند، تاج پادشاهی را همچون هاله نور پشت سر مسیح در نقاشیهای قرون وسطایی به تصویر میکشد و از همه مهمتر با نمایش رنگ سبز که در تمامی سکانسهای فیلم وجود دارد، داستان را با رنگ مسیحیت در میآمیزد.
روایت و پیرنگ داستان در کنار شخصیتپردازی اثر قابل قبول و بر مبنای ساختار کلاسیکی است که تمام آثار حماسی از آن بهره بردهاند. روایتی تک خطی همراه با پیرنگ سفری قهرمانی و خرده پیرنگهایی همچون داستان روح زن جوانی که به دنبال سر خود است یا جوان دزدی که وسایل گاوایین را میدزد یا شوالیهای که به دنبال شکار است.
اثری که مناسب سرگرم شدن نیست
برای همین است که در مواجهه با فیلم شوالیه سبز پوش بیشتر از آنکه بخواهیم تحلیل فرمی کنیم باید بر مبنای تحلیل محتوایی با آن برخورد انجام دهیم. همچون فیلم « mother!» ساخته « Darren Aronofsky» که آن فیلم نیز کارکردی اسطوره شناختی دارد. در واقع نمادها و تحلیل آنهاست که حرف اول را در فهم داستان برای مخاطب میزند.
فیلم شوالیه سبز پوش اثری نخواهد بود که مخاطبان سینمای سرگرمی محور یا مخاطبان آثار اکشن از آن لذت ببرند. زیرا فیلم میخواهد درباره هستی، مسئله مرگ، فلسفه زندگی و مسائلی از این دست صحبت کند. برای همین اگر به دنبال هیجان هستید این فیلم نمیتواند گزینه خوبی برای شما باشد اما اگر به دنبال تامل کردن در باب جهان هستید این اثر را از دست ندهید.