A.M Bahamir

امیرمحمد بهامیر؛ روزنامه‌نگار

A.M Bahamir

امیرمحمد بهامیر؛ روزنامه‌نگار

سلام خوش آمدید
نقد فیلم Inception

نقد فیلم Inception

جمعه, ۱۵ ارديبهشت ۱۴۰۲، ۱۱:۲۸ ق.ظ

فیلم تلقین «Inception» را باید یکی از مهم‌ترین آثار کریستوفر نولان «Christopher Nolan» بدانیم. کارگردان مولف و صاحب سبکی که آثارش نه تنها خاص هستند بلکه مفاهیم و جهان داستانی که برای مخاطبان خود ترسیم می‌کند نیز خاص است. کارگردانی که می‌داند روایت‌گری را چگونه از طریق قاب سینما به نمایش بگذارد که داستان فیلم‌هایش هیچگاه در ذهن شما پایان نیابد.

کریستوفر نولان فیلم تلقین را با الهام از اثر مطرح کارگردان ژاپنی ساتوشی کن «Satoshi Kon» ساخته است. ساتوشی کارگردان نابغه سینمای ژاپن است که تمام آثار او انیمیشنی هستند اما نه انیمیشن‌هایی برای مخاطب کودک و نوجوان. در واقع ساتوشی با استفاده از مدیوم انیمیشن تلاش داشت جهانی را خلق کند که از طریق سینما قابلیت ساخت آن وجود نداشت.

تلقیم اقتباسی از پاپریکا

تلقین با اقتباس از اثر ساتوشی با نام پاپریکا «Paprika» ساخته شده است. انیمیشنی محصول سال 2006 که در مضامین بیشمار خود درباره جهان رویا و واقعیت نیز صحبت می‌کند. در واقع ساتوشی در این اثر مخاطب خود را با جهانی درگیر می‌کند که نه رویاست و نه واقعیت. همچون اثر نولان که او نیز مخاطب خود را با جهانی درگیر می‌کند که معلوم نیست رویاست یا واقعیت.

تلقین را نولان در سال 2010 بر پرده سینماها اکران کرد. آن هم درست بعد از فیلم مشهورش که بر اساس شخصیت کمیک یعنی بتمن ساخته شد. اثری که همچنان بعد از گذشت سال‌ها از اکرانش به عنوان محبوب‌ترین فیلم اقتباسی از دنیای کمیک شناخته می‌شود. جهش نولان از ساخت یک فیلم ابرقهرمانی به سوی ساخت آثاری انتزاعی و مفهومی، سینمای نولان را دست خوش تغییرات بسیاری کرد.

زیرا نولان با ساخت سه فیلم تلقین «Inception»، میان ستاره‌ای «Interstellar» و انگاشته «Tenet» تلاش می‌کند دنیایی را بسازد که مخاطب درگیر مفاهیمی همچون جهان رویا و خواب، دنیاهای موازی و ماهیت زمان شود. پس می‌توان گفت که این سه فیلم نولان در راستای ارائه جهان بینی او از دنیای پیرامونش به مخاطبان سینماست.

چرا تلقین پیچیده است

تلقین ساختاری پیچیده به لحاظ داستان گویی دارد. جهان داستانی فیلم همچون عروسک‌های سنتی کشور روسیه با نام ماتریوشکا است. یعنی جهان داستانی در چند بُعد و درون هم طراحی گردیده که هر بعد درون بعد دیگری است. نولان برای آن این سبک ساختار جهان سازی را برای فیلمش انتخاب کرده زیرا بسیار شبیه به مراحل خواب انسان است.

خواب انسان دارای سه مرحله است؛ مرحله صفر که فرد در آستانه خوابیدن قرار داد، مرحله انرم «NREM» که فرد در جهان خواب و بیداری است و مرحله رم «REM» که فرد به خواب عمیق رفته و رویا می‌بیند. اگر دقت کنید ساختار جهان‌هایی که نولان به ما نشان می‌دهد نیز سه مرحله دارد. جهان اول که همان جهان واقعیت است و شخصیت‌ها در هواپیما حضور دارند، جهان دوم که شخصیت‌ها درون ماشین ون حضور دارند و جهان سوم که در کوهستان برفی رخ می‌دهد.

جایگاه رویا در جهان‌های نولان

نولان با استفاده از این مفهوم تلاش کرده است نشان دهد که جایگاه رویا دقیقا در کجای ذهن انسان قرار داد. اما مسئله اصلی در فیلم نمایش جهان رویا نیست، بلکه نولان تلاش دارد تا مخاطب را درگیر این مفهوم کند که اصلا فرق رویا و واقعیت چیست؟ آیا می‌توان گفت جهان ما همان جهان رویاست اما خود نمی‌دانیم در کدام مرحله‌اش هستیم.

مطرح کردن این ایده روانشناسانه همچون انیمیشن پاپریکاست، زیرا ساتوشی در پاپریکا جایگاه رویا را خرد جمعی انسان‌ها می‌داند. خرد جمعی که یونگ روانشناس برجسته آمریکایی پیرامون آن نظرات بسیاری را مطرح کرده است. اما نولان در تلقین کمی متفاوت‌تر از پاپریکا با معقوله رویا برخورد می‌کند. اگر ساتوشی برای رویا و واقعیت مرز تعیین می‌کند، نولان این مرز را می‌شکند.

نولان حتی پا را فراتر نیز می‌گذارد و جهان چهارمی را نیز در فیلم به مخاطب خود ارائه می‌کند. جهانی که مخاطب هرگز نمی‌فهمد که آیا این مرحله در امتداد سه مرحله قبلی است یا جهان چهارم جهانی مستقل است یا حتی جهان چهارم در واقع جهان واقعیت است. زیرا قاب پایانی فیلم ما را در این ابهام باقی می‌گذارد که به راستی جهان چهارم رویا بود یا واقعیت؛ جهانی که اشاره مستقیم به جهان خود ما دارد.

نولان و به چالش کشیدن ساختار داستان‌گویی

گفته شد که تلقین ساختار داستانی سنتی را نیز به چالش می‌کشد. فیلم در سه مرحله برای مخاطب روایت می‌شود که هر مرحله خود همچون یک ساختار داستان نویسی دارای کنش و واکنش‌های اختصاصی خود است. فیلم در بخش مقدمه با ارائه توضیحاتی درباره جهان رویا و واقعیت درون فیلم که از زبان شخصیت اصلی با بازی لئوناردو دی کاپریو «Leonardo DiCaprio» گفته می‌شود، مخاطب را آماده ورود به جهان‌های چندگانه اثر می‌کند.

کنش ابتدایی فیلم در برخورد دام کاب با آریادنی رخ می‌دهد. کنشی که باعث می‌شود گروه کاب وارد رویای فیشر با بازی کلین مورفی «Cillian Murphy» شوند. در ساختار داستان نویسی کلاسیک می‌گوید اگر کنشی را آغاز می‌کنید باید آن را به پایان برسانید و سپس به سراغ کنش بعدی بروید.

اما نولان نه تنها کنش اول را تمام نمی‌کند بلکه در دل کنش اول کنش دوم و در دل کنش دوم کنش سوم فیلم را ایجاد می‌کند. گویی که با جهان تو در تویی از کنش‌ها مواجه هستیم که همگی آن‌ها در یک لحظه به پایان می‌رسند و یا به تعبیری نمی‌رسند، زیرا ما نمی‌دانیم که جهان کاپ که داستان کلی در آن روایت می‌شود واقعیست یا رویا.

پیچیدگی در پیچیدگی

تلقین قطعا فیلمنامه پیچیده‌ای دارد، پیچیدگی که نمی‌توان آن را بی‌ربط به خود نولان ندانست. زیرا نولان در دیگر اثارش نشان داده است که علاقه زیادی به پیچیدگی دارد. چه پیچیدگی در شخصیت‌پردازی، همچون شخصیت جوکر یا بتمن در سه گانه بتمن نولان و چه پیچش داستانی در فیلم میان ستاره‌ای و حتی پیچیدگی جهان‌ها در فیلم تِنت.

تلقین را می‌توان بارها دید اما بهتر است جای چند باره دیدن این فیلم نگاهی به انیمیشن پاپریکا ساخته ساتوشی کن بیاندازید تا متوجه شوید نولان می‌خواسته است چه بگوید.

  • امیر محمد بهامیر

تحلیل فیلم

نقد فیلم

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

یه روز‌نامه‌نگار که اومده چرخی تو دنیای رسانه بزنه!

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
پیوندها