A.M Bahamir

امیرمحمد بهامیر؛ روزنامه‌نگار

A.M Bahamir

امیرمحمد بهامیر؛ روزنامه‌نگار

سلام خوش آمدید

۱۳۱ مطلب با موضوع «آموزشکده» ثبت شده است

 در مورد نکات مربوط به دستور زبان فارسی، مطالعه شیوه نامه‌هایی که مورد تأیید فرهنگستان زبان و ادب فارسی است، توصیه می‌شود. در اینجا به طور خلاصه به موارد مهم‌تر در این زمینه اشاره     می کنیم.

ترتیب اجزای جمله:

درمورد ترتیب اجزای جمله بهتر است که از موارد زیر تبعیت کنیم:

  1. نهاد (فاعل یا مستندالیه) در اول جمله می‌آید.
  2. فعل در آخر هر نوع جمله می‌آید.
  3. مفعول، بی‌فاصله بعد از فاعل می‌آید.
  4. مکان مسند، بی‌فاصله قبل از فعل است.
  5. قید زمان را می‌توانیم در اول جمله یا بعد از نهاد جمله بیاوریم.
  6. سایر قیدها و متمم‌ها میان نهاد و فعل قرار دارند.

*    هنگامی که جمله با یکی از این کلمه‌ها شروع شود: اگرچه، گر چه، هر چند، هر چند که، با این که، با وجود این که، با وجود آن که، در آغاز جمله دوم، حرف ربطی لازم نیست: «اگر چه بارها گفته‌ام، ولی باز هم می‌گویم.» صحیح نیست و کلمه «ولی» باید حذف شود.

«هر چند که بارها به دیگران محبت کرده‌اید، لیکن باز هم محبت کنید.» نادرست است و کلمه «لیکن» باید حذف شود.

  • امیر محمد بهامیر

  • امیر محمد بهامیر

گفتار احترام‌آمیز در ژاپنی ( keigo ، 敬語)


زبان ژاپنی شامل عناوین احترامی و بخش‌های زیادی است که نشانگر احترام است، و بکار بردن آنها در بسیاری از موقعیت‌های اجتماعی ضروری است. عناوین احترامی در ژاپنی می‌تواند نشانگر فاصله اجتماعی و طبقاتی باشد، یا برای بیان صمیمت یا نزدیکی رده اجتماعی به کار رود.
سیستم احترام گزاری در ژاپنی بسیار گسترده، و بسیار شبیه به زبان کره‌ای و تا حدی شبیه چینی است. که شامل واژگان (زیباسازی کلمات) و دستور زبان می‌شود. در این جا به علت اینکه کلمات و اسامی در فیلم ها بیشتر به چشم می‌آیند، به طور کلی به زیباسازی کلمات (bikago ، 美化語 ، "سخن زیبا" یا gago ، 雅語 ، "سخن گیرا") در دو دسته پسوندها (عناوین) و پیشوندها می‌پردازیم.

  • امیر محمد بهامیر

زبان ژاپنی


زبان ژاپنی (به ژاپنی: 日本語، نیهونگو)، زبان مردم ژاپن و زبان رسمی دولت ژاپن است، که توسط حدود ۱۳۰ میلیون نفر سخن گفته می‌شود. زبان ژاپنی با زبان چینی کاملاً متفاوت است. زبان ژاپنی برخلاف بسیاری از زبان‌های زنده دنیا که از شاخه زبان‌های هند و اروپایی می‌باشند، جزو این گروه محسوب نمی‌شود. این زبان اگرچه بسیاری لغات را از زبان چینی گرفته‌است، ولی با این وجود با زبان چینی هم از یک ریشه نیست. زبان ژاپنی، زبانی است مستقل و تنها زبان کره‌ای را می‌توان با آن از یک ریشه دانست. زبان این کشور جزو یکی از مشکل ترین زبان‌های دنیا برای خارجیان به‌شمار می‌آید.

  • امیر محمد بهامیر

حرکت، اساس و جوهر سینماست. سینما هنری دینامیک است و با زمان حرکت می کند در نتیجه باید دارای حرکت باشد.
فراموش نکنیم که سینما در واقع عکاسی متحرک است و مکانیسم آن بر خطای چشم انسان در درک فاصله بین تصاویر مختلف که با سرعت نرمال 24 فریم (عکس) در ثانیه در برابر چشمان او به نمایش در می آید، بنا شده است. یعنی سینما در واقع توهم حرکت را به تماشاگر منتقل می کند.
حرکت دوربین در سینما باید هدفمند باشد. کارگردان نباید دوربین را بی جهت و بدون داشتن ایده مشخصی در ذهن به حرکت دربیاورد. برخی از کارگردان ها برای مرعوب کردن تماشاگر و به رخ کشیدن توانایی های تکنیکی خود از حرکت های عجیب و غریب و سرگیجه آور دوربین در سینما استفاده می کنند که هیچ هدفی پشت آنها نیست و هیچ ایده ای را منتقل نمی کنند. سینمای امروز هالیوود و فیلم های اکشن آمریکایی پر از این گونه حرکت های سرسام آور دوربین است که تنها هدفشان مرعوب ساختن تماشاگر است. کارگردان فیلم باید تاثیرات گوناگون حرکت های مختلف دوربین در سینما را بشناسد تا بتواند به درستی از آن ها استفاده کند. این تاثیرات برخی زیبایی شناسی اند و برخی هم دراماتیک.

  • امیر محمد بهامیر

نما ، شات ، پلان ( Shot )


نما ، کوچک ترین جزء فیلم است و برابر است با ، هر بخش از فیلم که در آن ، دوربین دوربین بدون خاموش شدن ، یک برداشت مستمر داشته است. نما را نمی توان دقیقا برابر با برداشت دانست ، زیرا هر برداشت ممکن است دستخوش تدوین شود و دقیقا آن چیزی نباشد که بر پرده ظاهر می شود.
نماها را معمولا بر اساس موارد زیر دسته بندی می کنند :


-فاصله میان دوربین و سوژه ( به ویژه شخصیت )


نمای خیلی دور ( Extreme Long Shot )
نمایی که از فاصله خیلی دور از سوژه فیلم برداری می شود و تصویری کلی از مکان رویداد ماجرا به دست دهد. چنین نمایی معمولا به عنوان نمای معرف به کار می رود.

  • امیر محمد بهامیر

کاملاً عادی است که نسبت به شخصیت اصلی یا قهرمان های داستان خود پر اشتیاق و هیجانزده باشید. اصلاً باید این گونه باشید. آن ها مخلوقات خود شما هستند و حتی حاضرم شرط ببندم که قسمتی از وجود خودتان در آن ها به یادگار گذاشته شده است. اما وقتی به شما اصلاحاتی داده می شود، آن ها را بپذیرید. نمی خواهم مخلوق شما را از سر بدجنسی مخدوش کنم و از ارزشش کم کنم. این مسائل را می گویم چرا که این ها یک سری موضوعات بنیادی هستند که اگر می خواهید نویسنده موفقی شوید، به آن ها نیاز پیدا خواهید کرد.

  • امیر محمد بهامیر

  • امیر محمد بهامیر

  • امیر محمد بهامیر

تعریف شخصیت(شخصیت چیست؟)

اهمیت شخصیت در داستان از هر عنصر دیگری بیشتر است؛ زیرا این شخصیت است که داستان را جلو می برد. حوادث نیز به تبع حرکت و کنش های او در داستان رخ می دهند. هر قدر شخصیت پیچیده تر باشد داستان نیز پیچیده تر می شود و هر قدر شخصیت ساده تر و منفعل تر باشد، داستان بیشتر به سطح می آید. (روزنامه ی قدس – مصطفی مستور)

شخصیت ها؛ اشخاص ساخته شده (مخلوقی) هستند که در داستان، نمایشنامه و... ظاهر می شوند. کیفیت روانی و اخلاقی آن ها نیز در عمل و آن چه می گویند و می کنند وجود دارد. (عناصر داستان، جمال میرصادقی)  بازیگر داستان را شخصیت می گویند. (عناصر داستان، جمال میرصادقی)

عامل شخصیت، محوری است که تمامیت قصه بر مدار آن می چرخد. کلیه ی عوامل دیگر، عینیت، کمال، معنا و مفهوم و حتی علت وجودی خود را از شخصیت کسب می کنند. (قصه نویسی، رضا براهنی)

  • امیر محمد بهامیر

یه روز‌نامه‌نگار که اومده چرخی تو دنیای رسانه بزنه!

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
پیوندها