نقد انیمه A silent voice
آوای خاموش
انیمه آوای خاموش و نام تو دو اثر محصول سینمای انیمیشن کشور ژاپن هستند که در سال 2016 به نمایش در آمدند. دو اثری که توانستند نظرات بسیاری از منتقدان و مخاطبان را به خود جلب کنند و حتی جوایز بسیاری را نیز کسب کنند. که به نوبه خود موفقیت بسیاری برای سینمای انیمیشنی ژاپن است که معمولا در سطح جهانی زیاد دیده نمی شود.
انیمه آوای خاموش اثری دراماتیک و عاطفی است که داستانش پیرامون زندگی دختری ناشنوا می گذرد که به علت نقصی که دارد مورد آزار و اذیت قرار گرفته است. این اثر اقتباسی از روی مانگایی به همین نام که نوشته خانوم یوشیتوکی اوریما است و توسط خانوم ریکو یوشیدا فیلمنامه آن بازنویسی شده است. خانوم یوشیدا نویسنده اثر که فردی شناخته شده در صنعت انیمه کشور ژاپن است از دهه 90 میلادی در بسیاری از اثار ژاپنی تجربه دستیاری و نویسندگی را دارد. از اثاری که ایشان به طور مستقیم مسئولیت نوشتن فیلم نامه آن ها را بر عهده داشته است می توان به فیلم the cat retarns ، d gray man movie و kenshin movie اشاره کرد. کارگردان انیمه آوای خاموش نیز خانوم نائکو یامادا است که جزو معدود کارگردان های زن صنعت انیمیشن ژاپن می باشد و آثاری همچون سری k!on و سری tamako market را در کارنامه خود دارد. با نگاهی به عوامل سازنده انیمه آوای خاموش به خصوص کارگردان، نویسنده و خالق اثر می توانیم بفهمیم که این اثر توسط سه خانوم ساخته شده است که این خود در صنعتی که کاملا مردانه است و توسط مردان ژاپنی گردانده می شود باعث شگفتی است. صنعت انیمه ژاپن به صورت عمده توسط مردان کنترل می شود و بیشتر کارگردان های ژاپنی را مردان تشکیل می دهد. زنان در این صنعت به خصوص در کارگردانی اقلیتی را تشکیل می دهند که شاید عمده فعالیت آن ها تنها محدود به دستیاری یا دستیاری ارشد در اثار انیمیشنی ختم شود. سهم کارگردانان زن در سال 2016 در بین کارگردانان ژاپنی تنها 8 درصد است و تعداد این افراد کمتر 15 نفر که نشان دهنده سلطه مردان بر این صنعت است. با نگاهی به عناوین ساخته شده توسط زنان در ژاپن هم می توان فهمید که این سلطه تا به چه اندازه قوی است به طوری که در سال 2016 تنها 16 اثر توسط زنان ساخته شده اند. از کارگردانان مهم زن که در این صنعت مردانه توانسته اند خوش بدرخشند شاید تنها بتوان به دو نفر یعنی chiaki kon با 7 اثر و atsuko ishizuka با 5 اثر اشاره کرد.
انیمه آوای خاموش بر روی 4 محور کلیدی ارتباط، قلدری، دوستی و خودکشی مانور می دهد. چهار مفهومی که بازتابی از جامعه امروزی کشور ژاپن است و معظلاتی که امروزه جامعه ژاپنی با آن درگیر است. این دقیقا همان چیزی است که اثار ژاپنی را کاملا با همتایان غربی خود متمایز می کند. برخلاف ژاپنی ها که در اثار خود مفاهیم و مشکلات جامعه خود را بازگو می کنند آثار غربی کاملا محافظه کارانه عمل می کنند و بیشتر به سمت سرگرمی اثار حرکت می کنند تا بازگو کردن مفاهیم عمیق جامعه شناسی یا غیره. زمانی که از ارتباط صحبت می کنیم یعنی درباره کنش ها و واکنش هایی بحث می کنیم که در بین انسان ها به واسطه وقوع یک محرک رخ می دهد. کنش و واکنش هایی که نهایتا منجر به یک نوع ارتباط بین دو فرد می شوند، مثل سلام کردن که یک کنش است و دادن جواب سلام توسط فرد دیگر که واکنشی به سلام دادن است و محرک این حادثه برخورد دو انسان با یکدیگر است. ذهن انسان در زمان تولد فاقد هیچ گونه آگاهی نسبت به دنیای بیرون است و این اگاهی و شناخت از دنیای بیرون بعد از تولد انسان توسط دیده ها، شنیده ها و حتی لمس کردن دنیای اطراف ما در ذهن ما شکل می گیرد اما عمده فهم یا شکل گیری تصویری از دنیای بیرونی در درون ذهن ما از طریق اطرافیانمان رخ می دهد. به طور مثال تصوری که ما از یک انسان در ذهن خود داریم همان انسان کاملی است که ما در تجربیات اولمان با آن برخورد داشته ایم و در ذهن ما قرار گرفته است. منظور از انسان کامل یک انسان بدون نقص جسمانی یا حتی غیر جسمانی است. به همین علت زمانی که ما با انسانی برخورد می کنیم که دارای نقص باشد به علت این که ذهن ما او را با آن چیزی که در ذهن ما به عنوان الگو قرار دارد یعنی انسان کامل مقایسه می کند و این فرد ناقص با الگوی ذهنی ما تفاوت دارد برای همین ما آن فرد ناقص را یک انسان در نظر نمی گیریم. در انیمه آوای خاموش دقیقا چنین حادثه ای رخ می دهد شخصیت اصلی دختر که یک فرد ناشنوا است زمانی که وارد کلاس درس می شود و تا زمانی که اعلام نکرده است که ناشنوا است یک فرد یا انسان کامل توسط دانش آموزان کلاس تلقی می شود. اما به محض این که اعلام می کند که ناشنوا است ناگهان واکنش افراد کلاس عوض می شود چرا که آن ها در ذهن خود یک انسان را کسی می دانند که کامل است و زمانی که فردی ناقص باشد یا حتی تفاوتی در ساختار بدنش با خود آن ها داشته باشد او را به دید انسان نمی بینند بلکه او را پایین تر از انسان می بینند. مثل دوران برده داری در امریکا که مردمان آمریکایی سیاه پوستان را تنها به علت تفاوت در رنگ پوستشان انسان فرض نمی کردند چرا که در ذهن آن ها انسان باید سفید پوست باشد تا انسان باشد.
در تمام طول انیمه تاکید بر مفهوم ارتباط برقرار کردن که نهایت منجر به دوستی می شود دیده می شود. شوکو از زمان ورود به کلاس در حال تلاش برای برقراری ارتباط با بقیه افراد است در حالی که بقیه افراد نمی توانند با او ارتباط برقرار کنند. چرایی عدم این برقراری به نقص شوکو بر می گردد و ابزارهای ارتباطی که آنها باید به وسیله آن با شوکو ارتباط برقرار کنند. شوکو نقص خود را پذیرفته است و سعی می کند با ابزار ارتباطی یعنی زبان اشاره یا حتی قلم و کاغذ با دیگران ارتباط برقرار کند و تمام تلاش خود را نیز می کند ولی در آن سو بچه های کلاس نه تنها درکی از نقص شوکو ندارند بلکه آن نقص را یک ضعف می بینند و حتی برای استفاده از ابزار ارتباطی یعنی زبان اشاره و حتی قلم و کاغذ نیز تلاشی انجام نمی دهند. سکانسی که نشان می دهد معلم زبان اشاره به کودکان در حال آموزش دادن زبان اشاره است برای برقرای ارتباط با شوکو گواه همین قضیه است چرا که نائوکو یکی از بچه های کلاس با واکنشی تند می گوید چرا ما باید زبان اشاره یاد بگیریم مگر همان قلم و کاغذ کافی نیست. این همان نکته ای است که نشان می دهد علارغم تلاش شوکو بقیه یا نمی خواهند او را بفهمند یا بلد نیستند او را بفهمند. یا سکانس دعوای بین شوکو و شویو که نشان می دهد این ارتباط شکل نگرفته است.
شویو: چی کار داری میکنی؟
شویو: هی، داری با میز من چی کار میکنی؟
شویو: !داری چه غلطی میکنی، چندش؟
شویو: دوباره این قیافه رو گرفتی؟
شویو: !بسه اینقدر مظلومنمایی نکن
شویو: !چیه؟ اگه چیزی میخوای بگی، به زبون بیار لامصب
شویو: ،این نگاه احمقانهت رو درک نمیکنم
شویو: !زودباش، بنال دیگه
شویو: این دیگه واسه چی بود؟
شویو: اخه تو چته؟
شوکو: ...دالم دلاش
شویو: چیه؟
شوکو: !دالم دمام دلاشمو بیکنم
شویو: !چی داری میگی؟
شویو: چه مرگته آخه؟
شویو: !نمیفهمم
ناشنوا بودن شوکو در کلاس دقیقا این چنین ذهنیتی را در دید کودکان کلاس ایجاد می کند که شوکو از آن ها به علت نقصی که دارد پایین تر است و همین علت باعث می شود تا به او زور بگویند و برای او قلدری کنند نکته ای که به عنوان یکی دیگر از مفاهیم انیمه به آن اشاره می شود یعنی بحث قلدری کردن در سنین کودکی و نوجوانی و اثار تخریبی که بر روی روح و روان افراد می گذارد. شوکو دقیقا مصداق فردی است که به علت تفاوتش مورد آزار و اذیت قرار می گیرد و شخصیت پسر فیلم به نام شویو فردی است که عامل این آزار و اذیت ها است. قلدری هایی که حتی باعث آسیب فیزیکی نیز می شوند و در نهایت باعث ترک کردن مدرسه از طرف شوکو است. اما جذابیت فیلم برخلاف دیگر اثار که از زاویه دید فرد اذیت شده به اتفاقات می نگرند بلکه این است که انیمه از نگاه فرد قلدر به رویداد نگاه می کند یعنی از دید شویو به قضیه. شوکو که بعد از رفتن شویو از مدرسه به یکباره تمام تقصیرها گردن او می افتد و حتی نائکو که او را در اذیت کردن شوکو همراهی می کرده است نیز به او پشت می کند دچار نوعی عذاب وجدان شده و حال خود مورد قلدری قرار می گیرد. قلدری که باعث می شود شویو هم خود جامعه را طرد کند و هم جامعه او را طرد کند. نمایش این طرد شدن یا عدم تمایل برای برقرای ارتباط در انیمه با نمایش ضربدر بر روی صورت افراد نشان داده می شود که نشان از عدم تمایل ارتباط شویو و دوستی با اطرافیانش دارد آن هم به خاطر کاری که با شوکو کرده است. این عدم برقرای که به افسردگی و کناره گیری شویو ختم شده است تا زمانی ادامه دارد که شویو با یاد گرفتن زبان اشاره سعی در عذرخواهی کردن از شوکو می کند و در همین زمان او با پیدا کردن یک دوست به نام توموشیرو روند عدم ارتباط برقرار کردن را نیز می شکند و کم کم یاد می گیرد که چگونه با اطرافیانش دوست شود و علامت ضربدر نیز به مرور پیشرفت دوستی شویو با دیگران از روی صورت اطرافیان او کنده می شود.
انیمه آوای خاموش بر روی محور خودکشی و اصطلاحی به نام هیکیکیموری ( مراجعه شود به نقد welcome to the nhk ) نیز تاکید می کند. یک جایی که شویو بعد از اذیت کردن شوکو، مادرش مجبور به پرداختن پول سمعک هایی می شود که شویو نابود کرده است و برخوردی که باعث ترد شدن او از سوی دوستانش و جامعه می شود. همین دلیل باعث می شوند که شویو با فروختن وسایلش و کار کردن سعی در برگرداندن پول به مادرش می کند تا بعد از آن به علت عذاب وجدانش خودکشی کند. خودکشی که تنها با یک اتفاق ساده منتفی می شود آن هم بازگرداندن دوچرخه توسط توموشیرو و آغاز دوستی آن ها و پذیرفتن درخواست دوستی شویو توسط شوکو. اتفاقاتی ساده که نشان می دهد وجود دوست و عشق در زندگی و صد البته برقراری ارتباط درست با دیگران می تواند فرد را به زندگی بازگرداند. دو در پایان انیمه که شوکو به واسطه دوستی با شویو و صحبت های نائکو فکر می کند که او باعث تمام عذاب هایی است که شویو از زمان دبستان تا زمان دبیرستان به خاطر او متحمل شده است و این فکرها باعث می شود که او نیز همچون شویو به فکر خودکشی بیافتد. خودکشی که در نظر شوکو باعث می شود تا شویو بتواند مشکلات ارتباطی که با دوستان و اطرافیانش داشته است را برطرف کند و هم باعث شود شویو زندگی بهتری داشته باشد. فکر اشتباهی که بیشتر شبیه به فرار از مشکل است تا حل مشکل.
آوای خاموش از آن دست انیمه هایی است که برخلاف ظاهر جذاب و کمی زنانه خود با آن فضاسازی زیبا و خوش رنگش در واقع می خواهد درباره جامعه ژاپن حرف بزند، جامعه ای که نسل امروزش دچار بحران های بسیاری است. بحران هایی که تنها گفتنش از طریف این چنین اثاری ممکن است.
نام انیمه: A Silent Voice
کارگردان انیمه: Naoko Yamada
نویسنده: Reiko Yoshida
بر اساس طرحی نوشته Yoshitoki Ōima
استودیو سازنده: Kyoto Animation
تعداد قسمت: 1 ( 130 دقیقه )
سال انتشار: September 17, 2016 (Japan)
موسیقی: Kensuke Ushio
فروش: 19.56 میلیون دلار
دوبلورها: Miyu Irino ( در نقش Shōya Ishida ) ، Saori Hayami ( در نقش Shōko Nishimiya )
امتیاز: myanimelist (9/10) ، imdb (8.2/10) ، Metacritic (78%)، rottentomatoes (% 93)
آوای خاموش, روابط انسانی و تاثیر گذشته روی زمان حال رو خیلی خوب موشکافی کرده بود. شما هم در نقدتون خیلی خوب بهش پرداختید. توضیحاتتون درباره نقش زنان در صنعت انیمه و مانگا در ژاپن هم برام جالب بود. لطفا درباره آثار این زنان بیشتر بنویسید