نقد انیمه Yamada-kun to 7-nin no Majo TV

جادو و جادوگری ؟ تا به حال به این فکر افتاده اید که تحقیقی کوچکی درباره ای 2 واژه انجام دهید .

2 واژه پرکاربرد در دنیای انیمه های امروزی که به وفور در داستان های آن ها مشاهده می شود و جدید ترین نمونه آن انیمه یامادا و هفت جادوگر است که این فصل جزو انیمه های پخش شده بود و نسبتا مخاطبان خوبی را نیز به خود جذب کرده است . ترکیبی جالب از دنیای مدرسه و جادوگری با داستانی ساده درباره پسری که در دبیرستانی درس می خواند که در آن هفت جادوگر وجود دارند که هویت آن ها مخفی است . جادوگرانی با نیروهای خاص که یامادا سعی در پیدا کردن آن ها دارد .

بزارید وارد بحث اصلی خودم بشم و آن پرداختن به معقوله ی جادو و جادوگری است و پرداختن به سرمنشا جادو و این که از کجا آمده است واژه ای که با فرهنگ شرقی رابطه ی عمیقی دارد .

زمان دقیق پیدایش جادو مشخص نیست اما طبق اسناد و مدارک و کتب الهی زمان پیدایش جادو به زمان پیامبری سلیمان نبی و بعد از آن به زمان حضرت ابراهیم و موسی بر می گردد .  قصه هاروت و ماروت فرشتگان خداوند که پایه های اولیه جادو رو به اذن خداوند برای انسان ها آورده و جادو را به انسان ها آموختن و بعد از استفاده سلیمان نبی از جادو برای کنترل شیاطین و در آخر استفاده حضرت موسی از جادو در مقابل فرعون و معجزه ای ایشان از ابتدایی ترین استفاده های جادو در طی تاریخ است .

سحر و جادو را به 3 صورت می توان معنی کرد :

1 - فریب دادن و نشان دادن غیر واقعیت به واقعیت همچون شعبده بازان

2 - جلب شیاطین ار طرق خاص و کمک گرفتن از آن ها برای انجام کار های فوق بشری

3 - تغییر ماهیت اشیا و جانداران از طریق وسایل و روش های خاص

اصطلاح سحر یعنی کاری که توسط فردی شریر و برای مقاصد شریرانه استفاده شود و می توان گفت که جادو عملی غیر الهی و در مقابله با معجزه است و یکی از ابزار های شیطان برای نابودی و منحرف کردن جوامع بشری است . پس در واقع جادو یکی از ابزار های شیطان برای نابودی انسان است ، بر خلاف آن چه که در آثار نمایشی نشان داده می شود و جادو را مظهر نجات آدمیان و وسیله ای برای برقراری صلح معرفی می کند .

پس جادو وسیله ای برای فریب دادن است و نشان دادن واقعیت خلاف آن چه که هست . کاربردی که امروزه بسیار گسترده در رسانه به آن پرداخته می شود و یکی از مصداق های جادو است مصداقی که در رسانه های شرق و غرب بسیار به آن پرداخته شده است و به خوبی از 3 کاربرد آن یعنی :

1 - نابودی بنیان خانواده و روابط بین زن و مرد

2 - نشان دادن قدرت های غیر واقعی و ترساندن مردم برای اطاعت

3 - تحریف ادیان الهی و مخدوش کردن چهره مسلمانان

این 3 نکته ای می باشد که رسانه های امروزی بر آن تاکید دارند اما نکته مهمتری که رسانه ها به دنبال آن هستند عادی سازی سحر و جادو در زندگی عادی مردم است نکته ای که بسیاری از آثار نمایشی بر پایه آن تهیه شده اند.

اگر به اثار چند دهه اخیر نگاهی بیندازیم متوجه می شویم که جادوگران همیشه با چهره ای زشت و نفی به نمایش در آمده اند و همیشه بر شخصیت منفی داستان را بر عهده داشته اند. جادوگرانی که غالبا با کلاهی بزرگ و ردای بلند با عصایی در دست و کتابی در دست دیگر و با ورد های جادویی به مخاطبان معرفی می شدند . شخصیت های که طی چند سال گذشته تغییر ماهیت داده اند و برخلاف ظاهر گذشته خود این بار با چهره ای زیبا و آراسته همانند انسان های عادی بر صفحه تلویزیون ها به نمایش در آمده اند شخصیت های که نه تنها به دنبال نابودی نیستند بلکه ارمغان اورنده صلح و خوبی برای انسان ها می باشند و تبدیل به قهرمان های دنیای انسان ها شده اند .

حال این سوال پیش می آید که چرا این ضد قهرمان ها تبدیل به قهرمان شده اند ؟

برای جوابگویی به این سوال ابتدا باید دانستد که این شخصیت ها با چه نوع تیپی به مخاطبان معرفی شده اند و چه ویژگی های دارند ؟ معمولا در سینما هر شخصیت با تیپی خاص به نمایش در می آید مثلا جادوگران زن با یک جاروی پرنده ، دزدان دریایی با کشتی های با پرچم جمجمه و اسکلت یا دانشمندانی با ازمایشگاه و لوله های آزمایش به نمایش در آمده اند . پس در سینما هر قشری با تیپ خاص به خود به نمایش در می آید .

کمی قبل تر گفتم که جادو وسیله ای برای مبارزه با پیامبران و معجزات آن ها است و هدف آن تخریب چهره پیامبران می باشد . پس به همین دلیل پیامبران در اثار نمایشی بسیار شبیه به جادوگران شخصیت سازی می شوند آن ها افرادی مسن با عصا و کتابی در دست هستند همانند آثاری مثل ده فرمان و داستان نوح که در دهه 50 میلادی بر پرده سینما ها به نمایش در آمدند این نوع تیپ سازی پیامبران همانند جادوگران ناخود آگاه مخاطبان را به این سو سوق می دهد که پیامبران نیز نوعی جادوگر می باشند.

اما با تغییر زمان و تغییر ذائقه مردم ویژگی های جادوگران و پیامبران نیز دستخوش تغییر شد و با قالب های جدید به نمایش درآمد . دیگر جادوگران افرادی زشت نبود و پیامبران افرادی مسن با لباس های بلند بلکه آن ها تبدیل به افرادی با چهره زیبا و آراسته شده اند همانند انسان های عادی البته فقط با کمی هوش و ذکاوت بیشتر نسبت به مردم عادی .همچون نوح و حضرت موسی که به تازگی به نمایش در آمده اند یا جادوگرانی که همانند انسان های عادی هستند مثل هری پاتر یا انیمه fate که جادوگران مدرن و زیبا روبرو هستیم .

حال چرا جادوگران این چنین رنگ عوض کرده اند ؟

دلیل آن گرایش مردم به ادیان الهی و اسلام است که روز به روز در حال افزایش است و همچنین در آمدن فرقه های سری و پنهانی که تا چندی پیش در اختفا به سر می بردند همچون فراماسونری . و حال برای مقابله با این گسترش روز افزون اسلام به چه چیزی احتیاج است و آن جادو و جادوگران می باشد انسان های قهرمان و دلسوز که راه حل نهایی غلبه بر تمامی مشکلات انسانی می باشند و با به نمایش در آمدن چهره مسلمانان به عنوان مخالفان صلح رسانه ها سعی در معرفی جادوگران به عنوان حافظان صلح دارند و جادو به عنوان حلال مشکلات . مثل داستان زیبای خفته که جادوگر خبیث و منفی قصه حال تبدیل قهرمان داستان شده است یا در سرویس تحویل کیکی که دختر بچه جادوگری سعی در کمک به انسان ها دارد با استفاده از جادو و مواردی از این قبیل .

به طور کل رسانه جادو را به 2 گروه مختلف تقسیم می کند :

1 - جادوی سیاه که سرمنشا آن تاریکی است و با خود نابودی به همراه دارد

2 - جادوس سفید که سر منشا آن روشنایی است و با خود صلح به ارمغان می اورد

شباهت این نوع تقسیم را می توان در مکتب فکری یین و یانگ جست و جو کرد تفکری که دنیای حاصل از این 2 نیرو را به طوری ترسیم می کند که این 2 نیرو همواره در جنگی بی انتها و پایان ناپذیر به سر می برند و گاهی نیکی بر بدی غلبه و گاهی بدی بر نیکی غلبه می کند و در انتها باز هم هر دوی آن ها به تعادل خواهند رسید و هیچکدام بر دیگری برتری ندارند . این تفکر این را به مخاطب القا می کند که شما باید که شما باید وجود جادو را در زندگی خود بپزیرید و فقط باید جناح خیر و یا شر را مشخص کرده و در یک جناح به فعالیت بپردازید .

حال چرا جادو به 2 دسته تقسیم شده است ؟

اگر جادو به صورت یکپارچه به مخاطبان معرفی می کردند عده ای به مخالف با آن می پرداختند و جادو را وسیله ای برای اهداف پلید و شر قلمداد می کردند اما با 2 دسته کردن جادو افرادی که جادو را امری پلید و منفی می دانستند نه تنها مخالف نمی کنند بلکه حالا برای مبارزه با قسمت منفی و جادوی سیاه نوعی دیگر از جادو را در اختیار دارند و آن جادوی سفید است که برای صلح و نیکی است. با دو قطبی کردن دنیای جادو دلیلی برای جواب دادن به مخالفان جادو دارند که آن دلیل این است که برای مبارزه با پلیدی می توان از جادوی سفید و خوب استفاده کرد مخالفان را مشغول به جنبه مثبت جادو می کنند و این مشغولیت باعث می شود که دیگر افراد تفکری درباره اصل جادو که جنبه منفی و باطلی دارد نکنند و در کلاف پیچیده دنیای جادوگری که با انواع و اقسام جادوگران مختلف پیچیده تر از قبل نیز شد است سرگرم باشند و دیگر قدرت تشخیص و ماهیت این همه جاد.گران مختلف را نداشته باشند . مثل جادوگران متخصص ساخت معجون ( مادر شخصیت دختربچه تحویل کیکی ) ، جادوگران عناصر چهار گانه ( انیمیشن آواتار آنگ ) و انواع و اقسام دیگر و نقطه مشترک همه ی این جادوگران یک چیز است و آن جادوست .

و این چنین تقسیم بندی بین جادوگران به تهیه کنندگان آثار سینمایی این اجازه را می دهد که با روش ها و فنون مختلف سینمایی حساسیت مردم نسبت به جادو و معقوله جادوگری را کم کنند و جامعه را به جای دور نگه داشتن از جادو بیشتر به جادو علاقه مند کنند و مخاطبان را به سمت یکی از انواع جادوگران سوق داده و از جادوگران قهرمان بسازند و آثار بسیار زیاد ساخته شده در طی دوران اخیر گواهی بر گرایش و علاقه ی مردم به جادو و عادی شدن این ابزار شیطانی در بین مخاطبان است .

پس همان طور که در ابتدا گفتم ساختن آثار نمایشی با مضمون جادو به خصوص در انیمه های ژاپنی بسیار قابل تامل است آثاری که نه تنها از تعداد آن ها کم نمی شود بلکه روز به روز و با داستان های مختلف و بیشتر در حال افزایش است و مخاطبانی که هر روزه بر تعداد آن ها افزوده می شود . پس به یاد داشته باشیم که انیمه را فقط به صرف سرگرمی نبینیم چون در پس هر کدام از این آثار حقیقتی نهفته که توسط ابری به نام سرگرمی پوشانده شده است و این وظیفه ماست که این ابر ها را کنار زده و حقیقت را معلوم کنیم .

منابع مورد استفاده : ویکی پدیا ، کالبدشکافی بازی های رایانه ای