نقد انیمه Tower Of God
چه خواسته ای دارید؟ ثروت؟ قدرت؟ افتخار؟ انتقام؟ یا چیزی فراتر از همه ی این ها؟ در آخرین طبقه ی برج هر آنچه را بطلبید، در اختیار خواهید داشت . بام تنها برای یافتن دوست خود راشل به برج آماده است. اما برج نشینان از او چه خواهند خواست؟ حقیقت برج چیست؟
وقتی مانهوا رو خوندم و درباره برجی که داستان در اون جریان داره اطلاعاتی کسب کردم و شباهت بسیار زیاد این برج با برج انیمه شمشیر آنلاین ناخود آگاه یاد برج بابل افتادم برجی که بعضی می گویند افسانه است و بعضی واقعیت . اما چیزی که مهمه اینه که این برج برای چه ساخته شد و چرا ؟ همچون برجی که در این مانهوا شاهد آن هستیم برجی که گفته می شود از هزاران سال قبل وجود داشته است و انسان های برگزیده وارد آن می شوند تا به بالای برج برسند و در بالای برج حقیقت خود را خواهند یافت . اما به چه قیمتی ؟
داستان درباره بالا رفتن از این برج چندین طبقه است برجی که موجوداتی را از سراسر جهان انتخاب می کند و به آن ها اجازه بالا رفتن از برج را می دهد و برای بالا رفتن از هر طبقه باید امتحان هر طبقه را با موفقیت به پایان رساند امتحانی که گاهی ساده گاهی سخت و گاهی ترسناک می باشد . امتحانات و طبقاتی که به قربال شرکت کنندگان می پردازند تا در انتها فقط یک نفر به بالای برج برسد کسی که بیشتر از همه برای رسیدن به برج قربانی داده است . برجی بی رحم ، سرد و بی روح که باید برای بالا رفتن از آن باید از اجساد انسان های دیگر بالا بروی . برجی تاریک که تنها کسانی سربلند از امتحاناتش بیرون خواهند آمد که بتوانند دروغ بگویند ، آدم بکشند ، تهمت بزنند ، خیانت بکنند ، متکبر باشند ، عهد بشکنند ، حسادت بورزند ، خشمگین شوند و ... دنیایی که در آن فقط خودت هستی و خودت ، دنیایی که باید یاد بگیری که به هیچ کس اعتماد نکنی ، دنیایی که برای پیشرفت در آن باید حتی دوستان و اعضای خانواده خود را نیز فدا کنی ، دنیایی که واژه دوست در آن بی معنیست ، دنیایی که صاحبان آن فقط یک هدف برایش تعیین کرده اند از برج بالا برو و زنده بمان . تنها کسانی از برج بالا خواهند رفت که همه چیز را فدای هدف خود کنند . هدف بالای برج است شما چگونه به بالای برج خواهید رسید ؟
داستان درباره فردی با نام 25 یا بام است که از بچگی درون سیاهچالی بزرگ شده است آن هم درکنار تنها دوستش راشل که تمام ارزویشان خارج شدن از آن سیاه چال بوده است و دیدن جایی به نام آسمان . حال راشل توسط برج انتخاب می شود که بالا برود و بام که از رفتن راشل اندوهگین است خود دروازه برج را باز می کنم و داخل برج می شود آن هم تنها با یک هدف پیدا کردن راشل و کمک به او برای رسیدن به بالای برج حتی با فدا کردن جان خود اما سرنوشت جوری دیگر این داستان را رقم می زند سرنوشتی که در آن بام خود به دنبال حقیقت برج می گردد . حقیقتی که او بر خلاف دنیایی که بر برج حاکم است به دنبال آن است ، دنیایی که در آن دروغ نمی گوید ، آدم نمی کشد ، تهمت نمی زند ، خیانت نمی کند ، متکبر نمی باشد ، عهد نمی شکند ، حسادت نمی ورزد ، خشمگین نمی شود و ... دنیایی که در آن با دوستانت از برج بالا می روی ، دنیایی که می توانی به همه اعتماد کنی ، دنیایی که می توانی با دوستانت در آن پیشرفت کنی ، دنیایی که واژه دشمن در آن بی معنیست ، دنیایی که همه برابرند .
و حالا این بام است و دنیای پر از تاریکی داخل برج و دوستانی که قرار است با کمک آن ها و همراه آنان از برج بالا برود و برجی که نمی خواهد بام به جواب سوالاتش برسد برجی که دنیایی که بام می خواهد بسازد را دشمن خود می داند و بام که برای هدف خود و حقیقتی که به دنبالش است جوابی می خواهد ؟ جواب این سوال که چرا راشل می خواهی از برج بالا بروی ؟