A.M Bahamir

امیرمحمد بهامیر؛ روزنامه‌نگار

A.M Bahamir

امیرمحمد بهامیر؛ روزنامه‌نگار

سلام خوش آمدید

نقد انیمه Tokyo Magnitude 8.0

شنبه, ۸ مهر ۱۳۹۶، ۰۱:۳۰ ق.ظ

صدای غرش زمین!

با خودتان تصور کنید که روزهایی کاملا معمولی را در خانه و در حال گذراندن زندگی روزمره خود هستید. این وقت گذراندن می تواند تماشای تلویزیون، صحبت با خانواده یا دوستان، بازی کردن و خیلی چیز های دیگر باشد. در یکی از همین روزهای آرام که در حال سپری شدن است شما از پنجره خانه خود مشغول تماشای شهری با خانه ها و آپارتمان های بلند و مردمی که در حال جنب و جوش هستند می باشید. مردمی که مشغول گذراندن زندگی خود هستند که ناگهان اتفاقی رخ می دهد که تمام دنیای پر از آرامش شما و دیگران را از بین می برد. به یکباره زمین می لرزد ساختمان های بلند یکی پس از دیگری سقوط می کنند، انفجار های متعدد از سراسر شهر بر می خیزد و دود، آتش و گرد و غبار آسمان شهر را فرا می گیرد، گویی که آخرالزمان شده است و زمین می خواهد انتقام خود را از آدمیان بگیرد انتقامی تلخ که همراه است با صدای غرش زمین ! صدای زلزله !

زمین لرزه به طور کلی به مفهوم به ارتعاش درآمدن زمین چه به صورت مصنوعی و چه به صورت طبیعی گفته می شود که همواره با آزاد کردن مقدار زیادی انرژی همراه است. این انرژی به صورت ناگهانی آزاد می شود که این آزاد شدن به صورت ارتعاش در پوسته زمین نمایان می شود. کره زمین از پوسته های تشکیل شده اند که این پوسته ها همچون یک پازل در کنار یکدیگر قرار گرفته اند و سطح کره زمین را تشکیل می دهند. لبه های این پوسته ها در نقاطی که کنار یکدیگر قرار می گیرد یک گسل را به وجود می آورند، گسل ها همان شگستگی های پوسته زمین هستند که عامل اصلی زلزله نیز به حساب می آیند. لغزش صفحات پوسته زمین در نقاط این شکستگی ها باعث آزاد شدن انرژی ارتعاشی می شود که همان زلزله نام دارد. حدود ۵۰۰٬۰۰۰ زمین لرزه در هر سال وجود دارد که از این تعداد ۱۰۰٬۰۰۰ تا می‌تواند احساس می‌شود. مناطق زلزله خیز در جهان به سه بخش تقسیم می شوند:

1 - کمربند پیرامون اقیانوس آرام : بیش از دو سوم زمین لرزه‌های جهان در این منطقه با دو سمت شرقی (سواحل غربی قاره‌های آمریکای شمالی و آمریکای جنوبی) و غربی اقیانوس آرام (سواحل شرقی روسیه، چین، ژاپن، گینه، استرالیا و زلاند نو) رخ می دهد.

2 - کمربند آلپاید یا آلپ – هیمالیا : این منطقه از کوه‌های آلپ اروپا تا رشته کوه‌های هیمالیا در شمال هند که تا اندونزی نیز ادامه دارد. کشورهای اندونزی، هند و نپال، افغانستان و پاکستان، ایران، ارمنستان، ترکیه و جنوب ایتالیا روی این کمربند قرار دارند.

3 - کمربند میانی (گرده ماهی وسط) اقیانوس اطلس

سرزمین هایی که در امتداد یکی از گسل های بالا هستند بالاترین میزان زلزله را تجربه می کنند و یکی از این سرزمین ها کشور ژاپن می باشد. ژاپن با توجه به موقعیت جغرافیایی خود یکی از زلزله خیز ترین نقاط جهان محسوب می شود که سالانه زلزله های متعددی در این کشور رخ می دهند که بیش از 10 درصد زمین لرزه ها قدرتی بیشتر از 8 ریشتر دارند. مرگبار ترین زلزله رخ داده در این کشور زلزله سال 2011 توهوکو می باشد که با قدرت 9 ریشتر مرگبارترین و پرقدرت ترین زلزله ژاپن لقب گرفت. تلفات و خسارات این زلزله، بر اساس آمار رسمی با 15850 کشته ، 6011 مجروح و 3287 ناپدید، تخریب یا آسیب به 125 هزار ساختمان و طبق نظر بانک جهانی خسارت این زلزله را 235 میلیارد دلار برآورد شده است. با نگاهی به آمار دو زلزله بزرگ قبل از زلزله توهوکو ژاپن می توان به عمق و وسعت زلزله های رخ داده در این کشور پی برد، زلزله اول سپتامبر ۱۹۲۳ کانتو ژاپن با بزرگای 7.9، که با خسارت و آتش سوزی وسیع در شهر توکیو همراه بود و موجب کشته شدن ۱۰۵ هزار نفر شد و زمین لرزه ۱۷ ژانویه ۱۹۹۵ کوبه- هانشین - با بزرگای 6.9 که با 6434 نفر تلفات همراه بود.

ژاپن و به خصوص شهر توکیو همواره در معرض تهدید بزرگی به نام زلزله هستند و این تهدید دستمایه ساخت اثری شده است که درباره زلزله توکیو سخن می گوید، اثری که چند سوال مهم را از مخاطب می پرسد و سعی بر جواب دادن به آن ها دارد. که اگر زلزله ای در توکیو رخ بدهد با توکیو چه خواهد کرد ؟ پیامد های این زلزله چه خواهد بود ؟ مردم این شهر چگونه با آن مقابله می کنند ؟ و اثرات این فاجعه بر مردم چیست ؟ Tokyo Magnitude 8.0 می خواهد بخشی ناگفته از این فاجعه را نشان دهد آن هم با دیدی متفاوت نسبت به آن چه که ما تا به حال با آن به زلزله نگاه می کردیم. وقتی حرف از ساخت اثری با محوریت وقایع طبیعی به زبان می آید معمولا زلزله ها در صدر فهرست ساخت اثرهای سینمایی و تلویزیونی قرار می گیرد. اثر هایی که در رابطه با زلزله ساخته می شوند بیشمار اند و همگی آنها تقریبا در یک چیز مشترک هستند و آن تاکید بر مواجه شخصیت های داستان با این بلایای طبیعی و چگونگی نجات آن ها در این واقعه. فرمولی ساده که با زندگی آرام شخصیت ها شروع می شود، یک واقعه طبیعی مثل زلزله آرامش زندگی شخصیت ها را برهم می زند، شخصیت ها سعی در مقابله با واقعه دارند و چگونگی مقابله آن ها با این واقعه نشان داده می شود و در انتها شخصیت ها به خوبی با واقعه مبارزه می کنند و بر آن پیروز می گردند. Tokyo Magnitude 8.0 نیز دقیقا از چنین فرمولی پیروی می کند اما یک تفاوت بنیادین با دیگر آثاری که با محوریت وقایع طبیعی ساخته می شوند دارد، در تمامی این نوع آثار داستان از دید انسان های بزرگسال به نمایش گذاشته می شود که چگونه با مشکلات رو برو می شوند و از آن مشکلات سربلند بیرون می آیند. اما Tokyo Magnitude 8.0 نه تنها از دید یک بزرگسال بلکه داستان را از دید کودکان به پیش می برد و تفاوتی بسیار خاص را به نمایش می گذارد. Tokyo Magnitude 8.0 به ما نشان می دهد که واقعه ای مثل زلزله از دید یک کودکان چگونه است و یک کودک چگونه می تواند با زلزله و اتفاقات آن برخورد کند. تفاوتی ساده ولی بنیادین که این اثر را خاص می کند.

Tokyo Magnitude 8.0 داستان یک خواهر و برادر می باشد که برای تعطیلات تابستانی خود به توکیو آمده اند که ناگهان زلزله ای با قدرت 8 ریشتر در توکیو رخ می دهد و حال این برادر و خواهر بعد از وقوع زلزله در حال تلاش برای بازگشت به پیش خانواده خود هستند. این انیمه در 11 قسمت 22 دقیقه ای و به کارگردانی Masaki Tachibana خالق اثر ستایش شده Barakamon تولید گردیده است. نویسنده داستان Natsuko Takahashi و موسیقی اثر نیز توسط Kow Otani ساخته شده است. این مجموعه از 9 جولای تا 17 سپتامبر 2009 از شبکه Fuji Television پخش و استودیوی Bones نیز ساخت آن را بر عهده داشته است. صداپیشگانی همچون Satomi Hanamura ( در نقش Mirai Onozawa ) ، Yumiko Kobayashi ( در نقش Yūki Onozawa ) و Yūko Kaida ( در نقش Mari Kusakabe ) به ایفای نقش پرداخته اند.

در تمام سال هایی که به عنوان یک علاقه مند به انیمه و انیمیشن و بعد از آن به عنوان یک منتقد در این حوزه کار کرده ام می توانم به جرات بگویم چیزی بالغ بر 1000 عنوان انیمه و انیمیشن دیده ام اما در بین تمامی این عناوین تنها یک انیمه با موضوع بلایای طبیعی به خصوص زلزله مشاهده کرده ام که آن انیمه Tokyo Magnitude 8.0 بوده است. همیشه گفته ام که ژاپنی ها بسیار هوشمندانه از انیمه و انیمیشن استفاده کرده اند تا مفاهیم و داستان هایی خاص را برای مخاطبان ارائه دهند، ژاپنی ها بسیار عالی از انیمه و انیمیشن به عنوان ابزاری برای اطلاع و آکاهی دادن پیرامون مسائل فرهنگی، اجتماعی و سیاسی به مردم کشور خود و حتی دیگر ملت ها بهره برده اند. صنعت انیمه و انیمیشن امروزه در کشور ژاپن تنها برای سرگرمی ساخته نمی شود بلکه صنعتی است که می تواند در تمامی زمینه ها باعث پیشرفت کشور ژاپن شود. در زمینه های همچون اقتصادی، آموزشی، جهانگردی و ... پس نگاهی که انیمه و انیمیشن را فقط برای سرگرمی می داند نه تنها غلط است بلکه حتی نمی تواند تحلیل درستی از این صنعت داشته باشد چرا که ماهیت آن را درک نکرده است. Tokyo Magnitude 8.0 در نگاه اول شاید یک انیمه باشد اما محتوای ارائه شده درون داستان آن بسیار هوشمندانه طراحی گردیده است، این اثر یک کلاس درس آموزشی در رابطه با زلزله و چگونگی مقابله با آن است.

می خواهم به خانه برگردم شاید مناسب ترین عنوان برای داستان این انیمه باشد. شخصیت های اصلی داستان یعنی یوکی و میاری دو کودک هستند که با واقعه ای به نام زلزله رو در رو می شوند و باید با پیامد ها و اتفاقات پیرامون زلزله دست و پنجه نرم کنند و سر انجام به خانه برسند. کل داستان انیمه درباره سفر شخصیت های اصلی داستان است یعنی یوکی ، میاری و ماری که یک بزرگسال است. این سه نفر در زمان وقوع زلزله سرنوشتشان به همدیگر پیوند می خورد و شروع به سفری در میان خرابه ها و پس زلزله های بعد از زلزله اصلی می کنند تا خود را به خانواده هایشان برسانند. نکته مهم انیمه روایت داستان است که از دید دو کودک روایت می شود، ما در انیمه شاهد خودنمایی شخصیت های بزرگسال نیستیم در واقع شخصیت های بزرگسال جایی در داستان ندارند به جز ماری که سرپرست دو کودک می شود در سفری که این دو دارند. شخصیت های بزرگسال فقط نقش هایی فرعی را بازی می کنند و حضور پر رنگی در داستان ندارند چرا که قرار نیست داستان روایتی از انسان های بزرگسال قوی را به نمایش بگذارد همچون باقی اثاری که محوریت بلایای طبیعی دارند. روایت داستان درباره دو کودک است که ترسیده اند، مضطرب اند، از زلزله وحشت زده هستند و تنها خواسته شان برگشتن پیش پدر و مادرشان است. از دید این دو کودک زلزله بسیار بزرگتر جلوه می کند، کشته شدن انسان ها دردناک تر است و خستگی برایشان طاقت فرساتر نسبت به بزرگسال ها. انیمه هم تاکید بر همین نکته دارد و می خواهد نمایش دهد که بلایای طبیعی برای کودکان بیشتر آسیب را به همراه خواهد داشت.

انیمه یک روایت خطی ساده است، ما با صحنه های شلوغ و پر زرق و برق از خراب شدن ساختمان ها یا صحنه های دردناک و پر از خونریزی ناشی از مرگ انسان ها طرف نیستیم. در انیمه خبری از این ها نیست چون انیمه نمی خواهد درباره خرابی ها، مرگ ها و اتفاقات زمان وقوع زلزله حرف بزند بلکه انیمه داستان زنده ماندگان بعد از زلزله را روایت می کند. البته با وجود عدم تاکید انیمه بر زمان رخ دادن زلزله ما همچنان شاهد سکانس های از خراب شدن ساختمان ها، پل ها و حتی برج توکیو هستیم که عمق فاجعه و قدرت زلزله را نمایش می دهد. وقتی انیمه را نگاه می کنید رنگ های کم رنگ، طراحی ساده و بدون جزئیات خاص اولین چیزی است که نظر را به خود جلب می کند. شما توقع دارید که انیمه صحنه های خراب شدن ساختمان ها و کشته شدن انسان ها را بیشتر به نمایش بگذارد ولی خبری از این وقایق نیست. اتمسفر انیمه کمی سنگین و خاکستری است که دقیقا فضای پس از یک زلزله بزرگ را به نمایش می گذارد، مردم با چهره های غم آلود نشان داده می شوند، ساختمان ها با رنگ های کمرنگ و خاکستری رخ نمایی می کنند، فضای کلیسایی که خانواده ها با عزیزان تازه درگذشته شان وداع می کنند با فضای مه آلود و روشنایی شمع ها همان چیزی است که انیمه می خواهد نشان دهد، نشان دهد دنیای بعد از زلزله چگونه می تواند باشد.

در طول داستان انیمه ما شاهد روبط بین این سه شخصیت اصلی نیز هستیم میاری کودکی است که به خاطر پدر و مادرش که هر دو مشغول کار و فعالیت خود هستند فکر می کند به او توجه نمی شود و همین باعث شده است که او از این که همگی او را کودک فرض می کنند ناراحت باشد و سعی می کند همچون انسان های بزرگسال رفتار کند، میاری همان گونه که در انیمه گفته می شود نمی داند قرار است در آینده چه کاره شود و دغدغه اصلی او آینده خودش است. میاری با برادر خود نیز مشکل دارد و از دید او برادرش فقط یک کودک است که جلوی دست و پای او را می گیرد و نمی گذراد میاری زندگی خود را داشته باشد. این تقابل و جدل های خواهر و برادرانه بخش ابتدایی انیمه را شکل می دهد و در نیمه داستان روابط این خواهر و برادر قوی تر شده و دیگر از آن جدل های کودکانه خبری نیست. میاری و یوکی در طول داستان یاد می گیرد که به همدیگر کمک کنند و هوای یکدیگر را داشته باشند تا بتوانند خود را به خانه برسانند. ماری یک مادر جوان است که به عنوان پیک موتوری کار می کند، او یک کودک خردسال دارد و همسر او نیز فوت کرده است. ماری در ابتدای داستان و زمان زلزله با یوکی و میاری آشنا می شود و نوعی حس مادرانه و احساس وظیفه نسبت به این دو پیدا می کند و علارغم نگرانی هایش درباره فرزند خود که آیا اتفاقی برای آن افتاده است یا نه تمام سعی و تلاش خود را به کار می برد تا یوکی و میاری را به سلامت به خانه شان برساند. روابط میاری در ابتدا با ماری کاملا سرد است و از این که ماری میاری را یک کودک می بیند و همچنین دلیل این که چرا یک غریبه باید به آن ها کمک کند میاری را اذیت می کند و سعی می کند این اذیت شدن را با سرد بودن و عدم توجه نسبت به ماری نشان دهد که سکانس گم شدن میاری در حین سوار شدن به قایق همین مسئله را نشان می دهد. انیمه تاکید بسیاری بر روابط انسانی در زمان بروز چنین حوادثی دارد، این که انسان ها چگونه حتی در زمانی که در خطر هستند می توانند رابطه خود را با دیگران حفظ کنند و می توانند این روابط را گسترش دهند یا عمیق تر کنند. یکی از همین حس ها حس دوستی و احساس همدردی و کمک به یکدیگر است حسی عاطفی که در زمان بروز حوادث بیشتر بروز را دارد و باعث می شود همگی برای یاری یکدیکر قدمی برداریم، چه پیر باشیم و چه جوان. صحنه ی کمک ماری به مادری که کالسکه فرزندش را جابه جا می کند یا کمک های پیرمردی که در کمپ پناهندگان شخصیت های اصلی را به جای خنک تر می برد یا توزیع آب آشامیدنی را انجام می دهد همگی بخشی از این روابط انسانی است که در هنگام بروز حوادث انسان ها از خود نشان می دهند.

انیمه بیشتر شبیه به یک کلاس درس آموزشی برای مقابله با زلزله است. این که چگونه در مواجهه با زلزله از خود واکنش نشان دهیم، چه نکات ایمنی در هنگام زلزله و بعد از زلزله رعایت کنیم، چگونه از آسیب دیدن خود و دیگران جلوگیری کنیم و چگونه های دیگری که یکی یکی در انیمه نمایش داده می شوند و به آن ها پاسخ داده می شود. بخش اعظمی از انیمه چگونگی زندگی در روزهای ابتدایی بعد از زلزله را نشان می دهد، وجود شلوغی ها و سردرگمی مردم، ویرانه های بعد از زلزله، اقدامات امدادی و نجات انسان ها از زیر آوارها، اسکان دادن بازماندگان و تامین آب و غذا و وسایل بهداشتی برای مردم، حضور نیروی های ارتش و امداد و امر کمک رسانی به بازماندگان، غم بازماندگان در مواجهه با عزیزانی که از دست داده اند و سعی و تلاش افراد برای زندگی در دنیایی بعد از زلزله و بازگشتشان پیش خانواده هایشان همگی آن مواردی هستند که انیمه بر آن ها تاکید می کند و در نمایش آن ها موفق عمل کرده است. انیمه Tokyo Magnitude 8.0 برشی کوتاه از زندگی انسان هایی می باشد که درگیر یکی از غم انگیز ترین رخداد های طبیعت شده اند و تمام سعی و تلاششان برای زنده مانده در این فاجعه است. به گفته خود سازندگان انیمه، انیمه تلاش کرده است وقایعی منطبق بر واقعیت را به نمایش بگذارد و نشان دهد که اگر روزی در شهر توکیو چنین زمین لرزه ای اتفاق بیافتد، شهر توکیو چگونه با این پدید برخورد خواهد کرد. بارها در نقد هایم اشاره کرده ام که صنعت ساخت انیمه فقط برای سرگرمی نیست و انیمه Tokyo Magnitude 8.0 یکی دیگر از مواردی است که نشان می دهد نباید نگاهی سطحی نگرانه به دنیای انیمه و انیمیشن داشت.

در انتها یک سوال ذهن همگی ما را قطعا درگیر خود کرده است که اگر روزی در شهر ما چنین زلزله ای به وقوع به پیوندد ما چه قدر آمادگی برخورد با آن را داریم ؟

  • امیر محمد بهامیر

انیمه

نقد

نقد انیمه

نقد انیمیشن

نظرات (۱۱)

تعریف انیمه به هر انیمیشنی که ژاپن می سازه انیمه گفته می شه اگه یه نفر به خاطر اینکه به انیمه گفتن انیمیشن ناراحت شده که دیگه بهش نمیگن اوتاکو

  • ستاره بنفش
  • اوتاکو ها ناراحت نشن که گفته انیمیشن! اوتاکو هایی که اینقدر انیمه میپرستن برن نماهنگ دختر یمنی رو ببینن که ساخت ایرانه! انقدر رو انیمه تعصب نداشته باشید کارتون های ایرانی خودمون عالی عالین و انیمه هم هیچ چیز خاصی نیست بلکه مسخره هم هست چون گل جهان دارن سعی میکنن انیمیشن هاشون 3 بعدی و حالت واقعی و... باشه اونوقت اونا هنوز دارن 2 بعدی میسازن

    نگید انیمیشن التماستون میکنم کارتون و انیمیشن و با انیمه یکی نکنید این کارتون هم اوتاکو هارو ناراحت میکنه هم بهتون اسیب میزنه مثلا شما به اشتباه به برادر یا اطرافیانتون که کودکن انیمه ا اکشنی مثه دیگری نشون بدید تصیرات خیلی بذی به جا میزاره بچه از اسانسور و پله و شنا کردن هزار چیز دیگه میترسه و باعث خیلی چیزا میشه یا انیمه های یوری یاعویی هینتای که +۱۸ سال هستند نشون داده بشه چی انیمه ها با انیمیشن یه دنیا فرق دارن سبک های بچه گونه هم هست ولی خوب اون یه سبک از چندین سبک انیمه هست ..

    جانم این کارتون به اتمام رسید ساخته نشده هنوز کارگردان فیلم باید بهش پیام بفرستید

     

     

    چرایوکی مرد خوب خواهشا ادامه ی داستان راهم پخش کنید که چطوری میرای بعدازمردن یوکی چی کار میکنه و چطور به زندگی اش ادامه میده لطفا تو را به خدا تورا به امام مهدی

     

    چرا یوکی مرد؟؟؟؟ چطور شد مرد؟؟؟؟

    دلیل داره وقتی برج توکیو سقوط کرد یوکی میرای رو نجات داد اما یک تیکه سنگ خورد تو سرش معلوم دیگه ضربه مغزی شده

    سلام من اصلا نفهمیدم یوکی چطور مرد اول داستان وسط داستان و پس در طول این مدت که همه اون را می دیدند و صحبت می کردند

    سلام اصلا خوب نیست برای بچه ها با مرگ یوکی برادر من واقعا اشک میریخت و مدت ها درگیر از دست دادن عزیزانش بود و میترسید 

    در فرهنگ ژاپنی از این داستانها بسیار دیده می شود! یک سریال 26 قسمتی 20 دقیقه ای خیلی مهیج و دیده نشده وجود دارد بنام "کنان پسر آینده" "conan future boy" محصول نیپون انیمیشن ساخته هایائو میازاکی، کارگردان و انیماتور بزرگ ژاپنی در سال 1978 میلادی . اما در ایران هرگز پخش نشد! حتی سرچ فارسی در تصاویر هم نتیجه ای ندارد! اما سرچ لاتین نتیجه های زیادی دارد. داستان جنگ جهانی سوم در سال 2008 رخ می دهد و بعد از 20 سال داستان یک پسر شروع می شود بهتر است خودتان ببینید 

    این نقد باعث شد من به این انیمیشن علاقه مند شوم

     

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی

    یه روز‌نامه‌نگار که اومده چرخی تو دنیای رسانه بزنه!

    طبقه بندی موضوعی
    آخرین نظرات
    پیوندها