A.M Bahamir

امیرمحمد بهامیر؛ روزنامه‌نگار

A.M Bahamir

امیرمحمد بهامیر؛ روزنامه‌نگار

سلام خوش آمدید

نقد انیمه Tokyo Godfathers

جمعه, ۱۳ مهر ۱۳۹۷، ۱۰:۵۷ ب.ظ

پدرخوانده های توکیو


ساتوشی کن کارگردانی است که فیلم هایش و دغدغه های به نمایش در آمده درون آثارش همگی باعث شگفتی بینندگان می شود. از خلق دنیای عجیب و در هم و برهم پاپریکا تا پرداختن به هویت و شناخت آن در اثری مثل پرفکت بلو. ولی اثر پدرخوانده های توکیو تنها اثری از این کارگردان بزرگ می باشد که شاخص ها و دغدغه های خاص او را شامل نمی شود. اثری که گویی برای ساتوشی کنی متفاوت از ساتوشی کن سازنده پاپریکاست. اثری خوش رو و زیبا که درونش همه چیز خوب و خوش تمام می شود. صد البته مضمون بسیار ساده و آشکار انیمه که کاملا با آن دنیای پیچیده ساتوشی که گاهی با آثار هیچکاک مقایسه می شود متفاوت است. دنیایی که ساتوشی با آن ما را به بازی می گیرد ولی در این اثر به هیج وجه خبری از آن بازی های پیچیده و نبوغ آمیز نیست.

داستان پدرخوانده های توکیو درباره سه بی خانمانی است که کودکی را در شب سال نو پیدا می کنند و به دنبال پیدا کردن خانواده کودک راهی سفری می شوند که بیشتر شبیه به سفر تحول آمیز خود کاراکترهای داستان است. تم اصلی اثر مرتبط با کریسمس است، تمی که در سراسر فیلم نه تنها آن را مشاهده می کنیم بلکه با عناصر مذهبی کریسمس همچون حضرت مسیح و معجزاتی که برای انسان ها به ارمغان آورده نیز مشاهده می شود. انیمه ژانری رئال و کمدی گونه دارد، با وجود مضامین گاها خشن و دردناک مثل مرگ انسان ها ولی انیمه در فضایی شاد روایت می شود. داستان اثر یک داستان کریسمسی است. داستانی که قرار است درباره تغییر و تحول کاراکترهای داستان و در نهایت بازگشت آن ها به سوی خانه و خانواده شان باشد. کاراترهای اصلی ما افراد بی خانمانی هستند که هر کدام به علت مشکلاتی که داشته اند از خانه و خانواده خود فرار کرده اند. از پدری که به علت بدهی خانواده خود را رها کرده تا نوجوانی که به علت اختلافات خانوادگی فرار کرده است و حتی مردی که مشکلات دگرپوشی دارد ( از نظر جنسیت مرد و از نظر روحیات و هویت زن). هر سه کاراکتر ما که گویی شبیه به یک خانواده هستند و به علت مشکلاتشان یا بهتر بگویم برای فرار از مشکلاتشان به خیابان ها و آواره بودن پناه آورده اند. داستانی غمناک که با پیدا شدن کودکی در درون گهواره تبدیل می شود به داستان سفر کاراکترهای ما که هر کدام بتوانند بر مشکلات خود غلبه کرده و راه خانه و خانواده خود را دوباره پیدا کنند.

کودک درون انیمه گویی تمثیلی از حضرت مسیح است. از نحوه پیدا شدن او که درون سبدی و در میان زباله هاست تا راهنمایی و ایجاد تغییر و تحول در کسانی که در اطراف او هستند. این کودک انگار آمده است تا مشکلات اطرافیانش را حل کند و آن ها را به سوی آینده ای روشن هدایت کند. همچون ابتدای انیمه که کشیشی مسیحی اظهار می کند: خداوند عیسی را درون خیمه قرار داد تا راهنمایی باشد برای رستگاری افرادی که جایی ندارند. کودک درون داستان ما هسته مرکزی فیلم است و تمام وقایع گرد دا گرد او به وقوع می پیوندند و هر شخصی که با این کودک برخورد کند محکوم به رستگار شدن است. پیدا شدن کودک انگار شروع کننده دومینویی است که تمامی اتفاقت بعدی داستان یکی پس از دیگری مرتبط با همدیگر به نمایش در می آیند. ساتوشی کن با ساختن پدرخوانده های توکیو تصویر ذهنی ما از کریسمس را تغییر می دهد. ذهنیتی که کریسمس را با شادی و خریدن هدایا یا درخت کاج کریسمس می سنجد ولی ساتوشی تعریف جدیدی به ما ارئه می کند. کریسمس دیگر فقط خریدن هدایا یا تزئین درخت نیست بلکه کریسمس یعنی تغییر و تحول در انسان ها. کریسمس یعنی هر انسانی با هر نقطه تاریک و روشنی که در درون خود دارد می تواند تحت تاثیر سرنوشت قرار گیرد و این سرنوشت است که بازی عجیبی را با ما انجام می دهد و تمام رخداد های زندگی ما را بر مبنای رسیدن به هدفی می چیند.

ساتوشی کن برای ساخت این اثر خود از دو فیلم مشهور آمریکایی الهام گرفته است. ابتدا از فیلم چه دنیای شگفت انگیزی فرانک کاپرا که درباره کریسمس و زندگی انسان هات، این که هر انسانی هدفی در زندگی دارد و ما بر دنیای اطراف خود تاثیر می گذاریم حتی اگر خود متوجه نشویم. کاپرا به خلق دنیاهای ملودرام و همچنین فانتزی های اجتماعی و کمدی مشهور است، دقیقا مثل ساتوشی که سعی کرده است انیمه پدرخوانده های توکیو را در فضای فانتزی و کمدی محور روایت کند و به سوال اساسی که همان بازگشت همه به خانه و خانواده است جواب دهد. دیگر فیلمی که ساتوشی ادای دینی به آن کرده است فیلم سه پدرخوانده جان فورد است. فیلمی متعلق به سینمای کلاسیک وسترن که اثری جذاب ولی بسیار ساده و روان است. کارگردان بزرگی که کوروساوا از فیلم های او الهام گرفته است و همچنین ساتوشی که از هر دوی این افراد به نیکی یاد می کند. داستان سه پدرخوانده نیز همچون پدرخوانده های توکیو با تمی کریسمس گونه روایت می شود به داستان مواجهه سه کابوی یاغی می پردازد که در صحرایی سوزان با نوزادی برخورد می کنند و تصمیم می گیرند که از این کودک مراقبت کرده و او را به سلامت به شهر برسانند. فیلمی تاثیر گذار که نشان می دهد که چگونه سه مردی که تا قبل از این تبهکارانی خطرناک بوده اند با ورود یک کودک به زندگیشان حتی به بهای جان خود تلاش می کنند تا کودک را نجات دهند. داستانی که بر مبنای تغییر و تحول این سه مرد شکل می گیرد همچون اثر ساتوشی که او نیز داستان تغییر و تحول کاراکترهای خود را در راه سفر ادیپ گونه ای که به رساندن کودک به خانواده اش ختم می شود به نمایش می گذارد. 

پدرخوانده های توکیو شاید در نگاه اول اثر جذابی نباشد ولی بعد از تفکر و شناخت دقیق تر پیدا کردن نسبت به آن تازه خواهیم فهمید که ساتوشی چه شاهکاری را خلق کرده است. شاهکاری که یکی از اصلی ترین دغدغه های جامعه ژاپنی را به نمایش می گذارد و آن رها شدن از خانواده و بازگشت دوباره به قلعه ای به نام خانه و خانواده است.



نام انیمه: Tokyo Godfathers

کارگردان انیمه: Satoshi Kon

نویسنده: Keiko Nobumoto

استودیو سازنده: Studio Madhouse

 تعداد قسمت: 1 ( 92 دقیقه )

سال انتشار: August 30, 2003

موسیقی:  Keiichi Suzuki

فروش: 2.4 میلیون دلار

دوبلورها: Tōru Emori  ( در نقش Gin ) ، Aya Okamoto  ( در نقش Miyuki )، Shōzō Iizuka ( در نقش Ōta)

امتیاز: myanimelist (8.3/10) ، imdb (7.9/10) ، Metacritic  (73%)، rottentomatoes (% 90)

  • امیر محمد بهامیر

انیمه

انیمیشن

نقد انیمه

نقد انیمیشن

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

یه روز‌نامه‌نگار که اومده چرخی تو دنیای رسانه بزنه!

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
پیوندها