A.M Bahamir

امیرمحمد بهامیر؛ روزنامه‌نگار

A.M Bahamir

امیرمحمد بهامیر؛ روزنامه‌نگار

سلام خوش آمدید

نقد انیمه Psycho-Pass

جمعه, ۲۹ آبان ۱۳۹۴، ۰۲:۳۷ ب.ظ

وقتی خواستم این انیمه رو نقد کنم یه چیزی برام در مورد این انیمه جالب بود اونم اسم انیمه بود روان گذر . اسم انیمه از دنیای روانشناسی برگرفته شده و مفهوم آن سلامت روانی می باشد پس اول باید بدانیم سلامت روانی چیست بعد به نقد انیمه بپردازیم پس توجه شما رو به مقاله زیر جلب می کنم

سلامت روان چیست

روانشناسان می ‌گویند؛ شادابی، نشاط، لذت بردن از زندگی و هدفمندی مستلزم داشتن شخصیت سالم است.  محققان دانشکده پزشکی جان هایکینز در آمریکا در این باره خاطر نشان می‌ کنند که از طریق آشنایی با معیارهای سلامت روان و تطابق آن با ویژگی‌ های شخصی، تعامل با دیگران و محیط اطراف می ‌توانیم تا حدودی عوامل آسیب ‌زا به شخصیت سالم را شناسایی کرده و با اصلاح آن ها برای بهره‌ مندی از یک شخصیت سالم تلاش کنیم. به اعتقاد روانشناسان؛ سلامت روانی و جسمی، نیاز و خواسته ی همه انسان ها است و همه ی ما تلاش می ‌کنیم که برای برقراری ارتباطات سالم، شخصیت ‌های سالمی در زندگی انسانی پیدا کنیم. اما آیا تا کنون به این نکته فکر کرده ‌اید که از این حیث چه فردی از شخصیت سالم بهره‌ مند است؟

بر اساس مقاله منتشر شده در مجله علمی نیچر، " گوردن آلپورت " یکی از نخستین روانشناسانی بود که توجه خود را به شخصیت سالم معطوف داشت. از نظر آلپورت افراد سالم در سطح معقول و آگاه عمل می‌ کنند، از قید و بندهای گذشته آزاد هستند و از نیروهایی که آن ها را هدایت می‌ کنند، کاملا آگاه هستند و می ‌توانند بر آن ها چیره شوند.  راهنمای اشخاص بالغ، زمان حال، ‌هدف‌ ها و انتظارهایی است که از آینده دارند. جنبه ی اساسی و ریشه ‌ای شخصیت انسان را مقاصد سنجیده و آگاهانه، امیدها و آرزوهای وی تشکیل می ‌دهند. این اهداف در واقع انگیزه ی شخصیت سالم قرار می‌ گیرند و بهترین راهنما برای فهم رفتار کنونی انسان هستند. وجود انسان در حقیقت بر داشتن هدف‌ های دراز مدت استوار است و این فاکتور مهم، انسان را از حیوان، کودک را از سالمند و نیز در اکثر موارد، ‌شخصیت سالم را از بیمار متمایز می‌ کند.

 این مقاله می ‌افزاید: از دیدگاه آلپورت، ‌انسان‌ های سالم نیاز مداومی به تنوع، ‌احساس و درگیری تازه دارند. کارهای روزمره و عادی را کنار می‌ گذارند و در جست و جوی تجربه‌ های تازه هستند. آن ها ماجراجو هستند و ‌خطر می‌ کنند و چیزهای تازه کشف می ‌کنند. همه ی این فعالیت‌ ها ایجاد تنش می ‌کند و در هر صورت تنها از راه تجربه ‌ها و خطرهای تنش زا است که بشر می ‌تواند احساس بالندگی کند.  از نظر آلپورت، گسترش مفهوم خود، ارتباط صمیمانه خود با دیگران، امنیت عاطفی، ادارک واقع بینانه، مهارت ها و وظایف، عینیت بخشیدن به خود و فلسفه یگانه سازندگی، هفت معیار شخصیت سالم هستند. ازسوی دیگر، " اریک فروم " یک روانشناس معروف و سرشناس دیگر معتقد است که به سبب اهمیت نیروهای اجتماعی و فرهنگی برای درک یکایک اعضای جامعه، باید ساختار آن جامعه در گذشته و حال، تجزیه و تحلیل شود؛ بنابراین شناسایی ماهیت جامعه، کلید درک شخصیت متغیر انسان است.شخصیت، خواه سالم و ناسالم به فرهنگ بستگی دارد. فرهنگ مانع یا حامی رشد و تکامل مثبت انسان است. فروم شخصیت انسان را بیشتر محصول فرهنگ می‌ داند. از نظر وی سلامت روان بستگی به این دارد که جامعه تا چه اندازه نیازهای اساسی افراد جامعه را برآورده می ‌کند، نه این که فرد تا چه حد خود را با جامعه سازگار می‌ سازد. در نتیجه سلامت روان بیش از آن که امری فردی باشد، یک مساله اجتماعی است. جامعه ی ناسالم در بین اعضای خود دشمنی، بدگمانی و بی ‌اعتمادی می ‌آفریند و مانع از رشد کامل آن ها می‌ شود. در مقابل جامعه ی سالم به اعضای خود امکان می ‌دهد که به یکدیگر عشق بورزند، بارور، کارآمد و خلاق باشند و قوه تعقل و عینیت خود را بارور و نیرومند سازند.  علاوه بر این، روانشناسان شناخت گرا بر این باور هستند که شخص سالم، ‌رویدادهای محیط را با استفاده از روش هایی تعبیر و تفسیر می‌ کند که به احساس خوب یا امیدواری می ‌انجامند و او را قادر می ‌سازند که برای حل مسائل زندگی خود، مهارت های خاصی را به کار برد. سلامت رواناما از سوی دیگر، آن چه نقطه نظر کارشناسان سازمان جهانی بهداشت است بدین مفهوم است که ‌سلامتی نه فقط به فقدان بیماری و نقص عضو، بلکه به حالت رفاه کامل جسمی، روانی و اجتماعی اطلاق می ‌شود. به این ترتیب تعریف سلامت روانی به عنوان یکی از معیارهای تعیین کننده ی سلامت عمومی شناخته می ‌شود. فردی که از سلامت روانی برخوردار است، ضمن احساس راحتی و آسایش قادر است در اجتماع به راحتی و بدون اشکال به فعالیت بپردازد و ویژگی‌ های شخصی وی در آن اجتماع، ‌موجب خشنودی و رضایت است. بر همین اساس سلامت روانی و بدنی لازم و ملزوم یکدیگر هستند. متخصصان علوم تغذیه و پژوهشگران تناسب جسمی، بین سلامت روان و بدن با کیفیت تغذیهو میزان تحریک جسمی، ‌ارتباط معناداری را دریافته ‌اند.  مطالعات زیستی ـ شیمیایی مغز انسان نشان می ‌دهد که سلامت روان و ذهن، احتمالا به منظم و متعادل بودن فعالیت های الکتروشیمیایی سلول های مغزی و دستگاه های عصبی بستگی دارد. البته باید گفت به سختی می ‌توان کسی را یافت که همیشه متعادل، منطقی و آگاه به اعمال خود باشد. هر فرد در دوره‌ هایی از زندگی خود دارای ویژگی هایی از قبیل شیدایی، افسردگی، اجتماعی بودن، بیگانگی، ‌جست و خیز و انفعالی بودن است، بنابراین به شکلی رفتارهای غیرمنطقی را تجربه می‌ کند.

حالا که با سلامت روان آشنا شدید می پردازم به نقد انیمه :

به نظر شما سلامت روانی جامعه چیه ؟ اصلا سلامت روان یک جامعه به چه معناست ؟ سلامت روانی یک جامعه به میزان سلامت روانی افراد آن جامعه بر می گرده پس شما وقتی می توانید بگویید که یک جامعه با سلامت روانی سالم دارید که افراد جامعه از همان سلامت روان برخوردار باشند . بسیاری از روانشناسان بر این باورند که با گسترش تکنولوژی و پیشرفت تمدن ها سطح سلامت روانی افراد کاهش پیدا می کند و این کاهش تائثیر مستقیمی بر سلامت روان یک جامعه دارد.

داستان ما در توکیوی آینده رخ می دهد جایی که پیشرفت تکنولوژی و صنعت بسیار به چشم می آید و در همین حین سلامت روانی افراد و جامعه دچار ناپایداری شده است و خشونت و جرم در این شهر به میزان زیادی رو به افزایش است پس دولتمردان دست به اقدامی می زنند تا این سطح جرم و جنایت را به پایین ترین حد ممکن خود برسانند و آن کار ایجاد فاکتوری برای سنجش میزان سلامت روانی افراد و کنترل ضریب جرم فرد برای انجام جرم می باشد که به اصطلاح "روان-گذر" (Psycho-pass)  گفته می شود . برای دستگیری افرادی با روان گذر بالا گروهی متشکل از بازرسان و افرادی با ضریب جرم بالا به نام مجری ها تشکیل شده است تا با مجرمین بالقوه مبارزه کنند .

انیمه درباره ایجاد یک شهر آرمانی که در آن هیچ گونه جرم و جنایتی رخ نمی دهد است یا همان جامعه آرمانی بدون جرم اما به چه قیمتی ؟

داستان با اولین روز کاری Akane Tsunemori    شروع می شود که به عنوان یک بازرس تازه کار شروع به کار کرده است و با Shinya Kogami  که یک مجری است همکار می شود . کوگامی قبلا به عنوان یک بازرس فعالیت می کرده است اما در جریان تعقیب یک مجرم همکار وی به قتل می رسد و وی با روان گذر بالا به یک مجرم بالقوه تبدیل می شود و به جای حذف تبدیل به یک مجری می شود تا به کمک بازرسان با جرم و جنایت مبارزه کند و این سر آغازی بر روند داستان می شود و شروع فعالیت های کوگامی برای پی بردن به دست های پشت پرده قتل همکار خود و جواب دادن به سوالات وی درمورد صلاحیت اندازه گیری روان گذر ها .

از صلاحیت تشخیص روان گذرها نام بردم قبلش بزارید چند چیز را توضیح بدم بعد برمی گردم بهش می پردازم تشخیص روان گذر افراد از طریق تفنگی به نام سلطه گر که به یک پایگاه مرکزی اطلاعات متصل است صورت می گیرد و بعد از تجزیه و تحلیل به بازرس استفاده کننده این اجازه را می دهد که فرد مورد نظر را مجرم تعیین کند و یا نه . نکته اصلی و در واقع هسته مرکزی معمای داستان در همین نکته خلاصه شده است مرکز تجزیه و تحلیل روان گذر افراد به نام شیبل به همین دلیل گفتم صلاحیت چون در ادامه داستان به واقعیت های در مورد این مرکز پی می بریم که یک سوال اساسی را در ذهن ایجاد می کند ملاک سنجش روان گذر یک فرد چیست ؟

در ادامه متوجه می شویم که در این جامعه که روان گذر همگی انسان ها قابل اندازی گیری هست مواردی از انسان ها هم پیدا می شود که روان گذر آن ها با وجود ضریب جرم بسیار بالای این افراد در سطح بسیار پایینی قرار دارد به این افراد بی علامت گفته می شود که سیستم شیبل قابل به اندازه گیری میزان روان گذر این افراد نیست . این افراد کسانی هستند که به راحتی به جرم و جنایت می پردازند بدون این که دستگیر شوند یکی از همین افراد کسی بوده است که باعث مرگ همکار کوگامی شده است و فرد دیگر که به عنوان شخصیت معمایی داستان معرفی می شود مثل یک عروسک گردان حرفه ای با استفاده از دیگر مجرمان بالقوه به جرم و جنایت دست می زند و به همین دلیل کوگامی و کانیزاکا سعی در دستگیری این فرد دارند . در این جا یک سوال پیش می آید که آیا سیستمی که قابلیت تشخیص روان همه افراد را ندارد آیا ملاک خوبی برای قضاوت بر مجرم بودن و یا نبودن افراد است ؟ این سوالی هست که کوگامی و کانیزاکا در داستان به دنبال پیدا کردن آن هستند و با واقعیت های قابل تاملی درباره سیستم شیبل و اساس کار آن بر می خورند . این که آیا طرز کار سیستم شیبل قابل درک و درست می باشد و یا نه ؟ این که آن ها با سیستم شیبل موافق هستند و یا نه ؟ و این که به ادامه بقای این سیستم کمک می کنند و یا به مقابله با آن می پردازند ؟

این ها سوالاتی هستند که باید با دیدن انیمه به جواب آن ها برسیم .


  • امیر محمد بهامیر

انیمه

نقد

نقد انیمه

نقد انیمیشن

نظرات (۶)

سلام خیلی ممنونم از سایت خوبتون 👏👏👏👏👏👏 تورو خدا میشه نقد و بررسی شخصیت شوگو ماکیشیما رو هم قرار بدین لطفا 🙏🙏🙏🙏 خیلی ممنونم 

از اونجایی که مدتی از دیدنش میگذره ولی به وضوح یادمه که محدودیت های شیبل به دو دسته ی پیشگیری و ترغیب تقسیم میشدند،به عنوان مثال بالاترین حقوق و امکانات و ارزش جامعه ای کاری(ارزشی که مردم جامعه برای اون شغل قائلن) برای شغل شخصیت اصلی معین کرده تا اقلا به وسیله ی این مزایا بتونه افراد ترغیب کنه(مجبور نمیکنه).
برای مثال پیشگیری میتونیم به بازداشت افراد با روان گذر بالا اشاره کرد و دلیلش هم فشار های روحی بود که فرد توانایی غلبه ی فردی روش نداره و دیگه نمیتونه بدرستی داشته اشه و امکان اعمال خشونت حتی برای درصد کمی در شخص به وجود میاد و همانطور که آشنایین پیشگیری بهتر از درمانه.(پیشگیری از اعمال خشونت)
یکی از نکاتی که هنوز بدرستی یادمه اینکه تو سکانسی(فکر کنم فصل دومش بود) وقتی فردی در ملا عام میمیره مردم حتی نمیدونند چه اتفاقی افتاده و برام قابل توجه بود چونکه غریزه هایی همچون خشونت و ترس از مرگ(فرار نمیکردن) درونش به قدر زیادی غیر فعال شده بود،غریزه ای که سالیان ساله دولت های متمدن سعی در کاهش میزان آن بودن و این یه پیشرفت بسیار قابل توجه ای هست که نمیشه به راحتی ازش چشم پوشی کرد.
همانطوریکه قبلا هم ذکر شد،شیبل همواره سعی در بهتر شدن(پیشرفت) داره و تو فصل دوم شیبل اصلاحات بزرگی انجام میده که یکیش هم اینکه مغزهایی با روان گذر بالا از بین میبره و یه قدم بزرگ جهت پیشرفتش حساب میشه و اون 1 درصدی که عنوان کردید تماما اعضای تشکیل دهنده نبودن و فقط تعداد محدودی از کل بودن که قطعا جهت رفع مشکل این بخش نیز کارهایی صورت میگرفت(اگر انیمه منطقی وار ادامه پیدا میکرد،گرچه قبل از به وقوع پیوستنش تمام شد).عملکرد شیبل به صورت غیر مستقیمی به فکری که فرد در آن واحد ویا دراز مدت و مستمر فکر میکرد بستگی داشت برای همین شاهد بالا بودن روان گذر فرد روان شناس بودیم(به فهمیدن مجرمان فکر میکرد) و یا افرادی که به طور لحظه ای روان گذرشون بالا میرفت و تحت مداوا قرار میگرفتن چونکه به وسیله ی عوامل درونی و بیرونی بهشون فشار وارد میشد که توانایی مقابله جلوش نداشتن و حتی برای مقدار کمی هم شده احتمال بروز خشونتشون افزایش پیدا میکرد.
دیکتاتورها اغلب به زور خواسته های غیر منطقی حتی به قیمت جون بسیاری عملی میکردن درحالیکه هدف وجود شبیل مراقب بیشترحتی با اعمال زور بود.چه سود جلوی وقوع جرمی گرفتن(مثل قتل) درحالیکه قبلی از آن یکی کشته شده و حداقل یکی قربانی شده،بهترین حالت اینکه حتی اون یکی قربانی نشه.به قول معروف با یه دست نمیشه دوتا هندونه بلند کرد،مراقب حتی پیش از وقوع قتل ویا قربانی کردن اون فرد و بی اعتنایی به نهایت علم و تکنولوژی(در زمان خود) که خواسته اغلب نیست ولی سود به ضررش به طور فاحشی زیاد است،میارزد یا نه.
نقدتون خوب بود.
باتشکر
پاسخ:
ممنون از شما و نظرتون که برای ما بیان کردید
با سلام
همواره علم با قیمتی گزاف بدست اومده که‌ به طور آشکارتری در علم تجربی و پزشکی شاهدشیم.به شیبل و مبحث روان گذر هم نباید جوری دیگه نگاه کرد،هیچ چیزی از ابتدا کامل نبوده و نیست(به غیر از وجود مطلق) پس همواره سعی در بهتر شدن و تکامل بوده؛به عنوان مثال اگه شیبل نباشه قطعا مرگ و خشونت های بیشتر صورت میگیره،انسان ها همواره از اینکه حکومتی محدودشون کنه‌و به این امر آگاه باشن متنفرن ولی به این معنی نیست که اون محدودیت بد است،تو هر دستگاه مختصاتی هم حساب کنیم براحتی قابل درکه که فقط با نظارت بیشتر میشه از وقوع قتل،تجاوز و اعمال های خشونت جلوگیری کرد.همونطوریکه شاهدش بودیم شیبل سعی در تکامل برای تشخیص بهتر روان گذرها بوده و فقط افرادی که از نظرش پنهان بودن استثنا بودن که تعدادشون حتی از ۱ درصد جمعیت هم کمتره و به صرفست که طی گذر زمان مشکلات نیز برطرف‌میشوند.
معیار های بررسی روانی نسبی و از ابتدا نسبت به فردی تعیین شده اند و روان گذر هم همینطوره.

پاسخ:
ممنون از نکاتی که بیان فرمودید
اما نکته ای مهمی که شما هم اشاره کردید اینه که شیبل درسته که یک سیستم خوبه برای کنترل و ایجاد محدودیت در انسان ها اما این محدودیت حد و حدودی داره که سیستم شیبل از اون ها فراتر رفته در واقع شیبل تبدیل شده به یک سیستمی که برای مردم و به جای اون ها تصمیم گیری می کنه و مهمتر از اون این تصمیمات رو همون افراد 1 درصد جامعه برای بقیه می گیرند . شیبل این جا به یک حکومت دیکتاتوری تشبیه شده و اگه کسی خلاف این سیستم باشه عنصر بد و مضرر تلقی میشه که این قضیه با اصل آزادی انسان ها در تضاده

سلام

داستان با اولین روز کاری Yayoi Kunizuka

شروع نمیشه

اسمه دختره

Akane Tsunemori 

است 

پاسخ:
با تشکر از شما دوست گرامی بابت تذکری که دادید.
اسم اصلاح شد
سلام ممنون از نقد خوبت من بیشتر موقع ها که می خوام نقد انیمه ای بخوانم به سایت شما میام حرف نداره.باتشکر
پاسخ:
ممنون از شما که نقد های من و دوستانم رو می خونید
  • ماکىشىما
  • ببخشید فصل دوم این انیمه چند قسمت داره؟؟؟؟
    پاسخ:
    با سلام
    اگه ادامه این فصل رو می خواید، ادامه اش به صورت یک فیلم سینمایی به نام gekijouban psycho pass منتشر شده که می تونید ملاحظه کنید.
    اما فصل دوم انیمه با نام Psycho-Pass 2 داستانی متفاوت داره و بیشتر بر روی شخصیت کاراگاه تسونموری تمرکز کرده که در 11 قسمت منتشر شده است .

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی

    یه روز‌نامه‌نگار که اومده چرخی تو دنیای رسانه بزنه!

    طبقه بندی موضوعی
    آخرین نظرات
    پیوندها