نقد انیمه Kuma Miko
در ابتدا می گویم که نقدم را در قالب سه نکته کلی بازگو خواهم کرد.
این انیمه نگاهی طنز به سری اتفاقاتی دارد که در یک جامعه کوچک روستایی به وقوع می پیوندد و این اتفاقات را با معقوله طنز اجتماعی به مخاطب ارائه می دهد.
نکته اول قابل توجه جایگاه شخصیت اصلی داستان به عنوان محافظ معبد و یا همان خادم معبد است که در معبد روستایی که داستان در آن اتفاق می افتد همراه با خرس قهوه ایی که نماد روستا می باشد زندگی می کند البته خرسی سخنگو و دارای فضایل و رذایل اخلاقی همچون انسان ها . همان طور که می دانید کشور ژاپن جزو کشور های می باشد که دارای خدایان متعددی هستند که این خرس نیز نماینده یکی از همین خدایان متعدد در ژاپن می باشد که هر روزه توسط مردم پرستیده می شوند و بسیاری از آنان رو به فراموشی هستند . انیمه با نگاهی طنز به این خدایان متعدد می پردازد و فرهنگ چند خدایی بودن کشور ژاپن را به تصویر می کشد.
نکته دوم شخصیت اصلی می باشد که فردی است که از دوران کودکی بدون پدر و مادر و در داخل معبد همراه با خرس قهوه ای زندگی کرده و بزرگ شده است و حال که به سن نوجوانی رسیده است آرزوی رفتن از دهکده و ورود به شهر را دارد که همین جابجایی یکی از محور های اصلی داستان می باشد و اتفاقاتی که در خلال این جابجایی رخ می دهد دستمایه طنز انیمه شده است . دختر داستان نماینده قشر روستایی می باشد که خواسته یا ناخواسته در صدد ترک روستا و مهاجرت به شهر و کسب امکانات و رفاه بهتر هستند اما چالش ها و دنیای جدید و مدرنی که در شهر جریان دارد با فضای سنتی و قدیمی روستا به نوعی در تضاد است و دختر داستان ما نیز با همین تضاد ها روبروست . وی برای زندگی در شهر باید درباره شهر و جامعه شهری و همچنین امکانات مدرن و پیشرفته شهری نسبت به روستایی چیزهای زیادی را فرا گیرد و مهمترین دغدغه او که انیمه به تصویر کشیده است ترس از روبرویی با این دنیای جدید و نا آشنا می باشد که همین عدم آشنایی با این دنیای جدید خود را در قالب اعتماد به نفس پایین و ترس بروز می دهد . به طور مثال اولین برخورد او با یک سوپر مارکت امروزی در مقایسه با مغازه کوچک دهکده خود او را دچار سردرگمی و ترس از این فضای بزرگ و تعجب آور می کند و عامل اشتباهات و تصمیمات نادرستی می شود که او می گیرد . انیمه با نگاهی طنز می خواهد تفاوت های ساختاری مردم و جامعه ی شهری و روستایی را به تصویر بکشد و ما را متوجه تفاوت های سطح زندگی و آگاهی جامعه شهری و روستایی کند.
نکته سوم که از انیمه به دست می آید تلاش های روستاییان برای احیای روستای خود است که محور دوم داستان انیمه را شکل می دهد . با توجه به کسترش شهرها و امکانات رفاهی بیشتری که در شهر ها موجود است به طبع مهاجرت از روستا به شهر نیز رو به افزایش خواهد رفت و روستا ها یکی پس از دیگری با خطر کاهش جمعیت و نابودی روبه رو خواهند بود و به همین دلیل اهالی روستا در تلاش هستند تا با راهکار های خود که در انیمه به تصویر کشیده می شود روستای خود را احیا و وجود آنان را متوجه جامعه شهری کنندکه دختر و خرس داستان ما نیز یکی از همین ابزارهای احیای روستا می باشند . از ساختن تبلیغ تلویزیونی و معرفی محصولات کشاورزی روستا به توریست ها و جذب آنان تا استفاده از دختر داستان برای شرکت در مسابقه دختران شایسته و معرفی وی به عنوان نماد روستا همگی از نمونه های این تلاش برای احیای روستا می باشد. انیمه نکته دیگری را به ما گوشزد می کند و آن خطر نابودی جامعه روستایی است که پایه و اساس ساختن یک کشور محسوب می شود و این خطر نابودی تاثیرات بسیار زیادی را نه تنها بر جامعه شهری حتی بر ساختار یک کشور نیز می گذارد.