چگونه نقد بنویسیم 2
منتقدین باید اساسا محض خاطر خوانندگان ، مطلب بنویسند در غیر این صورت اگر نوشته هایشان برای خشنودی دل هنرمندان باشد کاملا بی ارزش و بی اعتبار است. این بدان مفهوم است که منتقدین وظیفه خشنود ساختن خوانندگان شان را هم ندارند بلکه باید به معنای واقعی در خدمت مخاطبان خود باشند و در این راستا آنها ابتدا باید مخاطب شناسی دقیقی داشته باشند …
نقد را چگونه می توان تعریف کرد ؟
آیا صحبت از تارانتینوی جدید است ؟ بسیار خوب ، موضوع بدی به نظر نمی رسد ، نمایش خیره کننده ی ستاره هفتاد ساله آن بسیار زیبا و جذاب و بود … .
راستی ! آیا می دانید نامش چیست ؟ اوه ! تصور می کنم پم گری یر باشد . اما شاید شما هم با این مورد موافق باشید که در پایان فیلم ، او بیشتر آرام و ساکن و البته متین و با وقار به نظر می رسید … .
متنی را که مطالعه کردید نفد و تفسیر است : به عبارت دیگر ارزیابی نقادانه هنری سرگرم کننده اس . معمولا مردم پس از تماشای فیلم و جمع شدن دور یکدیگر در رستوران شروع به نقد فیلم و ارزیابی آن می کنند .
فهرست بندی مطالب و موضوعات با نقد و تقسیر کاملا متفاوت است ، زیرا نویسندگان در آن اطلاعات واقعی را در اختیار شنونده و یا خواننده قرار می دهند و کاری جز آن نمی کنند . مانند :
ساعت 10:50 دقیقه نمایش جک . دو . چرتی به همراه داگلاس آدامز
نقد و تفسیر علاوه بر آنکه این گونه اطلاعات را در اختیار مخاطب می گذارد ، به توصیف اثر مورد نظر و بیان نظرات پیرامون آن هم می پردازد .
چه نکاتی لازم است تا منتقد شویم ؟
همه ی افراد حق اظهار نظر دارند ولی چرا یک عده نقدشان فروخته میشود و یک عده خیر !؟ چرا عده ای از نقادان به خود اجازه منصرف کردن مردم از خرید کتاب هایی را می دهند که باب میلشان قرار نگرفته است ؟ و برعکس چرا همین عده بعضا مردم را مشتاق به خرید بلیتهای گران قیمت کنسرت های موسیقی می کنند ؟
مردم یا مخاطبان ما هر روزه با تعداد زیادی آثار هنری مواجه هستند و در اینجاست که آنها تشنه ی نقد می شوند تا ببینند برای کدام یک پولشان را صرف کنند .
نکته ی دیگر این است که معمولا منتقدینی که واقف به نفوذ کلامشان در بین مردم اند ، احساس مسئولیت بیشتری هم می کنند .
من هرگز کتابی را نمی خوانم مگر نقد آن را خوانده باشم زیرا نقد همیشه پیش داوری به وجود می آورد .
سیدنی اسمیت
اولین نکته ای که منتقدین باید در نظر بگیرند این است که آنها قصد دارند درباره ی چه مطلبی صحبت کنند ، زیرا انتقاد زمانی صورت می گیرد آدمی چیزی را ببیند ، بشنود و یا حتی غذایی بخورد . مقوله انتقاد مختص به مطالعه متون نمی شود و ضمنا نقد نیز ، واگویی و یا بازنویسی توضیحات روزنامه نگاران دیگر نیست .
نقد به مجموعه ای از تعصبات و جانبداری هایی گفته می شود که به مذاق خوش آید .
وینتی بالیت
هستند کسانی که دائم بحث می کنند اما کسی که خود را منتقد می داند ، باید در باب موضوعات انتقادی تخصص کافی داشته باشد تا بتوان عنوان منتقد یا مفسر را به او اطلاق کرد . در خصوص مفهوم تخصص به مطالب بسیاری اشاره خواهد شد و اگر کسی می خواهد تفسیر و انتقاد را به عنوان حرفه ی اصلی خویش انتخاب کند ، شکی نیست که باید پیرامون مضامین مورد تفسیرش اطلاعات کافی و مناسب کسب کند اما این نکته را نیز از نظر دور نگه نمی داریم که بعضا انتقادهای جانانه ای از سوی برخی مبتدیان اندیشمند و یا منتقدین موردی ، شاهد بوده ایم که نفوذ عجیبی از خود بر جای گذاشته اند .
بسیار مشاهده کردیم که فردی از یک فیلم خاصی مثل فهرست شیندلر استیون اسپیلبرگ بسیار تعریف می کند ، مطمئن باشید این فرد تحت تاثیر نقدهای حرفه ای این فیلم قرار گرفته و ممکن است حتی فیلم رو ندیده باشد .
لازم است که این نکته را به تمام منتقدین و مفسرین گوشزد کنیم که تجربه و دانش ، بعضا آنها را از خوانندگانشان دور می کند . شاید بهتر باشد که چنین تعبیر کنیم : منتقدین آموزش می بینند تا مردم را با نگارش نقدهای جنجالی خود در برابر آثار هجو و بی ارزش محافظت کنند ، در صورتی که آنها باید بدانند همان طور که تمام آثار هنری بد نیستند ، همه آنها را هم نمی توان به طور مطلق خوب و مناسب دانست . منتقدین مراقب باشند که گاهی اوقات به خاطر حق شناسی هم که شده فقط جوانب مثبت و خوب مضوعی را بزرگ نمایی نکنند . به عبارت دیگر در چنین حالتی منتقدین نباید نقش قمار بازان را بازی کنند و دل به دریا بزنند تا ببینند عکس العمل مخاطبان چه خواهد شد ؟
برای خوانندگان مطلب بنویسید
منتقدین باید اساسا محض خاطر خوانندگان ، مطلب بنویسند در غیر این صورت اگر نوشته هایشان برای خشنودی دل هنرمندان باشد کاملا بی ارزش و بی اعتبار است. این بدان مفهوم است که منتقدین وظیفه خشنود ساختن خوانندگان شان را هم ندارند بلکه باید به معنای واقعی در خدمت مخاطبان خود باشند و در این راستا آنها ابتدا باید مخاطب شناسی دقیقی داشته باشند .
نشریات گوناگونی وجود دارند مطمئنا شما وقتی نقد ماهنامه ی فیلم رو می خونید یا هفته نامه ی فیلم و سینما با نقدی که در ضمیمه ی قاب کوچک جام جم یا صفحات سینمایی هفته نامه ی همشهری جوان و یا روزنامه همشهری کاملا متفاوت است ، بعضی از سایتها روزنامه ها مجلات مخاطبان سینمایی دارند ولی برخی دیگر از همه ی علایق و سلایق مخاطب دارند و بیشتر کارشان جنبه عمومی دارد و حتما با توجه به جایی که در آن کار می کنیم باید نوع نقدمان هم متفاوت باشد .
به طور مثال در حال حاضر در تبیان کار شبیه همان روزنامه ها یا مجلات و یا سایتهایی هست که عمومی اند و باید نقد ما طوری نوشته شود که یک فرد عادی رو به دام بیندازد و به طرف سینما یا تلویزیون بکشد . از نظر اندازه هم باید توجه داشته باشیم که محل کارمون نقد چند کلمه ای از ما می خواهد و چه مقدار فضا داریم .
تازه زمانی که اقدام به مخاطب شناسی کردید و متوجه شدید که علاقه مندی ها ، گستره ی توانایی های زبانی و غیره آنها چگونه است ، نوبت به پرسیدن پنج سوال از خودتان می رسد که اگر به دقت به آنها جواب دهید ، روند ارتباطی با مخاطب را تکمیل خواهید کرد :
آیا من به عنوان منتقد قادر بوده ام که مفاهیم ذهنی خود را به طور کامل و گسترده بیان کنم ؟
آیا صادقانه به ارزیابی و نظارت مورد نقد رسیده ام و آیا در این باره تحت تاثیر ترس از تنها ماندن و تکدر خاطر قدرتمندان قرار نگرفته ام ؟
آیا ارزیابی هایم واضح و روشن هستند ؟
آیا توضیحات و اطلاعات کافی در اختیار خوانندگان قرار داده ام تا نسبت به ارزیابی هایم ارزش گذاری کنند ؟
آِیا آنچه را که برای خوانندگتن ویژه و مورد نظرم نوشته ام به اندازه کافی ذهن آنها را درگیر و مشغول کرده است ؟
سلین دیون گفت : «روح و روانم با تو همراه خواهند بود.» این مضمونی است عشقی از فیلم سینمایی تایتانیک . بهتر است که از خوابیدن خودداری کنید تا به تماشای این فیلم بنشینید. گرچه او صدای فوق العاده ای دارد اما ترانه سلین دیون در این فیلم کمی کسالت آور است .
اسمش هیتز
چگونه تحقیق کنیم ؟
میزان و محتوای تحقیقات بر سه اصل استوار است :
1 . میزان کوشش و همتی که در تفسیر آن به کار می برید .
مثلا کسی که درصدد نقد موضوع سانسور فیلم لولیتا است ، نیازمند آن است که مطالعات مقدماتی زیادی داشته باشد تا قادر به بحث پیرامون این فیلم و حذف صحنه هایی از آن باشد و مطمئنا نگارش نقد یکهزار کلمه ای در این باب به مراتب به نقد دویست کلمه ای آن ترجیح دارد .
2 . تحقیق زمانی ارزشمند است که مقدار اطلاعاتی که عرضه می کند زیاد باشد .
وقتی منتقدی در باب کنسرت گروه رولینگ استونز به بحث می نشیند ، بیان تاریخچه ی چند دهه ی اخیر این گروه چندان افاقه نمی کند ، بلکه این فرد می باید به مجموعه ای از نقدها و صحبتهایی که تاکنون در این باره شده است اشراف کامل داشته و آنها را مطالعه کرده باشد در صورتی که تجمیع این حجم از اطلاعات از گروه های موسیقی جدید التاسیس ، اصلا موضوعیت ندارد .
3 . منتقد عملا چقدر زمان بابت نقدش باید صرف کند ؟
منتقدین حرفه ای مطالعه و تحقیق را هرگز رها نمی کنند و یا آثار در دست مطالعه خود را به امید استفاده در آینده ، نمی خوانند . منتقدینی که بنا به ضرورت زمانی هر از چند گاهی تفسیرهایی ارائه می کنند ، هر آنچه را که در توان دارند باید در محدودیت زمانی مورد نظر به کار بندند . اطلاعات با ارزش مورد نیاز ، بنیان خوبی در متن به وجود می آورد و موجبات استحکام آن را فراهم می کند نه اینکه تمام داشته ها اطلاعات خود را برای تزئین غیر ضروری در متن بیاورید . باید بدانید که قرار نیست خواننده زیرکی شما را تحسین کند بلکه تمام توجه وی معطوف به استحکام دلایل و فرضیات نویسنده و موجه بودن قضاوت اوست.
مهمترین عنصر قابل اتکا در تحقیقات ، بررسی آثار قبلی هنرمندان است که باید ملاک عمل قرار داد تا وجود نشانه های بازگشت آثار قبلی را در آثار جدید یافته و به نقاط قوت و ضعف و همچنین وسواسی که در کارهای پیشین و حاضر به خرج داده است را مقایسه و ارزیابی کنیم . استفاده از مراجع ، روزنامه های عمومی و نقد های دیگر در تحلیل ها کمک خوبی هستند ، در پایان نیز می توانید به منظور مطالعه بیشتر خوانندگان مقالات و یادداشت هایی که منتفدین تاکنون داشته اند را به عنوان مرجع و منابع اطلاعاتی بیاورید .
یاد داشت مناسب بردارید
بهتر است زمانی که در حال تماشای فیلمی هستید که خواهان نقد آنید سریعا یادداشت برداری را نیز انجام دهید چون معمولا منتقدین وقت دوباره دیدن فیلم مورد نظر را ندارند . و مطمئن شوید یادداشت هایی که تهیه می کنید ، مطالب عینی و مورد نیازتان است تا در غیر این صورت وادار به تکرار مطالعه ی آنها نشوید .
در صورت تماشای فیلم ، برجای گذاشتن حسی که از آن فیلم می گیرید ، نکته ی جالب توجهی است . رخدادهای صحنه ی مورد نظر، بازی بازیگرانی که تحت تاثیر آنهایید ، نور پردازی موسیقی و فیلم برداری و تمام عواملی که مورد نظرتان است را یادداشت کنید ، به خصوص زمانی که سعی می کنید با یاد آوری دوباره بعضی از صحنه ها ، تداعی معانی را در ذهن خوانندگان به وجود آورید .
در تحلیل یک فیلم سینمایی ذهن مفسر باید مواردی از قبیل پیچیدگی تم موضوع ، نورپردازی ، حرکت دوربین ، صدابرداری، دیالوگ بین بازیگران ، چگونگی همراهی موسیقی با کلام ، غالب بودن تصویربرداری نمای نزدیک از چهره ی هنرپیشگان و یا فاصله داشتن از آنها را مورد توجه قرار دهد و هر چند این نکات مهم است ، اما روایت دوباره داستان فیلم ، زوزه باد و یا غرش تیغه های هلی کوپتر فیلم به هیچ وجه اهمیت ندارند .
در پایان این مبحث یاد آوری این نکته خالی از لطف نیست که حتما به واکنش های شخصی خودتان هم توجه کامل داشته باشید ، اگر می خندید ، گریه می کنند ، می ترسید و یا خسته می شوید همگی آنها را بنویسید
زمان حال ساده یا گذشته
در نوشتن معمولا انتخاب زمان مورد نظر یکی از مهمترین عوامل کیفی متن به حساب می آید .
اگر نقد پیرامون رخدادهایی نظیر برنامه های رادیو ، تلویزیون و یا کنسرت موسیقی است و یا فیلم های درحال اکران که همزمان با انتشار نقدتان اجرا می شوند جملات آن را باید به صورت گذشته ساده به کار برد . یک نمونه ی نقد از روزنامه آبزرور ، تفسیر سو آرنولد از برنامه رادیویی مایلکل برکلی با عنوان (سریال نیاز های خصوصی )
مارگیر حرفه ای چنان با نوازش خاص مار کبرای خفته در سبد را از خواب بیدار می کرد و بیرون می کشید که حتی فرانسیس پاتریج 98 ساله و آخرین عضو گروه بلومزبری را به یاد ایام جوانی و ازدواجش می انداخت .
استفاده از زمان گذشته در بیان رخدادهایی باشد که دیگر امکان تکرار آنها وجود ندارد ، هم می توان به کار بست .
اما در دیگر موارد رسم بر آن است که زمان حال را به کار بندیم .
ورودی ها
هر روزنامه نگاری هر نویسنده ی مطبوعاتی اولین چیزی که باهاش روبرو می شه ورودی نوشته اش است ، ورودی بدین جهت مهم است که یک خواننده را به دنبال نوشته می کشاند و اگر ورودیتان به دل مخاطب ننشیند کارتان بدرد خودتان می خورد !!!
هیچ قاعده خاصی در اینکه یک نوشته را چگونه شروع کنیم وجود ندارد و فقط باید خواننده را فریب دهیم !
حال بر این اساس تعدادی فرمول تجربه شده را به همراه مثال به آگاهی تان می رسانیم.
راحت ترین روشن ارائه اطلاعات اساسی و عینی به مخاطب است . یک نمونه از آن ، شیوه ای است که جان داگ دیل در تفسیری از یک دسته از رمان های جنایی نوشته ی پاتریشیا کورن ول در نشریه ساندی تایمز ابداع کرده است :
در زمستان سال 7-1586 اتفاق افتاد . روح یونیکورن از پاتریشیا فینی می پرسد که چرا به یکباره ملکه باکره تحت تاثیر فشار مشاورینش اقدام به اعدام ملکه اسکاتلند کرد ؟ تنها فرضیه ای که آنها را وادار به صدور حکم اعدام کرد ، اعتراف دفتردار جوانی مبنی بر باج دادن جاسوس دربار والسینگ هام به وی بود .
علاقه مندان به داستان های جنایی به سرعت متوجه می شوند که قصه پاتریشیا کورن ول در چه مورد است و شخصیت زن داستان های وی همواره مانند یک دانشمند ، معمای پیچیده ترین قتل هایی را حل می کند که مجرب ترین افسران پلیس از انجام آن عاجزند.این منتقد از آنجایی که مخاطبان خود را می شناسد ، ریسک کرده و به خاطر سرگرم کردن آنها در چند کلام کوتاه ، داستان را بازگویی می کند . نکته ی مهم در این نقد آن است که وی درباره ی موضوع اصلی داستان ، قضاوت خویش را انجام داده است . آنجایی که وی چنین جمله ای را به کار می برد : شخصیت زن داستان های وی همواره مانند یک دانشمند ، پیچیده ترین معمای قتل ها را حل می کند . متداول ترین راه برای آغاز تفسیرش را انتخاب می کند .
منتقدین مدت زمان زیادی را به دنبال یافتن نقطه ضعفی در آثار دیگران صرف می کنند تا قادر باشند به تفسیر نقدشان اعتبار بخشند.
پیتر یوستینوف
آغاز کلام با جمع بندی قضاوت منتقد ، راه دیگر نگارش تفسیر و انتقاد است .
فیلم جکی براون سراسر تفریح و سرگرمی است … .
نقد الکساندر واکر در روزنامه لاندن ایونینگ استندارد
بعضی از منتقدین هم خواننده را در ترس می گذارند ، یعنی او را در انتظار اطلاعات و حقایق اولیه و همچنین قضاوتشان را نگه می دارند ، در صورتی که برخی دیگر بر این عقیده اند مخاطب را به سرعت باید وارد جریان حوادث نمود .
9 مرد مسلح طوفان عجیبی در منزل قدیمی واقع در کناره شهر برپا کردند . این عده قرار است که زنان آن خانه را به زور خارج کنند . باید به آنها درسی دهید که تا عمر دارند فراموش نکنند . همه آنها را بکشید .
نقد فیونا مارو از کتاب بهشت تونی موریسون در نشریه تایم اوت
منتقدین و مفسرین باید بدانند تا زمانی که متن آنان استحکام و انسجام کامل داشته باشد ، خواننده برای رسیدن به توضیحات بیشتر و یا درک مضامین ، مطالعه مطلب را ادامه خواهد داد . این امکان هم وجود دارد که منتقد احساس درونی اش را حین تفسیر یک اثر ارائه کند.
نمونه های دیگر را بدون مثال فقط ذکر می کنم .
استفاده از جملات نیش دار و محرک ، روایت و یا حکایات شخصی لطیفه و نقل قول و ایجاد سوال هم می توانند آغازگر نقد باشند .
چند تا نکته هم هست که باید دقت کرد ، از گفتن عبارات من احساس می کنم و یا به نظر من خود داری کنید و سعی کنید نقدتان در بطن خود نظرات شما رو حمل کند نه در ظاهر .
از تمجید بی مورد بپرهیزید .
تحمل من در برابر انتقاد بسیار بالاست اما به هیچ وجه تاب شنیدن تمجید بی مورد و ناپخته را ندارم .
نوئل کوارد
در نقد از افترا دوری کنید
در این مورد توضیحاتی داده نمیشه ! و به خودتون سپردم ! ولی در کل اگر فکر می کنیم یک فیلم مخرب است سعی و تلاشتون این باشد که ادعاتون رو ثابت کنید اما هیچ وقت جانب احتیاط را از دست ندهید .
نام هنرمندان را بیاورید
اگر آقای وودوارد در نمایشنامه ای نقش سیرانوی جنجالی را بازی کند حضور او کافی است که این نقش بیش از پیش جنجالی تر جلوه کند .
کنت هارن
دو صورت برای آوردن نام بازیگران وجود دارد ، اولی مثل بالا و در دومین صورت در داخل پرانتز جلوی نقششان قرار دهیم
درباره ی الی فیلمی است درباره ی دختری به نام الی (ترانه علیدوستی )
یا به این صورت
جکسون اودیسه که نقش آن را (پیتر فوندا) بر عهده داشت …
پایان
پایان تمام تفاسیر و نقدها به عبارتی ماحصل جمع بندی افکار و آراء منتقدین است .
اشتباهات فاحشی در این فیلم دیده میشود و در پایان فیلم ، سختی ها و ناگواری ها بیش از عشق بر شانه های بینندگان سنگینی می کند.
نقد آنتونی کوثین بر فیلم اسکار و لوسیندا در نشریه میل ان ساندی
دقیقا نظیر آنچه که گفته ام ، همه در آن فیلم احساس شادابی و طراوت می کنند راستی بچه ها سعی کنید که چندان مشهور نشوید .
لیزا مولن در نقد عاشق لاک پشت در نشریه تایم اوت
این داستانی نیست که بتوان به سادگی آن را نادیده گرفت بلکه باید با قدرت هرچه تمام تر آن را در ایده ها علم کرد .
دوروتی پارکر
هیچ فرمول خاصی وجود ندارد برای پایان یک نقد ولی در کل پایان نقد باید به گونه ای باشد که به نوعی جمع بندی افکارمان در طول نقدی که نوشتیم را بیان کند . و معمولا خوانندگان تنبل هستند ! و ممکن نوشته ی شما را به صورت سطی نگاهی بیندازند و بعد سریعا به انتهای نقدتان بروند ، پس سعی کنید پایان بندی طوری باشد که این دسته از افراد چکیده ی مطالب را در انتها بخوانند آن گاه دست به خرید روزنامه ی حاوی نقد شما بزنند .
منبع : تبیان