A.M Bahamir

امیرمحمد بهامیر؛ روزنامه‌نگار

A.M Bahamir

امیرمحمد بهامیر؛ روزنامه‌نگار

سلام خوش آمدید

تفاوت Hero،Villain با Antagonist ، Protagonist

دوشنبه, ۱۶ آذر ۱۳۹۴، ۰۹:۳۳ ب.ظ

"کلمات منشا سوءتفاهم ها هستند" آلبر کامو

 

بارها پیش آمده که در مقالات و خرده بحث هایی  که درفروم ها و تاپیک ها در باب داستان سرایی و شخصیت پردازی بازی ها شکل گرفته ، استفاده ی مکرر از واژه های بعضا دهان پر کنی چون آنتاگونیست (Antagonist) و پروتاگونیست (Protagonist) را بی آنکه کارکرد درست و به جایی را داشته باشند ، مشاهده می کنیم .

برای مثال چندی پیش در میان صحبت جمعی دانشگاهی در مورد شخصیت رابین هود (Robin hood) متوجه شدم دوستی رابین هود را یک آنتاگونیست می داند، در حالی که به هیچ وجه اینگونه نیست. وقتی که این اشتباه را به او گوشزد کردم به دفاع از حرفش برخواست و گفت که رابین‌هود یک قهرمان (Hero) محسوب می‌شود و در دراماتولوژی به قهرمانان آنتاگونیست می‌گویند، دوست دیگری نیز با این تصور که پیشوند Anta از Anti می‌آید با ما مخالفت کرد و گفت که آنتاگونیست به ضدقهرمان نزدیکتر است تا قهرمان!

وقتی از لحاظ معنی تحت الفظی معنی این کلمات را داخل دیکشنری این جستجو می‌کنیم به این تعاریف بر می‌خوریم : برای آنتاگونیست "دشمن" و "ضد" و برای پرتاگونیست "شخصیت" و "پیشکسوت"

پس می‌توان تا حدی به دوست دومم برای اشتباهش حق داد، ضمن اینکه در تراژدی های نمایشی یونان باستان همواره به قهرمان اصلی پرتاگونیست می‌گفتند و به ضد قهرمان آنتاگونیست و از آنجایی که این واژگان ریشه در یونان باستان دارند نمی‌توان به این منطق خرده گرفت و گفت که صد در صد اشتباه است، از سوی دیگر در سینمای کامیک امروزی بیشتر قهرمان‌ها را می‌توانید ببینید که آنتاگونیست هستند و دوست اولم نیز احتمال سوءبرداشت را از این رو دارد.

اما بیایید به صورت تخصصی تر از منظر ادبی به موضوع بپردازیم و روشن کنیم که آنتاگویست و پرتاگونیست چه تفاوتی با خود و سپس با قهرمان و ضدقهرمان (Villain) ویلیان دارند. ، واژه هایی که در دنیای بازی بارها به آنها برخورده ایم . درباب قهرمان و ضدقهرمان ماجرا همان است که انتظار می‌رود ؛ یعنی "Hero" به قهرمان می‌گویند که شخصیتِ محوری داستان است ، همواره طرف حق است ، هرچند ممکن است که شخصیت او گاه خاکستری باشد اما در انتها همواره انتخاب او آن است که برطبق منطق اخلاقیات طرح شده در اثر ، درست و نیک باشد.

برای مثال رابین هود یک قهرمان است که ممکن است حتی دزدی بکند اما ما کمتر می‌بینیم برای مثال شخصیت بتمن دزدی کند در حالی که هر دوی آنها در مواردی ضد قانون هستند اما رابین هود کسی است که با قانون ستیز دارد چرا که آن را ناعادلانه می‌یابد اما بتمن همواره با دشمنان قانون ستیز دارد و تنها با قانون اختلاف نظر دارد . اما در باب "Villain" و یا همان "ضد قهرمان" به طور خلاصه باید بگوییم شرور مطلق.

هر چند بسیاری از شخصیت‌های محوری ضد قهرمان خاکستری هستند اما آنچه بُعد ضدقهرمانی ـی محسوب می‌شود همان بعد شرارت آنهاست و این شرارت باز بر می‌گردد به اخلاقیات اثر برای مثال در همان رابین‌هود ضدقهرمان داروغه ایست که از قضا نماینده‌ی نظم و قانون است اما در پلیس آهنی ضدقهرمان خلافکارنی هستند که در مقابل قانون می‌ایستند.

نکته: در اکثر دسته بندی‌های آکادمیک ضدقهرمان یک تیپ محسوب می‌شود ، یعنی فارغ از چهار بُعد روان،فیزیک، جایگاه اجتماعی و جهان بینی منحصر به فرد در خود بیشتر رفتارهایی تکرار شونده و تقلیدی از یک قشر را دارد. و در کار‌های مدرن عموما به جای قهرمان و ضد قهرمان که پایه‌ی دوگانه‌ی سیاه و سفید دارند از شخصیت محوری استفاده می‌کنند که تردید ، شی‌شدگی ، اظطراب ، الیناسیون یا همان از خود بیگانگی ، تنهایی و هویت از نشانه‌های آنهاست.

حال به سراغ مفهوم آنتاگونیست و پروتاگونیست می رویم :

 در تعریف پروتاگونیست می‌توان گفت شخصیتِ محوری که نظم موجود را بر هم می‌زند و اگر نباشد داستانی درکار نیست ( مانند جوکر ) و آنتاگونیست در تعریف یعنی شخصیت یا چیزی که در تقابل پروتاگونیست می‌ایستد  ( مانند بتمن ) و صرفا انسان نیست. برای مثال در بسیاری از کار‌های عبث نمایی ، تجربه‌گرایی و...  آنتاگونیست زمان است ، برای مثال نمایشنامه‌ی "منتظران گودو" به عقیده‌ی بعضی آنتاگونیست ـش زمان است (در این باره نمی‌توان حکم قطعی داد اما در این سبک کارهای "ساموئل بکت" مثل آخر بازی ، گودو و ... عموما آنتاگونیست زمان در نظر گرفته می‌شود) . نکته‌ی مهم این است که آنتاگونیست و پروتاگونیست صرفا چیزی مستمر نیستند و امکان تغییر در آن‌ها وجود دارد.

در اکثر داستان‌ها یا قصه‌ها که بر ضد ایدئولوژی وضع موجود در زمان خود بود‌ه اند پروتاگونیست قهرمان بوده است ، مثل شخصیت "ماهی‌سیاه کوچولو" از کتابی به همین نام از صمد بهرنگی و "جاناتان مرغ دریایی" اثر ریچارد باخ .

البته این ماجرا همیشگی نیست و پیش می‌آید آنچه که اینطور نباشد مثل خیلی از کار‌ها که ماجرای فقیری‌اند برای زنده‌ ماندن و از سوی دیگر نظم اجتماعی و زمان آنان را به کام مرگ نزدیکتر می‌کنند ، این در نهایت بستگی به خود کار ، بستری که کار در آن بوجود آمده و حتی نوع خوانشی که شما از آن کار دارید ، دارد.

پس برای خلاصه میتوان چنین گفت :

پرتاگونیست: شخصیت برهم زننده‌ی نظم موجود. مانند شخصیت "جوکر"

آنتاگونیست: مدافع نظم موجود و درمقابل پرتاگونیست. مانند شخصیت "بتمن"

قهرمان(Hero): شخصیت محوری اصلی خوب. به مانند شخصیت "ریکو رودریگز" در بازی "Just Cause 2"

ضدقهرمان(Villain): شرور مطلق. به مانند شخصیت "پگان مین" در "Far Cry 4" و "تام شلدون" در "Just Cause 2"

در نهایت توصیه می کنم برای اطلاعات بیشتر در مورد این مبحث به کتاب ((سفر نویسنده)) نوشته ی "کریستوفر ووگلر" از "انتشارات مینوی خرد" مراجعه کنید.

 

منبع : پردیس گیم

  • امیر محمد بهامیر

نقد

نقدنویسی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

یه روز‌نامه‌نگار که اومده چرخی تو دنیای رسانه بزنه!

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
پیوندها