نقد انیمه Ghost in the Shell
این عصر، عصر تکنولوژی و ارتباطات است. این جمله ای می باشد که بدون شک به گوش همگی ما خورده است. امروزه ما در دنیایی زندگی می کنیم که تکنولوژی در آن حرف اول را می زند و تکنولوژی روز به روز در دنیای ما در حال پیشرفت می باشد.
از ساخت ابر کامپیوترهای به کوچکی دکمه لباس تا ساخت ایستگاه های فضایی و سفر به کرات دیگر. پس می توان گفت که جمله بالای من کاملا درست است ما در عصر تکنولوژی زندگی می کنیم اما تکنولوژی که در آینده ای نه چندان دور حتی پیشرفتش از قوه ی تخیل ما نیز فراتر خواهد رفت. دنیای آینده مطمئنا دنیای حکمرانی ربات ها و کامپیوترهاست، دنیایی که زندگی در آن بدون این ها تقریبا برای انسان ها غیر ممکن است. قطعا زندگی در دنیایی بدون تکنولوژی کمی غیر واقعیست و همچنین دوری از خطرات و معضلات زندگی در چنین جامعه ای تکنولوژی محور نیز غیر قابل اجتناب است.
سایبورگ به عنوان یک دانش، شاخهای از علم پزشکی است که به تحقیق و مطالعه بر مغز انسان میپردازد و هدف دستیابی به تسلط کامل بر مغز انسان دارد. نگاهی کوتاه به ریشه ی لغوی سایبورگ نشان می دهد که این کلمه مخفف کلمات سایبرنتیک و ارگانیسم است. سایبر از کلمه ی یونانی Kubernetas به معنی سکان دار کشتی گرفته شده است . سایبرنتیک در واقع علم ارتباط ماشین با انسان است. این کلمه در دهه 40 میلادی توسط نوربرت وینر به کار گرفته شد او و دانشمندان همکارش عقیده داشتند، در جامعه و کارهایی که به صورت مکانیکی انجام می شود، ماشین باید جای انسان را بگیرد و انسان ها باید به کارهایی بپردازند که نیاز به خلاقیت و تفکر دارد.
مانفرد کلاینز کلمه سایبورگ را در سال 1960 برای تشریح نیاز انسان به کار برد که عملکرد های بیولوژیکی خود را به صورت مصنوعی تقویت کند تا بتواند در محیط پرستیز فضا به کار خود ادامه دهد. در اصل سایبورگ به موجودی اطلاق میشود که علاوه بر اعضای طبیعی بدن، ارگانهای عملکردی مصنوعی هم دارد. این اصطلاح طی سال ها معنی عام تری یافته است: وابستگی انسان به تکنولوژی. در این معنا از کلمه ی سایبورگ می توان برای توصیف هر کس که برای انجام کارهای روزانه اش به رایانه وابسته است، استفاده کرد.
شاید در عصر حاضر و با تکنولوژی امروز بشر انسان های سایبورگ در ظاهر تنها در آثار علمی و تخیلی معنا پیدا کنند اما باید گفت انسان های سایبورگ نه به پیشرفتگی فیلم های تخیلی اما وجود دارند. انسان های امروزه در دنیا زندگی می کنند که قسمتی از اجزای بدن آنان را اجزای مصنوعی و یا مکانیکی تشکیل داده اند. قطعاتی مکانیکی که گاهی با اتصال به سیستم عصبی انسان حتی می توان آن ها را کنترل نیز کرد، اجزایی مصنوعی که به جای اجزای اصلی بدن قرار می گیرند و گاهی اجازه زندگی دوباره به انسان ها را می دهند. پس انسان های سایبورگ وجود دارند.
انیمه Ghost in the Shell از آن دست آثاری است که ما را با دنیایی مواجهه می کند که تکنولوژی در آن به بالاترین حد پیشرفت خود رسیده است. دنیایی که کامپیوتر ها و ربات ها در آن حرف اول را می زنند و وابستگی انسان ها به تکنولوژی در حدی است که گاهی زندگی بدون آن ها غیرقابل امکان است. دنیایی غرق در تکنولوژی، دنیایی جذاب، زیبا و خطرناک، خطرناک از این نظر که چه می شود اگر روزی تکنولوژی علیه انسان عمل کند. روزی که ما به وسیله ساخته های دست خود تهدید شویم.
Ghost in the Shell درباره چنین دنیایی صحبت می کند دنیایی که انسان ها تبدیل به ماشین شده اند، انسان های سایبورگ که تنها مغز آنان تنها عضو ارگانیک بدنشان را شامل می شود و بقیه اجزای بدن را دستگاه های مکانیکی تشکیل داده اند. انسان های که با مفهومی به نام مغز مجازی زندگی می کنند مغزی با قابلیت اتصال به دنیای اطلاعات.
اما انیمه Ghost in the Shell به نکته ای فراتر از این مسائل اشاره می کند مسئله ای که در آینده ای نه چندان دور بزرگترین دغدغه دانشمندان جهان خواهد شد و آن، این است که آیا می توان به ماشین ها روح هدیه کرد !
ما می دانیم که انسان ها از دو بعد جسمانی و فراجسمانی تشکیل شده اند. بعد جسمانی ما که همین بدن ما می باشد که از گوشت و پوست ساخته شده و بعد دیگر ما که به آن روح می گویند. علم در حال حاضر هنوز نتوانسته است وجود روح را در بدن انسان اثبات کند همچنان که نتوانسته است آن را رد کند. ادیان آسمانی روح ادمی را سر منشا زندگی و حیات انسان دانسته اند و عامل اصلی حیات بعد جسمانی ما، اما به راستی روح چیست و آیا انسان ها بدون روح قابلیت زندگی دارند و یا نه ؟
کوساناگی کاراکتر اصلی این انیمه نیز به دنبال جواب این سوال است که آیا انسان های سایبورگ نیز دارای روح هستند؟ و یا اینکه روح همان خاطراتی ست که در مغز انسان ثبت شده؟ ، این که روح از چه چیزی نشاءت گرفته است؟ و یا محل قرار گیری آن کجاست؟ و در نهایت می توان درون ماشین روح قرار داد ؟
پاسخ علم به این سوالات بله است علم ماهیت روح را در واقع همان خاطرات ثبت شده در مغز انسان و قدرت انتخاب و تصمیم گیری می داند. تعریفی که پایه و اساس ساخت هوش مصنوعی می باشد. هوش مصنوعی یا هوش ماشینی به هوشی که یک ماشین در شرایط مختلف از خود نشان میدهد، گفته میشود. به عبارت دیگر هوش مصنوعی به سیستمهایی گفته میشود که میتوانند واکنشهایی مشابه رفتارهای هوشمند انسانی از جمله درک شرایط پیچیده، شبیه سازی فرایندهای تفکری و شیوههای استدلالی انسانی و پاسخ موفق به آنها، یادگیری و توانایی کسب دانش و استدلال برای حل مسایل را داشته باشند. بیشتر نوشتهها و مقالههای مربوط به هوش مصنوعی، آن را به عنوان «دانش شناخت و طراحی عاملهای هوشمند» تعریف کردهاند. اصطلاح هوش مصنوعی برای اولین بار توسط جان مکارتی (که از آن بهعنوان پدر علم و دانش تولید ماشینهای هوشمند یاد میشود) در سال ۱۹۵۶ استفاده شد.
هنوز تعریف دقیقی برای هوش مصنوعی که مورد توافق دانشمندان این علم باشد ارائه نشده است و این به هیچ وجه مایهٔ تعجب نیست. چرا که مقولهٔ مادر و اساسیتر از آن، یعنی خود هوش هم هنوز بطور همه جانبه و فراگیر تن به تعریف نداده است. در واقع می توان نسلهایی از دانشمندان را سراغ گرفت که تمام دوران زندگی خود را صرف مطالعه و تلاش در راه یافتن جوابی به این سؤال عمده نمودهاند که: هوش چیست؟
اما اکثر تعریفهایی که در این زمینه ارایه شدهاند بر پایه یکی از ۴ باور زیر قرار میگیرند:
سیستمهایی که به طور منطقی فکر میکنند
سیستمهایی که به طور منطقی عمل میکنند
سیستمهایی که مانند انسان فکر میکنند
سیستمهایی که مانند انسان عمل میکنند
شاید بتوان هوش مصنوعی را این گونه توصیف کرد: «هوش مصنوعی عبارت است از مطالعه این که چگونه کامپیوترها را میتوان وادار به کارهایی کرد که در حال حاضر انسانها آنها را صحیح یا بهتر انجام میدهند». هوش مصنوعی به هوشی که یک ماشین از خود نشان میدهد و یا به دانشی در کامپیوتر که سعی در ایجاد آن دارد گفته میشود. بیشتر نوشتهها و مقالههای مربوط به هوش مصنوعی آن را «دانش شناخت و طراحی عاملهای هوشمند» تعریف کردهاند. یک عامل هوشمند، سیستمی است که با شناخت محیط اطراف خود، شانس موفقیت خود را بالا میبرد.
هوشمندی مفهومی نسبی دارد و نمیتوان محدوده صحیحی را برای ارائه تعریف از آن مشخص نمود. رفتاری که از نظر یک فرد هوشمند به نظر میرسد؛ ممکن است برای یک فرد دیگر اینگونه به نظر نرسد. اما در مجموع خصوصیات زیر قابلیتهای ضروری برای هوشمندی است:
پاسخ به موقعیتهای از قبل تعریف نشده با انعطاف بسیار بالا و بر اساس بانک دانش
معنا دادن به پیامهای نادرست یا مبهم
درک تمایزها و شباهتها
تجزیه و تحلیل اطلاعات و نتیجهگیری
توانمندی آموختن و یادگرفتن
برقراری ارتباط دوطرفه
به فرض اینکه تعاریف بالا را از هوشمندی بپذیریم، موارد زیر فهرستی است از وظایفی که از یک سیستم هوشمند انتظار میرود و تقریباً اکثر دانشمندان هوش مصنوعی بر آن توافق نظر دارند به شرح زیر است:
تولید گفتار
تشخیص و درک گفتار (پردازش زبان طبیعی انسان)
دستور پذیری و قابلیت انجام اعمال فیزیکی در محیط طبیعی و مجازی
استنتاج و استدلال
تشخیص الگو و بازشناسی الگو برای پاسخ گویی به مسائل بر اساس دانش قبلی
شمایلی گرافیکی و یا فیزیکی جهت ابراز احساسات و عکس العملهای ظریف
سرعت عکس العمل بالا
بطور کلی ماهیت وجودی هوش به مفهوم جمعآوری اطلاعات، استقراء و تحلیل تجربیات به منظور رسیدن به دانش و یا ارایه تصمیم است. در واقع هوش به مفهوم به کارگیری تجربه به منظور حل مسائل دریافت شده تلقی میشود. هوش مصنوعی علم و مهندسی ایجاد ماشینهایی هوشمند با به کارگیری از کامپیوتر و الگوگیری از درک هوش انسانی و یا حیوانی و نهایتاً دستیابی به مکانیزم هوش مصنوعی در سطح هوش انسانی است.
در مقایسهٔ هوش مصنوعی با هوش انسانی میتوان گفت که انسان قادر به مشاهده و تجزیه و تحلیل مسایل در جهت قضاوت و اخذ تصمیم است در حالی که هوش مصنوعی مبتنی بر قوانین و رویههایی از قبل تعبیه شده بر روی کامپیوتر است. در نتیجه علیرغم وجود کامپیوترهای بسیار کارا و قوی در عصر حاضر ما هنوز قادر به پیاده کردن هوشی نزدیک به هوش انسان در ایجاد هوشهای مصنوعی نبودهایم.
با تعاریف بالا می توان به این نتیجه رسید که هوش های مصنوعی ساخته شده توسط ما که به منظور شبیه سازی رفتار انسانی و روح به وجود آمده اند ، تبدیل به ماشین های با قابلیت تصمیم گیری درباره سرنوشت خود و یا فراتر از آن تصمیم گیری درباره سرنوشت زندگی انسان ها شده اند ! هوش های مصنوعی که نظر آنان را در سه گانه ماتریکس، من ربات هستم یا ترمیناتور دیده ایم . ماشین های که بنا بر تصمیمات خود به این نتیجه می رسند که انسان باید نابود شود و این همان کابوس خطرناک تکنولوژی می باشد که بسیاری از دانشمندان بر وقوع آن تاکید دارند، روزی که مخلوقات ساخته شده توسط ما بر علیه ما قیام کنند. آنگاه ما چه باید کنیم ؟
نکته ی دیگری که انیمه در پس داستان و کاراکتر های خود می خواهد به ما یادآوری کند. یاد آوری این که تکنولوژی می تواند چه پیامد های خطرناکی را برای ما به ارمغان بیاورد. و ما که باید خود را برای چنین روزی آماده کنیم، برای روزی که انتخاب کنیم با تکنولوژی یا بدون آن زندگی کنیم ؟