دیوار چهارم
یک رسم بسیار رایج در عالم داستان این است که شخصیتهای درون آن از این حقیقت که شخصیتهایی درون یک داستان هستند خبر ندارند. جداسازی دنیای شخصیتهای داستان و تماشاچیان کار پردهی چهارم است که بر اساس دیوار فرضی جلوی صحنهی نمایش تئاتر اسمگذاری شده است؛ دیواری که بازیگران معمولاً اجازه ندارند از آن عبور کنند.
دیوار چهارم یک عنصر داستانی است که تقریباً در همهجا حضور دارد، چون جدا کردن داستان از تماشاچیان به حفظ تعلیق خودآگاهانهی ناباوریشان کمک میکند. شخصیتهای داستانی با داستانشان طوری برخورد میکنند که گویی دنیای واقعی است و اگر یک داستان به قدر کافی خوب باشد، باعث میشود مخاطبان نیز به همین شکل به آن نگاه کنند.
اما با وجود این حضور گسترده، دستکاری کردن دیوار چهارم به اشکال مختلف انجام شده و خصوصاً پس از پیدایش پستمدرنیسم بسیار رواج پیدا کرد. تعدادی از دگرگونیهای نحوهی استفاده از دیوار چهارم به شرح زیر میباشد:
- شکستن دیوار چهارم: وقتی شخصیتی دیوار چهارم را میشکند، به طور مستقیم یا غیرمستقیم اعلام میکند که از خیالی بودن خودش آگاه است. با وجود این که اغلب کاربرد طنزآمیز دارد، به طور جدی هم مورد استفاده قرار میگیرد. (هدف بازی Stanley Parable شکستن دیوار چهارم است و این دیوار فقط مختصراً در ابتدای بازی وجود دارد.)
- درک دیوار چهارم: نوع خاصی از شکستن دیوار چهارم است و هنگامی اتفاق میفتد که یک شخصیت در طول داستان متوجه میشود درون یک دنیای خیالی زندگی میکند و معمولاً این موضوع برایش عجیب و یا حتی ترسناک است. (فیلم عجیبتر از داستان این مورد را به بازی میگیرد. شخصیت اصلی داستان هارولد کریک صدای کسی را میشنود که به طور دقیق در حال روایت زندگیاش است. او متوجه میشود شخصیتی درون یک رمان است و سرنوشتش دست نویسندهی آن است.)
- عدم وجود دیوار چهارم: شخصیتهای داستان مستقیماً با مخاطب ارتباط برقرار میکنند. (بازیهای بامزه یک فیلم ترسناک است که در آن دو فرد روانی یک خانواده را شکنجه میکنند. یکی از این دو نفر مستقیماً با مخاطبان ارتباط قرار میکند و توضیح میدهد که تنها انگیزهاش برای انجام این کار راضی کردن و سرگرم کردن تماشاچیان، یعنی کسانی که در حال تماشای فیلم هستند، میباشد.)
- نوار ویدئویی یا دفترچه خاطرات یافتشده: تعریف کردن داستان از طریق نوار ویدئویی یا دفترچه خاطرات یافتشده. به عبارتی دوربین در طرف شخصیتهای داستانی دیوار چهارم گذاشته میشود. این نوع روش داستان تعریف کردن در آثار دلهرهآور و وحشت رایج است. (بسیاری از داستانهای اچ.پی.لاوکرفت به شکل یادداشتهای یک شخصیت روایت میشدند.)
- صندوق پستی دیوار چهارم: هنگامی که شخصیتهای خیالی مستقیماً با طرفدارانشان ارتباط برقرار میکنند. (دِدپول که عکس او را بالای مطلب میبینید، سالها صفحهی مخصوص نامهی طرفداران را خودش جواب میداد.)
- شاهد دیوار چهارم: یک شخصیت در داستان که آگاه است از این که پشت صفحهی تلویزیون قرار دارد یا اعمالش توسط یک شخص دیگر نوشته میشوند. معمولاً توسط اطرافیانش یک شخصیت خل پنداشته میشود و احتمالاً واقعاً هم خل میباشد. (ایدهی فیلم نمایش ترومن دقیقاً نقطهی مقابل این مورد میباشد؛ بدین شکل که ترومن شخصیت اصلی یک نمایش تلویزیونی است و همه این را میدانند غیر از خودش.)
- سراب دیوار چهارم: هنگامی که به نظر میرسد یک شخصیت در حال شکستن دیوار چهارم است، ولی لحظهای بعد معلوم میشود که اینطور نیست. (در یکی از اپیزودهای انیمیشن سیمپسونها، شخصیتی به نام دکتر هیبرت میگوید که نمیتواند پروندهای را حل کند و سپس به تماشاچی اشاره میکند و میگوید: "تو میتونی؟" زاویهی دوربین عوض میشود و نشان میدهد که او در حال اشاره کردن به یک شخصیت دیگر بوده است.)
- از پشت دیوار چهارم: هنگامی که پیرنگ توسط عنصری خارج از دنیای داستان تحتتاثیر قرار میگیرد. (در مانتی پایتون و جام مقدس، هیولایی که در حال تعقیب کردن قهرمانان داستان است، به دلیل حملهی قلبی انیماتور به طور ناگهانی ناپدید میشود!)
- تکیه دادن به دیوار چهارم: کمی خفیفتر از شکستن دیوار چهارم است. با توجه به موقعیت داستان، دیالوگ گفتهشده یا عمل انجامشده کاملاً منطقی به نظر میرسد، ولی مخاطب احساس میکند نویسنده یا نویسندگان به نوعی در حال چشمک زدن به او هستند. اکثر سرپوش آویختنها به نوعی تکیه دادن به دیوار چهارم هستند. (در فیلم اد وود، اد از یکی از عواملش میپرسد لباس سبز را ترجیح میدهد یا لباس قرمز. او که کوررنگ است و نسبت به رنگ لباسها اظهار بیاطلاعی میکند، در آخر میگوید لباسی را که خاکستری تیره است بیشتر دوست دارد. با توجه به سیاه و سفید بودن فیلم، این دقیقاً درکی است که مخاطب از موقعیت دارد.)
- شکستن دیوار چهارم به صورت اینترنتی: یک آدرس اینترنتی در یک اثر داستانی واقعاً وجود خارجی دارد؛ یا شخصیتهای یک داستان در یک سایت اینترنتی فعالیت انجام میدهند. (در سریال بریکینگ بد، والتر جونیور یک وبسایت خیریه درست میکند تا برای درمان سرطان پدرش والتر پول جمع کند. این وبسایت دقیقاً به همان شکل و شمایلی که در سریال به تصویر کشیده شد قابل دیدن و حالا هم که سریال تمام شده، به طور عجیبی غمانگیز است:
- ضربه به صفحه: در اصل ضربه به دیوار چهارم. (در بازی سیمون جادوگر اگر سیمون مدتی بیحرکت بماند، به صفحهی مانیتور ضربه میزند تا توجه شما را جلب کند.)
- دیوار چهارم از شما محافظت نخواهد کرد: هنگامی که شخصیت پلید درون داستان مخاطب را تهدید کند یا به نحوی مورد حمله قرار دهد. (سایکو منتیس، یکی از باسهای MGS، میتواند کارت حافظهی پلیاستیشن شما را بخواند و دسته را به لرزه دربیارد.)
منبع : frozenfireball.mihanblog.com