دنیای مزخرف
دنیای مزخرف جایی است که در آن هر چیزی که پتانسیل برای بدتر شدن داشته باشد،تقریباً در همهی موارد به طرز وحشتناکی بدتر میشود. این دنیا ذات خراب خود را به ساکنینش نیز منتقل میکند و آنان نیز از این ذات خراب علیه یکدیگر استفاده میکنند. زندگی یا بهتر است بگوییم تلاش برای زنده ماندن در این دنیا افتضاح است.
راههای بیشماری برای به تصویر کشیدن یک دنیای مزخرف وجود دارد (مثلاً توصیف مناظری که زیبا نیستند). این دنیا تاریک است و بر روی سکوی بدبینیِ ترازوی خوشبینی/بدبینی قرار دارد، بنابراین یا خاکستری است، یا سیاه و خاکستری یا کاملاً سیاه. چنین دنیایی رحم و مروتی به افراد ایدهآلیست نشان نمیدهد و تصمیم آنان برای تغییر و بهبود دنیا هیچوقت با موفقیت روبرو نمیشود و سرانجام تلخ و غمانگیزی دارد.
در این دنیا قهرمانان معمولاً ضدقهرمان هستند و حرفهایشان با طعنههای خشک همراه است. خوب بودن سخت است و اگر قهرمانهای واقعاً خوبی در این دنیا وجود داشته باشند، خوبیشان با نوعی تلخی و بدبینی همراه است. قهرمانهای خوب از نوع شوالیههای سوار بر اسب سفید در چنین دنیایی چندان دوام نمیآوردند. اگر هم بتوانند در مقابل نیروهای این دنیا پیروزی کسب کنند، بابت آن تاوان سنگینی خواهند پرداخت.
گسترهی شخصیتهای منفی بین شخصیتهای شروری که میتوان با آنها همذات پنداری کرد تا وحشتناکترین هیولاهایی که پا به عرصهی داستان گذاشتهاند، متغیر است. شخصیتهای هیولاصفت به طور خاصی در چنین دنیایی رایج هستد تا نمایندهای برای فلاکت حاکم بر آن باشند و نفش کسی را ایفا کنند که ضدقهرمان در مقایسه با او خوب به نظر برسد. در بدترین شرایط حتی محبوبترین و قدرتمندترین هیولاها هم به اندازهی بقیه عذاب میکشند و این را هم نباید فراموش کرد که امکان مرگ هرکسی وجود دارد.
به طور کلی چهار نوع دنیای مزخرف وجود دارد:
- دنیای مزخرف دراماتیک: در این دنیا احساس وحشت و نگرانی زیادی جریان دارد و شخصیتهای آن (خصوصاً شخصیت اصلی) به موجودات ضعیفی تبدیل میشوند که زجر کشیدنشان حین تلاش برای انجام کار خوب و دنبال کردن رویاهایشان حس دلسوزی مخاطب را برمیانگیزد. انتظار داشته باشید شخصیتهایی که کار خوب انجام میدهند، بابت آن تاوان سختی بپردازند و عذاب بکشند. انتظار داشته باشید شخصیتهایی که کار اشتباه انجام میدهند کامیاب شوند ... و سپس تاوان سختی بابت آن بپردازند و عذاب بکشند. مثالها: Sin City, The Walking Dead, Old World of Darkness, New World of Darkness
- دنیای مزخرف طنزآمیز: دنیای مزخرفی که عموماً با تکیه بر طنز سیاه قصد خنداندن مخاطب را دارد و از شخصیتهای بیشعور، تو سری خور و بدبختی تشکیل شده ( هر از گاهی بینشان یک شخصیت عاقل هم پیدا میشود) که جامعهستیزی طنزآمیزی بینشان جریان دارد. چنین دنیایی طنز خود را با استفاده از تمسخر و گذر از خط قرمزها تامین میکند و با این که شخصیتهای زیادی در آن میمیرند، ولی این مساله تاثیری روی کلیت آن نخواهد داشت و شاید حتی این شخصیتها در قسمتهای بعدی بدون دلیل دوباره زنده شوند. مثالها: South Park, Family Guy, Happy Tree Friends, The Simpsons
- دنیای مزخرف غیرقابلتغییر: فلاکت در ذات چنین دنیایی رخنه کرده ( هم به صورت مادی و هم به صورت معنوی) و نمیتوان آن را نجات داد یا به جای بهتری تبدیل کرد. نتیجهی تلاش برای فروشکستن فساد حاکم، فروشکستن تکتک استخوانهای بدن و پیروزی این فساد است. تلاش برای ایجاد هر تغییر مثبتی یا با شکست روبرو میشود، یا در آخر معلوم میشود هیچ نتیجهای نداشته است و یا در بدترین حالت، اوضاع را برای خود شخصیت و کسانی که سعی داشته به آنها کمک کند، بدتر میکند یا حتی نتیجهاش همانی میشود که از همان اول هدف شخصیتهای منفی داستان بود. مثال: 1984، Warhammer 40,000 و قصههای سبک لاوکرفتی
- دنیای مزخرف قابلتغییر: این دنیا در ابتدا مزخرف است، ولی یک قهرمان مصمم با کمک یاران حقیقیاش میتواند تغییراتی مثبت، ولی اندک در آن ایجاد کند. مثالها: Fallout, Mad Max, Waterworld
چنین دنیایی اغلب پس از یک فاجعهی عظیم که سقوط بشر را رقم میزند، به وجود میآید و اگر مقیاس آن در حد یک شهر باشد و نه یک دنیای بزرگ، با یک نوآر شهری طرف هستیم. دیستوپیا (که در فارسی به نام مدینهی فاسده و پاد آرمان شهر نیز شناخته میشود) نوعی دنیای مزخرف است که بیشتر در ادبیات گمانهزن مورد استفاده قرار میگیرد و دلیل اصلی مزخرف بودن آن این است که تحت سلطهی حاکمان دیکتاتور و متعصب قرار دارد. اگر عامل فلاکت دنبالهدار دنیای مزخرف نیروهای ماوراءالطبیعه باشند، با یک فانتزی تاریک یا داستان ترسناک کیهانی طرف هستیم.
اگر یک دنیای گل و بلبل (نقطهی مقابل این عنصر داستانی) در باطن چنین دنیایی باشد، با یک دنیای فریبنده طرف هستیم. اگر مردمی که در یک دنیای مزخرف زندگی میکنند، از این مساله آگاه نباشند یا خود را به آن راه بزنند، با یک آرمانشهر قلابی طرف هستیم. کسی که فکر میکند دنیایی که درون آن زندگی میکند، یک دنیای مزخرف است، بدبین یا پوچگرا و اگر دنیایی که درون آن زندگی میکند، واقعاً دنیای خوبی باشد، غرغرو و بدخلق است.
تعدادی از دنیاهای مزخرف معروف:
- سیارهی زمین در آثار سایبرپانک و بسیاری از آثار علمی تخیلی که در آن انسانها به سیارهای دیگر مهاجرت کردهاند.
- هر شهری که یک اثر نوآر در آن واقع شده است.
- گاتام سیتی (بتمن)
- وستروس (نغمهی یخ و آتش)
- سیارهی تاتوئین (جنگ ستارگان)