A.M Bahamir

امیرمحمد بهامیر؛ روزنامه‌نگار

A.M Bahamir

امیرمحمد بهامیر؛ روزنامه‌نگار

سلام خوش آمدید

چهارشنبه ۹ اسفند 1396، ساعت ۱۵ تا ۱۷

سالن فلاحت‌پور، 

موضوع: بررسی کارکردهای فضای مجازی در حوزۀ کمیک و مانگا با حضور رضا قربانی، صدرالدین حسابی، پارسا ذی‌قیمت، فرزین سوری و امیرمحمد بهامیر

اگر اطلاعیه‌ها و گزارشات پیشین را خوانده باشید، متوجه شده‌اید که دیزاتن رویدادی با هدف توسعۀ محصول است که اولین سری آن در حوزۀ کمیک، به پیشنهاد خانۀ پی‌نمای ایران و به همت انجمن‌های هنری دانشگاه‌های هنر، الزهرا(س) و تهران در اردیبهشت ۹۷ برگزار خواهد شد. در همین راستا، پیش‌رویدادهایی برای آشنایی و آمادگی دوستداران و فعالان کمیک در نظر گرفته شده است.

چهارشنبه ۹ اسفند ۹۶، ساعت ۱۵ تا ۱۷ چهارمین برنامه از سلسله پیش‌رویدادهای دیزاتن کمیک در دانشکدۀ سینما و تئاتر برگزار شد. بخشی از گفته‌ها را در ادامه مرور می‌کنیم.

در ابتدا آقای فرزین سوری، سردبیر سایت ۳feed، گفتگو را آغاز کرد. وی پس از معرفی حوزه‌های فعالیت سایت سفید درباره اهمیت نویسندگی در کمیک صحبت کرد: «کسانی که به سراغ کمیک می‌روند شاید از این بخش غافل شوند که تا حدودی هم حق دارند. بخش عمدۀ کمیک روایت تصویری است. معمولاً تصور می‌شود هنر کمیک هنری کودکانه است. فقدان دینامیک و پویایی از نقص‌های کمیک‌های داخلی امروز ما است. این‌ها کمیک‌های ایستایی هستند. حرکت از آن‌ها حذف شده است. به دکوپاژ، یا بازگردانی، یا مسیر حرکت در صنعت کمیک ایران پرداخته نمی‌شود. دیالوگ‌ها، به علت فضای کمی که در قاب‌های کمیک برایشان در نظر گرفته می‌شود، شاید چندان به چشم نیایند اما اهمیت ویژه‌ای دارند. در آثاری که می‌بینیم به جای آنکه داستان در آنها به عنوان یک عنصر لذت‌بخش و جذاب مطرح باشد، بیشتر در رابطه با یک طنز مریض یا یک حالت ابزورد است. برای کمیک، چون معمولاً در قاب‌های کوچک تنظیم می‌شوند، باید دیالوگ‌گویی خیلی خیلی بهتری داشته باشیم و البته که این کارِ سختی است. ما در زبان فارسی از فقر دیالکتیک و لحن رنج می‌بریم. چیزی به اسم لحن معیار وجود دارد که نباید از آن تخطی کرد. خیلی از لحن‌ها را بخواهیم به کار ببریم توهین به اقوام محسوب می‌شود. این کمبود در کمیک خیلی به چشم می‌آید چرا که شخصیت‌ها علاوه بر تصویرشان از روی لحن‌شان هم شناخته می‌شوند. لحن همان چیزی است که کمیک‌های مستقل یا آرتیستیک را از کمیک‌های عادیِ فن‌بوی‌ها مثل بت‌من و سوپرمن که لحن‌های خیلی ساده‌تری دارند جدا می‌کند.

به جز لحن، مسئلۀ خلاصه‌گویی در کمیک هم، به علت کوچک بودن فضای درون قاب‌هایی که به نوشتار اختصاص داده می‌شوند، مطرح می‌شود. مخصوصاً در جاهایی که اکشن فکت هست این گفتار تلگرافی اتفاق می‌افتد و این برمی‌گردد به هنر نویسنده در انتقال متن در عین کوتاه بودنش. برخلاف زبان انگلیسی که زبان تلگرافی است، در فارسی ناچار به بزرگتر کردن فضای نوشتار در تصویر می‌شویم و یا گاهی هم در این زمینه گرته‌برداری‌هایی از نمونه‌های کمیک خارجی را شاهد هستیم. افزودن نقش نویسنده در گیم و کمیک بسیار موثر است.»

رشتۀ کلام را آقای رضا قربانی، فعال و منتقد ادبیات ژانری در فضای مجازی، اینطور دنبال کردند که برای نشان دادن و انتقال حرکت علاوه بر تکنیک‌های فنی کمیک در زبان فارسی هم ضعف داریم. ما درست از عنصر زمان استفاده نمی‌کنیم. گاهی تصاویر چند صفحه را تنها باید با یک جمله نشان داد.

آقای قربانی اضافه کردند که گاهی در کمیک کار تک‌نفره پیش می‌رود و گاهی تیمی. تجربه داشتم که در کار تیمی همه می‌خواستند کارگردان باشند یا همه می‌خواستند نویسنده شوند. در کمیک و مانگا من نمی‌توانستم طراح را راضی کنم که من بنویسم و او بکشد. البته اکنون این مسائل تا حد زیادی حل شده است و هر کس در جای خودش قرار می‌گیرد. حتی کار تیمی در کمیک با مانگا تفاوت دارد چون مدیوم‌ها متفاوتند. مثل سینما و تئاتر که هر دو نمایش هستند اما با هم فرق‌هایی دارند. در کمیک و مانگا هم رویکرد هنرمند در هر حوزه متفاوت است.

اما اهمیت کار تیمی در هر دو مورد مشهود است. کسی که وارد یک تیم می‌شود باید بداند وظیفه‌اش چیست و توجیه هم شده باشد که نقشش چقدر در تیم مؤثر است و چه خروجی‌ای باید داشته باشد؛ نهایت کار کجاست و قرار است در ذهن مخاطب به چه چیزی تبدیل شود. وقتی همۀ افراد درست توجیه شده باشند، با فرض اینکه همه هم کارشان را درست انجام دهند، هارمونی خوبی از افراد در تیم به وجود می‌آید.

هر کار هنری ددلاین دارد. چون اگر خیلی طول بکشد یا کارهای مشابه تولید می‌شوند، یا زمان ارائۀ آن محتوا می‌گذرد. اگر هماهنگی و مسئولیت‌پذیری بین افراد یک تیم حل نشود اثر به ددلاین نمی‌رسد.

در این قسمت از بحث آقای ذی‌قیمت، مترجم کمیک و گرافیک ناول و نمایندۀ وب‌سایت کمیک‌اسکواد اضافه کردند: «کمیک‌‌های سفارشی خیلی خوب جواب نمی‌دهند.. مشکل کم‌فروش بودن آثار وطنی این است که نویسنده‌ها اغلب بازار را نمی‌شناسند و تمایلی هم برای شناختش ندارند. در همین فضای مجازی آماتورهایی فعال هستند که کارهایشان طرفداران زیادی دارد.»

آقای قربانی ادامه اینطور ادامه دادند که: «این فضای نامناسب در بازار نه دست تولیدکننده و ناشر است و نه حتی دست مخاطب. باید یک سری بازارهای جانبی و فضاهای نقد و انتقادپذیری به وجود بیاید و سیستمی که مرتب از مخاطب نظرسنجی بگیرد که از چه چیزی خوشش می‌آید و از چه چیزی نه.»

بزرگترین ضربه‌ای که در کمیک خوردیم این بود که می‌گویند این ژانر بچه‌گانه است. فضای رقابتی هم سالم نیست. سعی کنیم دست‌کم خودمان فضا را مسموم نکنیم.

صدرالدین حسابی، بنیان‌گذار فروشگاه فانتازیما، اولین فروشگاه محصولات جانبی در حوزۀ دنیای فانتزی، از کسب و کار خود اینطور گفت: « از چهار سال پیش که فعالیتمان را آغاز کردیم سعی کردیم کار تیمی را جدی بگیریم و شناخت خوبی از یکدیگر داشته باشیم. اوایل جلسات را زیاد جدی نمی‌گرفتیم. اما رقبا که وارد شدند کار برایمان اهمیت بیشتری پیدا کرد. از آن فضای رقابتی استفاده کردیم و سعی هم داشتیم که درگیر حاشیه‌‎ها نشویم. جالب بود که با اضافه شدن رقبا فروش ما به شدت بالا رفت و باعث شد که ما محصولات باکیفیت‌تری را تولید یا وارد کنیم و کلاً رویکردمان را در شبکه‌های اجتماعی تغییر دهیم. صبور بودیم و پله‌پله پیش رفتیم. این مسیری نیست که حتی اگر هزینۀ زیادی هم برایش بشود بتوان در زمان کوتاه نتیجه خوب گرفت. باید آرام پیش رفت.»

آقای حسابی بعد از توضیح دربارۀ محصولاتشان افزودند باید در حوزۀ فروش محصولات پله‌پله و با تست بازار پیش رفت. برای محصولات با استفاده از داستان‌سازی باید هویتی تعریف کرد که مشتری را راضی کند برایش پول بدهد. اسپانسر هم در ابتدا خیلی هزینه نمی‌کند. اگر می‌بینیم باربی از دارا و سارا بیشتر فروش دارد به این دلیل است که دارا و سارا هیچ داستانی و هیچ شخصیت جذابی نداشتند. اگر از اول روی داستان‌های تصویری‌شان کار می‌کردند، چند سال بعد انیمیشن‌شان را می‌ساختند و بعد فیلم و… امروز می‌توانستیم عروسکی تولید کنیم که هم در ایران و هم در خارج از کشور فروش خوبی داشته باشد.

آقای بهامیر روزنامه‌نگار، منتقد و فعال حوزۀ انیمیشن، مدیر سایت نقادین نیز صحبت‌هایشان را با ماجرای اینکه چه شد به حوزۀ نقد وارد شدند آغاز کردند و از اهمیت آن در فضای رسانه گفتند. «نقد به مخاطب کمک می‌کند که اثر ارزشمندتری را برای دیدن انتخاب کند. ما همیشه سعی کرده‌ایم تا به مخاطب پیش از انتخاب اثر آگاهی بدهیم و نکاتی که لازم است برای انتخاب اثر بداند را به او گوشزد کنیم و در نهایت او را آزاد می‌گذاریم تا با توجه به نیازها و علایقش انتخاب داشته باشد. بخشی از کار نقد همین است که تفاوت‌های فرهنگی را در هر اثری بررسی کنیم و با توجه به شناختی که از مخاطب ایرانی داریم دست به نگارش نقد ببریم. درنهایت لزومی ندارد که ما صبر کنیم تا از تولیدات هنری جوامع دیگر استفاده کنیم: ما خودمان می‌توانیم با کمک نقد و بررسی‌های صورت‌گرفته در وادی اثرهای مختلف هنری و شناخت مخاطب به تولید آثار مطلوب برای مخاطب ایرانی بپردازیم.»

ذی‌قیمت در ادامه گفت: « ما کمیک داریم و گرافیک ناول. کمیک براساس شخصیت نوشته می‌شود مثل بت‌من و سوپر‌من. گرافیک ناول کارهای بزرگتری هستند با اینکه طرفداران کمتری دارند. کمیک در کشور ما طرفدار دارد اما خیلی کمیک‌های خوبی خوانده نمی‌شود. باید طرفدار را پخته کرد. با کمیک جذبشان کنیم و بیاریمشان به سمت گرافیک ناول.»

از مشکلات دیگر این صنعت یکی هزینۀ بالای چاپ هست و دیگری مسئلۀ ارشاد که البته این اواخر خیلی بهتر شده است.

در ادامه نشست مهمان‌ها پاسخگوی پرسش‌های حضار بودند و به ویژه در بخش نقدنویسی تعاملات فکری خوبی صورت گرفت.

برای دیدن فیلم این جلسه از سایت آپارات کلیک کنید

  • امیر محمد بهامیر

مانگا

کمیک

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

یه روز‌نامه‌نگار که اومده چرخی تو دنیای رسانه بزنه!

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
پیوندها