کمدی در کمیک
در مقاله قبلی خود به وجود عناصر کمدی در انیمیشن و سینما پرداخته ایم و در این مقاله می خواهیم بررسی بیشتری بر کمدی به خصوص در ادبیات و بعد از آن در رمان های تصویری یا به اصطلاح کمیک ها داشته باشیم.
با نگاهی به تاریخچه کمدی متوجه می شویم که این هنر قدمتی بسیار زیاد دارد از شاعران یونانی از جمله آرکیلوکوس وهیپو تاکس، اریسئوفان، لوسیلیوس بگیرید تا شاعران رومی مانند جوونال و هوراس، که سردمداران طنز در تاریخ ادبیات هستند. به خصوص فردی چون آریستوفان که به عقیده افراد زیادی شاید قدیمی ترین کمدی نویس در جهان باشد. کمدی در اکثر داستان های که از دوران باستان وجود دارد رد پایی دارد. می توان انتهای قرن هفدهم و آغاز قرن هجدهم را دوران طلایی طنز محسوب کنیم. به خصوص در قرن هجدهم که افرادی چون سویفت، یویدر، مارک تواین و تاکری پا به عرصه کمدی نویسی در ادبیات و به خصوص شعر گذاشتند و بعد از آن نیز کتاب های معروفی چون قلعه حیوانات اثر جورج اورول؛ نویسنده معروف انگلیسی و نیز رمان دنیای قشنگ تو اثر الدوس هاکسلی؛ دیگر نویسنده انگلیسی، آثاری طنزآمیز دیگری هستند که پا به عرصه وجود گذاشتند.
اما سخن اصلی ما درباره دنیای رمان های تصویری یا کمیک است. اگر بخواهیم به تاریخچه رمان های تصویری بپردازیم بایستی به اندازه قدمت تاریخ انسان ها به عقب بازگردیم. یعنی جایی که انسان های نخستین تصاویر و مفاهیم اسطوره ای خود را بر دیوار غارها نقش می بستند و به همین روش توانستند برای اولین بار نقاشی هایی را خلق کنند که داستان داشتند. کمیک برگرفته از همین سنت قدیمی در بین انسان هاست. سنتی که به وسیله تصاویر بتوانیم داستانی را بازگو کنیم. سنتی که کمیک آن را از نقاشی های نخستین وام گرفته و سینما آن را به عرصه ظهور گذاشت.
کمیک به طور مدرن از انتهای قرن 19 و ابتدای قرن 20 آن گونه که ما آن را می شناسیم به وجود آمده است. به قول اسکات مک کلود یکی از اساتید کمیک در جهان، کمیک یعنی تصاویر متوالی که دارای یک روایت داستانی هستند. این واژه از ریشه کلمه کمدی استخراج شده است زیرا در ابتدا از کمیک یا بهتر از بگویم تصاویر فکاهی که در انتهای قرن 19 رواج داشتند برای بیان مطالب طنز و خنده دار استفاده می شده است. همانند کاریکاتور که ابزاری است برای بیان وقایع کاملا جدی اما به صورت طنز. استفاده از این مدل ابزار رسانه ای برای اولین بار در کشورهای آلمان و انگلستان رواج پیدا کرد. جایی که همان طور که گفتم از این ابزار برای بیان وقایع در قالب طنز به خصوص در روزنامه ها و نشریات آن دوران ها استفاده می شده است.
بعد ها آمریکایی ها از این ابزار برای بیان داستان های جذاب که مختص نوجوانان بودند استفاده کردند. مجلات کمیکی که پر از داستان هایی خارق العاده برای قشر نوجوان و جوان بودند و توانستند در مدت کمی نه تنها در آمریکا بلکه در جهان نیز صاحب صنعت بزرگی شوند. صنعتی که امروزه کشورهایی چون آمریکا، ژاپن، کره و ... جزو سردمداران این صنعت هستند. همانطور که اشاره کردم کمیک در اصل داستان هایی برای بیان طنز و خنده بودند که بعد ها با پا گذاشتن به دیگر حوزه ها توانستند توان بالای جذابیت و سرگرمی خود را برای جذب مخاطبان به نمایش بگذارند. داستان های ابرقهرمانی، جنایی، علمی تخیلی، فانتزی و ... از جمله حوزه هایی بودند که کمیک ها با وارد شدن به آن ها عملا توانستند خود را رقیب جدی برای ادبیات داستانی و رمان ها نشان دهند.
در مقاله قبلی اشاره کردیم که کمدی در اصل بیان اتفاقات، رویدادها، مشکلات یا حتی انتقادات در قالب طنز و شوخی است و هدفش خنداندن مخاطبان خود است. طنز و شوخی که گاهی تنها برای سرگرم کردن به کار می رود و گاهی برای بیان مفاهیم عمیق که بیان آن ها به صورت جدی امکان پذیر نیست. گفتیم که کمدی بر اساس ترکیبی از سه عنصر طنز، فکاهی و هجو عمل می کند. طنز که در اصطلاح عامیانه به خود خندیدن است می تواند بر اساس تضاد موجود در عناصر یا وقایع یا نمایش اغراق آمیز خوبی ها و یا زشتی ها عمل کند تا با مفهوم و پیامی که می رساند بتواند صحنه های کمدی واری را خلق کند. فکاهی یا با هم خندیدن آن جنبه شوخی است که برای خنداندن مخاطب استفاده می شود و هجو یا به هم خندیدن نیز با ایجاد تقلید یا تمسخر عیب ها می تواند در کنار دو عنصر دیگر کمدی را به وجود بیاورند.
کمیک ها اساسا ماهیتی طنز گونه و البته ارتباط بسیار تنگاتنگی با دیگر رسانه ها مثل ادبیات، سینما، تئاتر و غیره دارند. بنابراین کمیک ها می توانند به عنوان یک رسانه میان رسانه ای عمل کرده و از تمامی عناصر رسانه های دیگر در درون خود بهره ببرند. اما کمدی در درون کمیک ها چگونه شکل می گیرد، کمیک که خود از ماهیت طنز برخوردار است چگونه می تواند باعث خنده شما شود. گفتیم که کمیک ارتباط نزدیکی با دیگر رسانه ها دارد و به همین دلیل می تواند از عناصر دیگر رسانه ها به خصوص عناصر کمدی موجود در انیمیشن ها به خاطر رابطه بسیار نزدیک این دو رسانه به یکدیگر در روایت داستانی خود نیز بهره بگیرد. استفاده از عناصری چون ایجاد واکنش های احساسی در مخاطب، اغراق یا غیر منطقی بودن اتفاقات، اصل غافلگیری، عنصر هویت یا هویت بخشی، گفتگو یا دیالوگ، تقلید و مسخره کردن، شوخی با قوانین فیزیکی یا شیمیایی و حتی قوانین طبیعی و شکستن دیوار چهارم که همگی از عناصر کمدی در انیمیشن هستند.
اما در کنار این عناصر کمیکها می توانند از عناصر دیگری نیز استفاده کنند. به قول یکی از کمیک کاران آمریکایی وقتی می توان یک کمیک طنز خلق کرد که 2 عنصر از شش عنصر زیر را در آن مشاهده کنیم. داستانی هوشمندانه خلق کنید، سعی کنید کمیک شما جذاب باشه، اتفاقات عجیب و غریب داخل کمیک بزارید، کمی دنیای ظالمانه و بی رحم در کمیک قرار بدید، حتما بد من خوبی خلق کنید و از عناصر شناخته شده استفاده کنید.
برای این که بتوانید کمیک خنده دار بسازید اول از همه باید ایده جذاب و البته طنزی داشته باشید. مثلا ابر قهرمانی که هیچ کس نمی تواند او را شکست دهد و تنها با روزی 10 کیلومتر دویدن، روزی 100 بار شنا رفتن، روزی 100 بار شکم رفتن و روزی 100 بار بشین پاشو انجام دادن تبدیل به یک ابر قهرمان شده است.
دوم باید دنیایی خلق کنید که همچون ایده داستانی شما خلاقانه و البته دارای عناصر طنز گونه باشد. در واقع استفاده از عنصر عجیب و غریب بودن می تواند در ساخت دنیا کمکتان کند. فکر کنید دنیایی دارید که در دوران سامورایی های باستان است ولی فضایی ها حمله کردند و حالا سامورایی ها و فضایی ها در کنار یکدیگر آن هم با ترکیب تکنولوژی فضایی ها و سامورایی ها در حال زندگی کردن هستند.
سوم باید کاراکتری خلق کنید که اغراق آمیز و دارای تضاد باشد. مثلا همان ابر قهرمان که در بالا گفتیم، قطعا باید یک کاراکتر عضلانی و قدرتمند باشد با چهره ای جذاب اما بیایید ابر قهرمان خود را یک فرد کچل و لاغر ترسیم کنید. این تضاد می تواند کاراکتر شما را تبدیل به یک کاراکتر طنز کند زیرا عناصر موجود در کاراکتر شما با عناصری که از یک قهرمان در ذهن مخاطبان است فرق می کند و همین باعث طنز می شود. یا می توانید کاراکتر های خود را در مقابل وقایع غیر عادی قرار دهید، مثلا کاراکتر شما که یک ابر قهرمان است در نبرد با یک مگس که در خانه او از این سو به آن سو می رود شکست می خورد. یا از عنصر حماقت استفاده کنید، مثلا کاراکتر شما با یک تفنگ اشتباها به سمت خودش شلیک می کند.
چهارم باید بتوانیم از دیالوگ های طنز در درون داستان استفاده کنید. در این بخش شما باید بتوانید حس شوخ طبعی را به خوانندگان منتقل کنید. مثلا استفاده از کلمات مترادف یا با چند معنی توسط کاراکتر، به کار بردن ضرب المثل یا شوخی های رایج، اشتباه تلفظ کردن کلمات یا به کار بردن یک واژه عجیب و غریب، حاضر جوابی کاراکتر شما، ایجاد سوتفاهم، تکرار یک واژه یا کلمه یا استفاده از یک تکیه کلام خاص و غیره.
پنجم باید اتفاقات غیرقابل پیش بینی را در درون داستان قرار دهید. مثلا برخورد ناگهانی کاراکتر شما آن هم زمانی که در یک بیابان در حال رفت است با یک قایق، قطعا وجود قایق در بیابان خود یک طنز است. یا کاراکتر شما در حال کار کردن در یک سلمانی است که موی مشتری را از ته می زند و حالا باید جوری رفتار کند که مشتری متوجه نشود. در کل هر اتفاق غیرمنتظره یا اتفاقی که باعث شود شما به آن واکنش دهید می تواند بار طنز داشته باشد.
ششم قوانین و مقررات را دستخوش تغییر کنید. می توانید قوانین داستان گویی کلاسیک را بشکنید، مثلا انتهای داستان را اول بگویید. غلط املایی داشته باشید. زبان محاوره بنویسید.
هفتم از آثار دیگر در داستان خود استفاده کنید و با آن ها شوخی کنید. مثلا استفاده از شخصیت های دیگر کمیک ها در کمیک خود مثل شخصیت ددپول که در کمیک هایش بقیه شخصیت ها را مسخره می کند.
هشتم سعی کنید زیاد کمیک بخوانید. معمولا خواندن و نگاه کردن به دیگر آثار می تواند باعث ایجاد جرقه در ذهن شما شود تا بتوانید عناصر طنز بیشتری خلق کنید. یادتان نرود که بیشتر کمیک نویسان جهان قبل از آن که خالق کمیک باشند خواننده کمیک هستند.