نقد فیلم باغ کیانوش
باغ کیانوش اثری است که در رده آثار سینمای کودک و نوجوان دستهبندی میشود. زیرا شخصیتهایی که قصه اثر را پیش میبرند، نوجوان هستند. البته در اینکه صرفا وجود چند شخصیت نوجوان در یک اثر، آن را برای مخاطب نوجوان مناسب میکند یا نه، ابهامات زیادی وجود دارد. ولی در برهوت آثار مرتبط به نوجوانان، وجود چنین اثری را حتما باید به فال نیک گرفت. هرچند که نباید از نقاط ضعف فنی و محتوایی باغ کیانوش به این بهانه که باید از اثر حمایت کرد، بگذریم.
باغ کیانوش برای اولین بار در جشنواره فجر سال 1402 به نمایش درآمد. اثری که اقتباسی از رمانی به همین نام است. رمانی که ماجرای آن مرتبط به چند نوجوان روستایی است که در میانه روزهای دفاع مقدس و بمباران شهرها، درگیر یک ماجرای پیچیده میشوند. ماجرایی که در رمان به یک شکل پرداخت شده است و در فیلم به گونهای دیگر!
نکته اول درباره باغ کیانوش در همین بحث قرار میگیرد. اینکه این اثر تا چه اندازه به متن و خصوصا ژانر رمان اصلی وفادار بوده است. رمان باغ کیانوش داستانی کاملا رئال دارد و در ژانر فانتزی نوشته نشده است. درحالی که فیلم باغ کیانوش با توجه به نوع تبلیغاتش و زمزمههایی که حتی در خود جشنواره از اهالی سینما برخواسته بود، انگار در دسته آثار ژانر فانتزی قرار گرفته است!
باید گفت ژانر فانتزی قواعد و قوانین خودش را دارد. قواعد و قوانینی که با اجرای چند افکت جلوههای ویژه و یا استفاده از عناصری از ژانر وحشت، نمیتوان هر اثری را فانتزی دانست. پس میتوان گفت باغ کیانوش اثری با پیرنگ معمایی و ماجراجویانه است. پیرنگی که اتفاقا هیچ دستاندازی به قواعد ژانر فانتزی ندارد و کاملا رئال است.
نکته دوم درباره باغ کیانوش درباره محتوای داستان و مضمونش است. لازم به ذکر است در بررسی فیلم باغ کیانوش به رمان اصلی ارجاع نمیدهیم و باغ کیانوش را به عنوان اثری مستقل میبینیم. اتفاقا زمانی که اینگونه به باغ کیانوش نگاه کنیم، متوجه خواهیم شد که فیلم دارای مشکلات اساسی در انتقال پیام به مخاطب نوجوان خود است.
مشکل از جایی شروع میشود که فیلم میخواهد به مخاطب این پیام را برساند که نوجوانان همانطور که در زمان جنگ میتوانستند کارهای بزرگی کنند، امروز هم میتوانند همان کارها را انجام دهند. خوب است که تلاش شود به مخاطب نوجوان یاد دهیم که به فکر انجام کارهای بزرگ باش یا اینکه تو آنقدر توانا هستی که حتی در مقابل سربازان بعثی هم پیروز شوی. اما سوال اینجاست که آیا بازگو کردن این پیام از طریق نوجوانهای دوران جنگ که مسائل، دغدغهها و حتی سبک زندگیشان متفاوت از نوجوان امروزیست، کار درستی است یا خیر؟
باغ کیانوش اثر نوجوان پسندی میتواند باشد. اما اینکه پیام فیلم تا چه اندازه به دغدغهها و مسائل نوجوانان امروزی نزدیک است و نوجوان امروزی میتواند بعد از بیرون آمدن از سالن سینما بگوید که از فیلم چه چیزی یاد گرفته تا بتواند در زندگی خود آن را اجرا کند، حداقل برای من جای تردید وجود دارد. زیرا نوجوان امروز مسائل، دغدغهها و حتی جهان اطرافش کاملا با نوجوان دهه 60 متفاوت است.
اینکه ما هنوز وقتی میخواهیم درباره نوجوان امروزی و مسائل او حرف بزنیم مجبوریم به سراغ نوجوانهای دهههای قبل برویم، یعنی نتوانستهایم نوجوان امروزی را بشناسیم. و از همه بدتر آنکه فیلمسازان و مدیران فرهنگی ما به علت همین عدم شناخت، زمانی که بخواهند محصول رسانهای بسازند بلافاصله میروند سراغ دوران نوجوانی خود که فرسنگها با نوجوان امروزی فاصله دارد.
مسئله هویت نوجوان امروزی و شناخت نظام مسائلش، امری است که نه تنها اتفاق نیافتاده بلکه هیچ تلاش گفتمانی برای شناخت آن نیز رخ نمیدهد. البته هستند مجموعههایی که به دنبال شناخت پرسونای نوجوان ایرانی هستند، ولی این شناخت هنوز وارد جریان تولیدات رسانهای برای نوجوانان ایرانی نشده است. و ای کاش که زودتر این اتفاق بیافتد تا شاهد تولیداتی نباشیم که صرفا در سالن سینما مصرف میشوند و جایی در خارج از سالن ندارند.