یادداشت: فقدان کاراکتر سازی برای کودکان
بازار لوازم تحریر در سراسر جهان یک بازار پرسود است. زیرا کودکان و نوجوانانی که مشغول به تحصیل در مدارس هستند یکی از بزرگترین جامعه های آماری را برای بازار لوازم التحریر تشکیل می دهند. بازاری که در جهان سهم عمده ای از محصولاتش در اختیار کاراکترهای جذاب و دوست داشتی است که همه ساله توسط صنعت انیمیشن سازی و یا فیلم سازی خلق می شود.
در واقع اگر بخواهیم درست تر نگاهی به جریان اقتصاد فرهنگی در خلق یک کاراکتر بیاندازیم متوجه می شویم که با چه بازار پر سودی مواجه هستیم. در کشورهای غربی خلق یک کاراکتر پروسه ای طولانی را طی می کند. از خلق یک کاراکتر و داستان هایش ابتدا در کمیک ها بگیرید تا حضور همان کاراکتر در انیمیشن و بعد فیلم و سریال ها تا بعد از آن حضور در بازار جانبی که بخشی از آن لوازم التحریر مورد استفاده کودکان و نوجوانان است. حضور کاراکتر های محبوب امروزه بر روی دفاتر، کیف ها، لیوان ها و حتی حضور آن ها بر در و دیوار مدارس تقریبا امری عادی است. اما سوال اینجاست که در این بازار جهانی پر سود سهم کاراکترهای ایرانی به چه میزان است.
فقط کافیست سری به فروشگاه های سطح شهر بزنید تا متوجه بشید که کاراکترهای شرقی و غربی تا به چه اندازه در فرهنگ کودکان و نوجوانان ایرانی رسوخ کرده اند. کیف هایی با طرح باربی برای دختر بچه ها و از سوی دیگر حضور کاراکتر هایی چون مردعنکبوتی و بن تن بر روی دفاتر مورد استفاده پسر ها نشان دهنده همین رسوخ فرهنگی است. از سوی دیگر فرهنگ ایرانی ما که فرهنگ بسیار غنی است هیچگاه نتوانسته در مقابل این کاراکتر سازی حرفی برای گفتن داشته باشد. کاراکتر سازی و هویت بخشی برای کودکان امروزه تبدیل به یکی از معضلات اصلی فرهنگی کشور در حوزه کودک و نوجوان شده است. سال های پیش تلاش هایی برای ساختن کاراکتر های ایرانی صورت گرفت که دارا و سارا نمونه ای از این کاراکتر ها بودند. ولی متاسفانه این پروژه از همان ابتدا طرحی شکست خورده ظاهر شد زیرا برای ساختن کاراکتر ابتدا باید به آن هویت و داستان ببخشید. هویت و داستانی که غربی ها و شرقی ها در ساختن آن تقریبا استاد شده اند. کاراکتر مرد عنکبوتی که این روزها بسیار محبوب است بر اساس همین هویت سازی به وجود آمده است و امروز ما شاهد این هستیم که خود تبدیل به یکی از جاذبه های فرهنگی شده است.
نگاهی به پروسه ساخت این کاراکتر می تواند به ما نشان دهد که چگونه این کاراکتر در پروسه اقتصاد فرهنگی توانسته است به جایی برسد که امروز بر روی دفاتر و مداد های کودکان و نوجوانان ایرانی قرار بگیرد. استن لی خالق این کاراکتر است که در ابتدا در سال های 1962 در مجموعه کمیک های مارول از این کاراکتر رونمایی کرد. بعد از آن این کاراکتر محبوب در انیمیشن های بسیاری حضور پیدا کرد و به دنبال آن حتی در فیلم های سینمایی و بازی های کامپیوتری نیز حضور داشته است. همین استمرار و حضور در پلتفرم های مختلف که همگی ارتباط نزدیکی با کودکان و نوجوانان دارند توانسته این کاراکتر را دارای داستان و هویت سازد. هویتی که باعث شده است به این کاراکتر زندگی ببخشد و امروز کودکان و نوجوانان سراسر جهان از محصولات جانبی این کاراکتر استفاده نمایند.
حال بیایید نگاهی به عملکرد ما در پروسه ساخت کاراکتر های ایرانی نگاهی بیاندازیم. گفتم که این پروسه با ساخت کاراکتر های به نام دارا و سارا آغاز شد منتهی این کاراکتر ها بدون پشتوانه هویتی ساخته شدند و از سویی در مقابل کاراکتر های غربی به هیچ وجه جذاب نبودند. بعد از حدود 40 سال از گذشت انقلاب ما هنوز در صنعت انیمیشن سازی نتوانسته ایم پیشرفت کنیم. انیمیشن و در کنار آن صنعت کمیک یکی از مهمترین عناصر برای ساخت کاراکتر های ایرانی و هویت بخشی به این کاراکتر ها هستند. صنعتی که امروزه کاملا نادیده گرفته می شود و نتیجه اش را می توان در نمایشگاه نوشت افزار ایرانی دید که با وجود لوازم التحریر با کیفیت ایرانی که در نمایشگاه عرضه شده است استقبال از نمایشگاه از سوی کودکان و نوجوانان بسیار کم است.
زیرا ما در پروسه ساخت کاراکتر های ایرانی شکست خورده ایم و نتیجه اش این می شود که در بین هزاران قلم لوازم التحریر نمایشگاه تنها درصد کمی دارای طرح هایی با کاراکتر ایرانی هستند.
فیلشاه تنها طرح ایرانی بود که در نمایشگاه بر روی طرح جلد دفاتر یا مداد ها و باقی لوازم التحریر مورد استفاده کودکان و نوجوانان دیده می شد. کاراکتری که شاید بتوان گفت تنها تجربه قابل اعتماد از ساخت کاراکتر ایرانی است که در بحث اقتصاد فرهنگی می تواند حرفی برای گفتن داشته باشد. آن هم به شرطی که این کاراکتر نیز مثل باقی تلاش ها رها نشود و با سرمایه گذاری بتوان آن را زنده نگه داشت وگرنه فیلشاه نیز امکان دارد به سرنوشت دارا و سارا دچار شود. سرنوشتی که ما را دوباره به این نقطه باز می گرداند که هنوز نتوانسته ایم کاراکترهای ایرانی خلق کنیم که این ظرفیت را داشته باشند تا بر روی دفاتر بچه های ایرانی قرار بگیرند و بچه ها از حضور آن ها بر روی دفاتر خود لذت ببرند.
تشکر بابت پست مفیدتون. همونطور که خودتون گفتید معرفی یک کاراکتر نیاز به پیش زمینه داره !
پیش زمینه ای که خالقانی مثل استن لی از کمیک ها براش استفاده کردند . اما ما چنین پیش زمینه هایی تو ایران نداریم !
فرهنگ ایران غنی هست . این درش شکی نیست اونقدری غنی که کشورایی مثل ژاپن حتی در صنعت انیمه سازیشون ازش بهتره بردن . مثل انیمه افسانه ارسلان.
اما خب در ژاپن هم برای ساخت یک پیش زمینه برای داستان و کاراکتر ها از مانگا و لایت ناول ها استفاده میکنند.
نظر شما به عنوان یه نقاد چیه ؟ چه راه هایی میتونند به جذب مخاطب و پیش زمینه سازی یک داستان یا کاراکتر کمک کنند ؟
اینو میپرسم ازتون چون من یک انیماتور نوپا هستم و شغل ساخت بازی و انیمیشن رو در آینده میخوام دنبال کنم و این قضیه ذهنمو درگیر کرده ! خوشحال میشم اگه جوابی به ذهنتون رسید بهم بگید :)